فردی از امام صادق علیه السّلام پرسید: شخصی به من گوید: تو را دوست دارم! از کجا بدانم (راست میگوید و) دوستم دارد؟ حضرت فرمودند: به قلبت رجوع کن؛ اگر او را دوست داری، بدان او نیز دوستت دارد. ………………………………………… متن حدیث: عَنْ صَالِحِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ سَمِعْتُ رَجُلًا یَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الرَّجُلِ یَقُولُ: إِنِّی أَوَدُّکَ فَکَیْفَ أَعْلَمُ أَنَّهُ یَوَدُّنِی قَالَ: امْتَحِنْ قَلْبَکَ؛ فَإِنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإِنَّهُ یَوَدُّک![۱] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] . بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۷۱، ص ۱۸۲، باب استحباب إخبار الأخ فی الله بحبه له و أن القلب یهدی إلى القلب
فایل تصویری: مأمون رَقّی می گوید: خدمت آقایم، امام صادق (علیه السلام) بودم که «سَهل بن حسن خراسانی» وارد شد و به آن حضرت گفت: شما مهر و رحمت دارید. شما اهل بیت (علیهم السلام) امامت هستید. چگونه از حق خویش (حکومت و خلافت) باز ایستاده اید، در حالی که صد هزار شمشیرزن پا به رکاب در خدمت شما هستند. حضرت فرمودند: خراسانی! بنشین! سپس به کنیز خود فرمودند: «حَنیفَه!» تنور را آتش کن. کنیز تنور را گرم کرد. آن گاه امام [برای امتحان او] فرمود: خراسانی! برخیز و در تنور بنشین! خراسانی [که پنداشته بود حضرت از سخنان او غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد] گفت: آقای من! مرا با آتش مسوزان و از من بگذر! حضرت فرمودند: گذشتم. در این حال «هارون مکّی» که کفش هایش را به دست گرفته بود، وارد شد و سلام کرد. امام