چرا جمهوری اسلامی؟
سؤال: چرا امام راحل(ره) از بین اشکال و مدلهاى مختلف حکومت، نظام «جمهورى اسلامى» را برگزیدند؛ در حالى که نظام جمهورى در اسلام و سیره معصومین نبوده است؟
جواب: از متون و منابع معتبر دینى، در باب «دولت» و «حکومت» چنین برمىآید که اسلام، بر شکل خاصى از ساختار نظام سیاسى، با جزئیات مشخص اصرار ندارد بلکه اسلام فراتر از معرفى شکل خاصى از حکومت و متناسب با احکام ثابت و تغییرناپذیر خود، چارچوب کلى و کلانى را معرفى کرده که در درون خود، تغییرات و اشکال متنوعى را برمىتابد. اسلام نه به طور کلى مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند انجام دهند و نه شکل تنگ و محدودى را براى حکومت معرفى مىکند که فقط در شرایط زمانى و مکانى محدودى قابل اجرا باشد. چارچوب کلانى که اسلام ارائه مىدهد، از دامنه و خطوط وسیعى برخوردار است که همه اشکال صحیح و عقلایى حکومت در آن مىگنجد. این چارچوب مىتواند در زمانى با شکل و ساختار خاصى ظهور یابد و در زمان دیگر، با شکل و ساختارى دیگر بدون آنکه آن دو با ماهیت اسلامى بودن حکومت تضاد و منافات پیدا کند.
اصول کلى حاکم بر ساختار نظام سیاسى اسلام عبارت است از:
۱٫ ضرورت مشروعیت الهى مجریان،
۲٫ ضرورت اسلامیت قوانین،
۳٫ توجه به جایگاه مهم مردم به عنوان مبدأ شکلگیرى و کارآمدى همه نهادها،
۴٫ خطاپذیرى مجریان و ضرورت نظارت بر آنان.[۱]
با عنایت به شرایط و نیازمندىهاى زمان و مکان، هر مدل که بیشترین انطباق را با این چارچوبها داشت مورد تأیید اسلام است.
حال چرا امام راحل (ره) از بین اشکال و مدلهاى مختلف، نظام «جمهورى اسلامى» را برگزید؟
در پاسخ به این سؤال نکاتى به صورت مختصر ارائه مىشود:
یکم. اصطلاح «جمهورى» در فلسفه سیاسى مفهومى معین، ثابت و غیرقابل تغییر ندارد. این اصطلاح گاه در مقابل رژیم سلطنتى و گاه در برابر رژیم دیکتاتورى و خودکامه به کار مىرود. این اصطلاح طیف وسیعى از حکومتهاى متفاوت را شامل مىشود مثلًا نظام حکومتى در آمریکا، فرانسه و خیلى از کشورها، جمهورى است و حتى شوروى سابق- که رژیم سوسیالیستى داشت خود را جمهورى مىخواند. بنابر این جمهورى شکلى از حکومت و نظام سیاسى است که مىتواند محتواهاى گوناگون و متفاوتى- اعم از توتالیر[۲]، دموکراتیک و اسلامى را پذیرا شود و منحصر در یک محتوا و نظام سیاسى خاص نباشد.
دوم. ساختار نظام جمهورى اسلامى، نه در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سابقه داشت و نه در زمان حضرت امیر (علیه السلام). علّت انتخاب این ساختار به دلیل، بیشترین انطباقپذیرى آن با اصول و چارچوبهاى کلى اسلام با توجه به شرایط و مقتضیات زمان حاضر است زیرا با قید «اسلامیت» دو ویژگى مهم ساختار نظام سیاسى اسلام (ضرورت مشروعیت الهى حاکم و ضرورت اسلامیت قوانین)، رعایت شده است. با قید «جمهوریت» به مردم به عنوان مهمترین مبدأ شکلگیرى و کارآمدى نهادهاى حکومتى توجه شده و مقتضیات زمان و شکلگیرى ساختارهاى متناسب آن (مانند تفکیک قوا)، مدنظر قرار گرفته است.
امام راحل (ره) در جواب خبرنگار روزنامه گاردین مىفرماید: «ما خواهان استقرار یک جمهورى اسلامى هستیم و آن حکومتى است متکى به آراى عمومى. شکل نهایى حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونى جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد»[۳] و در پاسخ سؤال دیگرى مىفرماید: «حکومت جمهورى اسلامى مورد نظر ما از رویّه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام على (علیه السلام) الهام خواهد گرفت و متکى به آراى عمومى ملّت مىباشد و نیز شکل حکومت با مراجعه به آراى ملّت تعیین مىگردد».[۴]
بنابر این اگر چه اصل جمهوریت نظام به عنوان شکل و مدل حکومتى و با ویژگىهاى خاص خود (از قبیل تفکیک قوا، وجود قواى سهگانه و) در منابع اسلامى سابقه ندارد اما توجه به رأى مردم- که یکى از اصول مهم جمهورى استدر متون اسلامى جایگاه با اهمیتى دارد. در این خصوص مىتوان به آیات و روایاتى که در مورد شورا، بیعت، مسؤولیت مردم، مسؤولیت عمومى مسلمین، اهتمام به امر مسلمین و وجود دارد، توجه کرد.
از طرف دیگر بین جمهورى- به مفهوم اسلامى شده آن با جمهورى در نگاه غربى تفاوت وجود دارد. جمهورى اسلامى، به معناى پذیرش همگانى و عمومى است و با معناى لغوى جمهور (عموم مردم)، تناسب دارد و تطبیق آن در جمهورى اسلامى- تحت ولایت فقیه به معناى پذیرفتن عموم مردم و توجه به جایگاه آنان در کارآمدى نظام است نه در مشروعیت ولى فقیه و حاکم اسلامى. قید جمهورى در جمهورى اسلامى، به معناى آن است که عموم مردم، هم در ایجاد حکومت شرکت داشتهاند و هم در اداره جامعه و ادامه حکومت از طریق انتخاب مسؤولان کشور و شرکت در شوراها و همهپرسىها، دخالت دارند.
روشن است که این معناى جمهورى با جمهورى به مفهوم غرب- که مشروعیت حکومت وابسته به آراى مردم استتفاوت دارد[۵].[۶]
[۱]. دیلمى، احمد، مقدمهاى بر مبانى حقوقى- کلامى نظام سیاسى در اسلام، ص ۱۴۹٫
[۲]. توتالیتر «TOTALITAIRE» از واژه فرانسوى «توتال» به معناى جامع و کامل گرفته شده است و به آن دسته از رژیمهاى استبدادى گفته مىشود که کلیه شئون جامعه را- از سیاست و اقتصاد گرفته تا مذهب، فرهنگ و هنر تحت کنترل و نظارت خود دارند و در جهت ایدئولوژى سیاسى خویش، هدایت مىکنند. از این نوع رژیمها در تاریخ معاصر، مىتوان حکومتهاى فاشیستى هیتلر و موسولینى و نظامهاى حاکم بر کشورهاى کمونیستى را نام برد.( ر. ک: طلوعى، محمود، فرهنگ جامع سیاسى، ص ۹۵۳٫)
[۳]. صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۶۰٫
[۴]. همان، ص ۲۶۰٫
[۵]. جهت مطالعه بیشتر ر. ک: الف. قاضى زاده، کاظم، اندیشههاى فقهى- سیاسى امام خمینى (ره) ص ۱۲۳٫
[۶]. ب. مصباح یزدى، محمد تقى، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، ص ۱۴۵٫ (برگرفته از کتاب «پرسشها و پاسخهای دانشجویی، ج۱۵، ص۱۹۱)
سلام جناب حمیدرضا، مرداد مطلبی راجع به حسین غفاری نژاد نوشتم که شما در ان نظر داده بودید لطفا اگر چیز بیشتری راجع به ایشان میدانید برایم بفرستید در ضمن دوست دارم نظرتون رو راجع به مطالب وبلاگم بدونم
http://43780.blogfa.com/خدا کند که نیایی
[پاسخ]
سلام حاجی
این چه رسمشه صندوق سبزو ….
حاجی توخو با ما بودی …
شوخی کردم…
یاعلی
التماس دعا
[پاسخ]
بحثی جالب درباره ابن عربی و نامه به گورباچف ـ قسمت نظرات کاربران ـ:
http://www.haghline.com/index.aspx?siteid=1&pageid=201&newsview=241
[پاسخ]
امام خمینی (ره) در باره دیدگاه علی(ع) نسبت به حکومت می فرماید:
«او تمام مقصدش خدا بود، اصلش این دنیا و این ریاست و اینها در نظر او چیزی نبود مگر اینکه بتواند یک عدلی را در یک دنیا برقرار کند، والا پیش آنها مطرح نبود که یک ریاستی داشته باشند یا خلافتی داشته باشند، مگر اینکه بتوانند یک عدلی را اقامه کنند و یک حدی را جاری کنند. »
[پاسخ]
سلام علیکم:
چند روزی پس از معراج آن امام همام یکی از شبکه های تلویزیونی آمریکایی از من سوال کرد و در حالیکه بنده توفیق آنرا داشتم یکی از کارگردانان مستند ( در سوگ آفتاب باشم، نظری بدهم ، خب واسطه و تهیه کننده وحید نیکخواه آزاد تهیه کننده و کارگردان سینما آنها را آورده بود ، گفتند، تایم پخش کم است و در حد یک یا دو جمله از ایشان بگو ، امامی که حالا در کنار مرقدش ایستاده بودیم و من سه رخ و با تکریم در منظر دوربین قرار داشتم و البته که نباید روده درازی میکردم که در این باب شهره اهالی سینما هستم ، خدایا چه بگویم ! یک آن همه خاطره ورود امام و ارتحالش در برابر چشمانم رژه رفتند ، آن روز که نوجوانی بودم و نیمه شب ما را بعنوان نیروی ستاد استقبال از امام بردند به خیابان آیزنهاور آنروز و آزادی فعلی و مسجدی روبروی خیابان آذربایجان و سازماندهی شدیم و با شور امام را ندیدیم که ندیدم و در بهشت زهرا یک قطعه با محل استقرار ایشان فاصله داشتیم اما مگر میشد در میان خیل میلیونی آمده به آن مکان مقدس ایشان را دید! گذشت و روزی هم بدرقه ایشان را نظاره گر بودیم سه روز مصلی و آن روز قدسی ، و به حق ملکوتی و معراجی که بدون اغراق دیدیم حضور آقا و مولا و و مقتدایمان قطب عالم امکان در آن طوفان شن که آمد و لحظه به خاکسپاریش بی واسطه فضا را معطر کرد و رفت و هیچ چشمی ندید و تنها احساسش کردیم ، همه اینها را گفتم و اما جمله ام به آن دوربین و میلیونها بینده شبکه سرشناس ، گفتم اگر کسی را سراغ دارید پس از سالها تبعید به وطنش بازگردد و ده سال با مردمش باشد و هزاران بار سنگین سیاسی و اقتصادی برایشان به ارمغان به حسب ظاهر آورد و روزی که از میانشان میرود نه تنها از عده آن مستقبلین کاسته نشده باشد که حتی چند برابر بدرقه اش کنند مرا را هم خبر کنید تا از همه ایمانم باز گردم ، همین ، سکوت و لبخندی تحویلشان دادم ، امام ساده زیست ما آمد با استقبال میلیونی و با بدرقه میلیونی تر رفت بی آنکه حرمتش و قداست اش ذره ایی زدوده شده باشد ، کجایند آدمهای منصف هستی و اهل خرد و معرفت که باورشان این تابلوهای زیبا هیچ انگاشته شود ، والله اهل اندیشه و خرد سر تسلیم فرود می آورند ، دیدید که حتی گرگهای کاخ به مصلحت سفید هم ساکت نظاره گر بودنند ، یا حق.
[پاسخ]
جمهوری اسلامی ایران تا قیام قائم آل محمّد ص سربلند و پا بر جا و پیشرفت کننده باد.
[پاسخ]