پیام آیت الله جوادی آملی به معتکفین
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مهمترین راه براى عبادت همان خلوت و پرهیز از کثرت است.
هر چه انسان از کثرت فاصله داشته باشد در عبادت کامیاب تر است و اعتکاف هم از همین جهت محترم و معتبر است. مردان الهى دو گروهند، اوحدى از آنها در عین حال که در کثرتند، کثیر را نمى بینند و آن واحد «خالق کثیر» را مى نگرند و کثیر را جز آیات او نمى دانند و نمى بینند، ولى براى اوساط از مردان الهى و عبادى، باید زمان و زمینى فراهم بشود که این ها از کثرت محفوظ بمانند.
شب و مخصوصاً سَحَر، که بسیارى از مردم خوابند و کثرتى مزاحم کسى نیست. براى رازگویى با ذات اقدس الهى بسیار مناسب است، لذا فرمود: «انَّ ناشئهَ اللَّیْلِ هِىَ اشَدّ وَطْئاً وَ اقْومُ قیلًا»؛ «سحرخیزى نشئه ى خاص خودش را دارد و براى پرهیز از کثرت (بسیار مناسب) است».
جریان اعتکاف هم براى همین منظور پیش بینى و طراحى شده و اصلش مربوط به اعتکاف رسول گرامى صلى الله علیه و آله در ماه مبارک رمضان است. ماه مبارک رمضان مخصوصاً دهه ى سوم جاى اعتکاف است.
در اعتکاف شرایطى بازگو شده است که مهم ترینش روزه گرفتن است. همانطورى که نماز بدون طهارت نیست «لا صَلاهَ الّا بِطَهُورٍ» اعتکاف هم بدون روزه صحیح نیست، «لا اعْتِکافَ الَّا بِصَوْمٍ». بدون وضو نماز صحیح نیست و بدون روزه اعتکاف صحیح نیست. همان طورى که طهارت مقدمه است براى نماز و نماز عمود دین مى شود. روزه نیز زمینهى فلاح و تقوا است و با همهى جلال و شکوهى که دارد شرط اعتکاف است.
مطلب دیگر آن است که اعتکاف از یک جهت شبیه حال احرام حج است. اگر چه روزه دار از بعضى از امور در روز ممنوع است، اما در شب همان امور براى او حلال و رواست. لکن در حال اعتکاف همان کارهایى که در روز براى روزه دار ممنوع بود برخى از آن کارها، در شب هم براى معتکف ممنوع است. نظیر حال احرام که شب و روز ندارد، اگر روز براى محرم، صید حیوانات صحرایى ممنوع است در شب هم ممنوع است و کارهاى دیگر. «لا رفث و لا فسوق و لا جدال فى الحج» لیل و نهار ندارد و شب و روزش یکسان است. بنابر این در مدت این سه روز که شخص، مهمان خداست و نام معتکف در خانه او ـ آن هم در مسجد جامع یا در مسجدى که نماز جمعه خوانده مى شود، یا مسجدى که جمعیت قابل توجهى در آن عبادت اقامه مى کنند که جامع بر او صادق باشد ـ در چنین مکانى وقتى کسى به اعتکاف نشست، لیل و نهار براى او یکسان است از آن لذت هاى شهوانى و مانند آن در تمام این حالت باید پرهیز کند.
کسانى که رغبت به اعتکاف دارند «شَوْقَاً الَى الثَّوابِ» است نه «خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ». کارهاى واجب را گاهى ممکن است انسان براى ترس از دوزخ انجام دهد، ولى کارهاى اعتکاف و مانند آن که ثواب دارد و مستحب است اینها براى ترس از عذاب نیست، زیرا واجب نیست که اگر ترک کردند، دوزخ بروند، مستحب است و چون مستحب است براى شوق به ثواب است، لکن معتکفان دو قسم اند اوساطى از اهل اعتکاف، در جات فضیلت و ثواب و بهشت را مى طلبند و اوحدهاى از اهل اعتکاف محبوب و دل آرام را مى طلبند، همان است که گفته مى شود «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبِ» این قراردادى و از سنخ مفاهمه نیست.
آنچه که آرایش دل ماست برابر سوره ى حجرات. ایمان به خداست، که «حَبِّبْ الَیْکُمُ الْایمانَ وَ زَیِّنْهُ فى قُلُوبِکُمْ» آرایش دل و زینت و زیور است.
اعتکاف براى آن است که اولاً دل هاى بى زیور آرایش پیدا کند، و ثانیاً دل هاى ناآرام، آرام بشود. فضاى دانشگاه چنین فضایى است. دانشجویان عزیز و همچنین طلاب حوزوى که در دوران جوانى توفیق تشرّف اعتکاف را داشته و دارند، عنایت دارند که به دنبال دل آرا و دل آرامند و هیچ کسى در درون آنها نیست که از آرایش قلب آن ها با خبر یا از آرامش دل آنها مستحضر باشد. تنها خود آنها در صورتى که سرى به دل بزنند و مراقب و مواظف آرایش و آرامش دل باشند، یک چنین حالى در اعتکاف به دست مى آورند زیرا اولاً انسان در این سه روز از بسیارى امور فاصله مى گیرد، ثانیاً به درون خود سرى مى زند و ثالثاً درون آفرین را در درون خود مشاهده مى کند و رابعاً با او سخن گفته و مناجات مى کند، مخصوصاً با دعاهاى پر فیض ماه رجب، آن گاه است که احساس مى کند اگر نقصى دارد این نقص را، «او» به کمال تبدیل مى کند اگر عیبى دارد این عیب را، «او» به صحت تبدیل مى کند، چون وقتى خدا را مشاهده کرد آثار الهى را مى بیند. یک معتکف وقتى خلوت کرده و از کثرت به وحدت و از بیرون به درون و از غیر به یار آمده است، از مخلوق به خالق رسیده است و از ناآرامى و اضطراب به آرامش بار یافته است.
انسان در حال اعتکاف وقتى خلوت کرد و او را عبادت کرد و با او مذاکره و زمزمه کرد، مى یابد که آنچه در جهان خلقت است همهاش حجاب است، یا حجاب درون و یا حجاب بیرون و این حجاب ها آیت و علامت و نشانه اند. هم حجاب هاى ظلمانى را و هم حجاب هاى نورانى را باید برطرف کرد. این همان تقرب الى الله است. وقتى که یک معتکف به خود آمد و جهان را با این منظر دید و عینک قرآن را بر چشم گذاشت، و از منظر قرآن به عالم و آدم نگاه کرد، مى بیند همه این میناگرى ها کار اوست.
ما سعى و کوشش و هدف والاى مان در اعتکاف این باشد که به دل آرام و دل آرایمان برسیم، آنگاه بسیارى از مسائل براى ما حل مى شود. اولا لذت ما فوق لذت هاى دیگران خواهد بود، ثانیاً هرگز از آلودگى لذت نمى بریم، ثالثاً دیگر کسى به ما نخواهد گفت رانت خوارى نکن، ربا خوارى نکن، دروغ نگو، غیبت نکن، چون بوى بد این عَفِن ها را استشمام مى کنیم، اینها فایده ى اعتکاف است. البته ثواب هم در آن محفوظ است بهشت هم در آن محفوظ است، اما آن هدف برین و والا که به همت انسان اوحدى وابسته است از این قبیل است. امیدواریم ذات اقدس الهى، توفیق اعتکاف را به همگان، مخصوصاً طلاب جوان و دانشجویان عزیز مرحمت بفرماید و هدف والاى معتکفان که شهود آن محبوب دل آرا و دل آرام است، بهره ى همه معتکفان بشود.[۱]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] . برگرفته از پیام سال ۱۳۸۵ آیت الله جوادى آملی به دانشجویان معتکف به نقل از احکام اعتکاف، پرسش و پاسخ های دانشجویی، ج۳۴، ص۱۸