
در ابتدای مجلس اشعار زیبایی از فراق امام زمان علیه السلام خوانده می شود. (فوق العاده زیبا) در ادامه، روضه امام حسن مجتبی علیه السلام و در پایان مجلس، روضه آقا أباعبدالله علیه السلام قرائت می شود. صوت این مجلس مربوط به سال 1389 می باشد.
در ابتدای مجلس اشعار زیبایی از فراق امام زمان علیه السلام خوانده می شود. (فوق العاده زیبا) در ادامه، روضه امام حسن مجتبی علیه السلام و در پایان مجلس، روضه آقا أباعبدالله علیه السلام قرائت می شود. صوت این مجلس مربوط به سال 1389 می باشد.
روضه خوانی و عزاداری را وقتی در زمان رضاخان منع کردند، یکی از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حائری ـ رحمة الله ـ به ایشان عرض کرد: چیزی نیست، روضه خوانی یک عمل مستحب است که پهلوی آن را منع کرده است. حاج شیخ ـ رحمة الله ـ فرمود: بله مستحبی که هزار واجب در آن است! خدا می داند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهداء و سایر معصومین ـ علیهم السلام ـ که در مقدمه ی روضه نقل می شود، سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است![1] [1]. در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت، کتاب اوّل، ص 217.
قتل صبر آن است که انسانی یا حیوانی را بسته نگه دارند و بکشند. در حدیث است که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) کسی را اینگونه نکشت و از اینگونه کشتن چهارپایان نیز نهی شده است، یعنی اینکه جانداری را زنده نگه دارند و آنقدر به آن ضربه بزنند تا بمیرد. به شهداء و اسیرانی که کشته می شوند نیز «مصبور» گفته می شود. در مورد حیواناتی که زجرکش می شوند نیز به کار می رود. از مظلومیت سیدالشهداء (علیه السّلام) و قساوت کوفیان از جمله آن بود که حسین بن علی (علیهما السّلام) را درحالی که هنوز رمق در بدن داشت، مورد ضربه های شمشیر و نیزه قرار دادند و سرش مقدسش را جدا کردند. امام سجاد (علیه السّلام) به عنوان افشاگری از ستم یزیدیان، در خطبه ای که در کوفه در حال اسارت خواند از جمله فرمود:
صاحب کتاب «الدرّ الثمین» در تفسیر آیه «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ»[1]؛ سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت. روایت کرده است: أَنَّهُ رَأَى سَاقَ الْعَرْشِ وَ أَسْمَاءَ النَّبِيِّ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السّلام فَلَقَّنَهُ جَبْرَئِيلُ ؛ هنگامی که حضرت آدم (علی نبینا و آله علیه و علیه السّلام) در ساق عرش اسامی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السّلام) را دید. پس در این هنگام جبرئیل به او تلقین کرد که بگو: يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مِنْكَ الْإِحْسَانُ . فَلَمَّا ذَكَرَ الْحُسَيْنَ سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ انْخَشَعَ قَلْبُهُ وَ قَالَ يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ الْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي؛ وقتی به نام حسین (علیه السّلام) رسید آدم