پرده پوشی امام صادق از گناه یکی از شیعیان
أبوهاشم یا أبوعامر سید إسماعیل بن محمد یزید بن ربیعه حِمیَری معروف به سید از مشهورترین شاعران شیعه و مدافع مذهب و زبان گویای این مذهب بود. طبع شعر وی به قدری روان و شعرش به حدی فراوان بود که تاکنون کسی موفق به تدوین دیوان جامع و ضبط همه اشعار او نشده است. تنها ۲۳۰۰ قصیده از هاشمیات او را جمع آورده اند. نقل شده که وی در ابتدا بر مذهب خوارج بود، سپس مذهب کیسانیه[1] اختیار کرد و بعدها با عنایت امام صادق (علیه السلام) مستبصر شده، و به مذهب امامیه گرایید و تا پایان عمر شیعه باقی ماند.
نسب سید به قبیله حمیر می رسد که اصلا از یمن بودند و قریشی نبوده است. سید اسماعیل حِمیَری، نه فاطمی بود و نه علوی، بلکه سیادت او به معنای لغوی [به معنای آقا] و سید جزء نام او بوده است.[2]
در مورد ایشان داستانی عجیب و آموزنده ای در کتاب «تنقیح المقال» علامه مامقانی دیدم[3] که شنیدن آن خالی از لطف نمی باشد.
نقل شده که سید حِمیَری روزی در راه مدینه بود در حالی که کوزه ای از شراب با خود به همراه داشت که ناگهان با امام صادق علیه السلام مواجه شد!
حضرت [با اینکه می دانست او در کوزه چه به همراه دارد] از او پرسیدند: حِمیَری در کوزه چه داری؟
حِمیَری گفت: یا ابن رسول الله شیر در کوزه به همراه دارم!
امام صادق علیه السلام فرمود: مقداری از آن شیر را در کف دست من بریز!
پس [کوزه را خم کرد و با تعجب دید] مقداری شیر از کوزه به کف دستان مبارک حضرت ریخته شد!
در این هنگام حضرت از او سؤال کرد: امام زمانت کیست؟
حِمیَری گفت: امام زمان من کسی است که شراب را تبدیل به شیر می کند![4]
در احوالات سید آورده اند که از گناه خود (شرب خمر) قبل از وفات توبه کرد و امام صادق علیه السلام بارها برای او دعا کرد.[5]
از شما خواننده عزیز تقاضا دارم در این داستان اعجاب انگیز بیندیشی و از رئیس مذهب شیعیان حضرت جعفر بن محمد (علیهماالسلام) پرده پوشی و ستاریت از گناهانِ شیعیان را بیاموزی!!!
[1] . کیسانی یعنی کسانی که به امامت محمد بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) معروف به محمد بن حنفیه بعد از امام حسن (علیه السلام) گرائیدند. کیسان (= باکیاست)، لقب مختار بن ابوعبید ثقفی (متوفی۶۷ق) نخستین داعی امامت محمد بن حنفیه بود که به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) قیام کرد و شیعیان آن زمان او را قهرمان آزادی و مدافع حقوق آل محمد علیهم السلام می شناختند. برای اطلاع بیشتر ر.ک: ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۴؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۳۹؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۱۴ به نقل از سایت به نقل از سایت wikishia
[2] . به نقل از سایت wikishia
[3] . البته علامه این قضیه را از مرحوم شیخ بهایی (ره) نقل می کند.
[4] . متن اصلی روایت از کتاب «تنقیح المقال» علامه مامقانی: … فمرّ يوماً في طريق من طرق المدينة و معه إبريق فيه خمر، فلقيه الصادق عليه السلام، فقال له: يا حميري! ما في إبريقك؟ فقال: يابن رسول اللّه! إنّه لبن! فقال له: صبّ في كفّي من اللبن، فصبّه في كفّه، فإذا هو لبن! فقال له الصادق عليه السلام: مَن إمام زمانك؟ فقال: الذي حوّل الخمر لبنا!! (تنقیح المقال، ج10، ص313)
[5] . تنقیح المقال، ج10، ص313 پاورقی.
چرا شما طلبهای این دوره زمونه عاشق ژست و عکس و شهرت هستید. حضرتعالی سایت زدید دین رو تبلیغ کنید یا در پوشش دین خودتونو؟ هنر مبلغ دین در گمنامی است. فکر هم نکنید با این ژست ها و عکس ها مردم خیلی حال می کنند برعکس بدتر زده می شند و این وسط فقط فقط خودت هر وقت تو سایت می آیی و عکست رو می بینی کیف می کنی این رو مطمئن باش. برادر من توجیه های امثال شما روهم می دونم نمی خواد توجیه کنی. مواظب باش گول شیطون رو نخوری!
[پاسخ]
سلام
این روایت در هیچ کتاب حدیثی نیامده لذا معتبر نیست و نقل آن هم مفید نخواهد بود. تنقیح کتابیست رجالی و معاصر که تازه داستان هم منقول از شیخ بهایی است.
موفق باشید.
[پاسخ]