عابس دیوانه ی امام حسین بود
در صحنه کربلا از جمله یاران باوفای حضرتش که با تمام وجود جانش را فدای سیدالشهداء علیه السّلام کرد عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری (رضی الله عنه) بود. عابس یکی از مجذوبان حضرتش بود و عشق به محضر سیدالشهداء علیه السّلام او را تا حد جنون کشاند و او این جنون و دیوانگی را در عمل و سخنش به حضرت أباعبدالله علیه السّلام نشان داد. قبل از اینکه به عشق وافر او نسبت به خاندان نبوت و رسالت اشاره کنیم، نقل مختصری از تاریخ زندگی او خالی از لطف نمی باشد!
«عابِس» فرزند «أبی شبیب» است.[1] او از اصحاب حدیث و از رؤسای قبیله «بنی شاکر» و از تیره هَمدان بود.[2] قبیله «بنی شاکر» در روزگار صفین شدیداً مورد مدح أمیرالمؤمنین علیه السّلام قرار گرفت. آن حضرت درباره آنها فرمود: «لَو تَمَّت عِدَّتَهُم ألفاً لَعُبِدَ الله حَقَّ عِبادَتِهِ؛[3] اگر تعداد آنها به هزار می رسید، خداوند آنگونه که سزاوار بود پرستش می شد». او از شیعیان أئمّه أطهار علیهم السّلام، مردی اهل کمال، زهد و ورع بود. بسیار زنده دل و شب زنده دار بود. پاره ای از ویژگی های او را «أبومخنف» در باب کوفه و مسلم، مورد توجه قرار داده و نگاشته است.[4]
حمایت عابس از امام
مسلم بن عقیل بعد از ورود به کوفه، وارد منزل مختار بن أبی عبید گردید، و برای مردم نامه امام حسین علیه السّلام را خواند. در این هنگام عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری از جای برخاست و بعد از حمد و ثنای الهی گفت: من از دیگران سخن نمی گویم و نمی دانم در دل های آنها چه می گذرد و از جانب آنها وعده ی فریبنده نمی دهم، به خدا سوگند از چیزی که تصمیم گرفته ام سخن می گویم، به خدا سوگند اگر دعوتم کنید اجابت می کنم و با دشمنانتان خواهم جنگید، و در راه خدا با شمشیرم می جنگم تا به شهادت برسم.[5]
او پس از شهادت شَوذَب بن عبدالله وارد میدان رزم شد و در برابر امام ایستاد. به آن حضرت سلام کرد و اینگونه گفت: «ای أباعبدالله! آگاه باش، به خدا سوگند، بر روی زمین خواه نزدیک یا دور، کسی نزد من عزیزتر از شما نیست، و کسی را چون شما دوست ندارم. اگر قدرت داشته باشم که ظلم را از شما به چیزی عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم، چنین خواهم کرد. سلام بر شما ای أباعبدالله! شهادت می دهم که بر هدایت شما و هدایت پدرتان استوار هستم».[6]
عابس دیوانه ی امام حسین بود
« عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری» پس از بیان ارادتش به مقام ولایت در حالی که شمشیرش آخته بود و زخمی بزرگ بر پیشانی داشت وارد میدان رزم شد و با فریادی بلند مبارز طلبید.[7]
«ربیع بن تمیم همدانی» می گوید: «همین که به میدان رو می آورد، او را شناختم. من عابس را در غزوات و جنگ ها دیده بودم. او شجاع ترین مردم بود. فریاد زد: ای مردم: «هذا أسد الأسود، هذا ابن أبي شبيب؛ او شیر شیران رزم، پسر شبیب است». سپس گفتم: «مبادا کسی به تنهایی با او درآویزد». پس عابس فریاد می زد: « ألا رَجُل ألا رَجُل؟؛ آیا مرد رزم نیست، مرد رزم نیست؟» هیچ کس به سوی او پای پیش نمی نهاد. در این میان فریاد عمربن سعد بلند شد که او را سنگباران کنند. از هر طرف سنگ به سوی او پرتاب می شد. «عابس» وقتی هجوم ناجوانمردانه دشمن را دید، [کلاهخود] و زره از تن به در کرد و پشت بند را گشود و به دور انداخت.
قال ربيع الحارثي: فوالله لقد رأيته يطرد اكثر من مائتين من الناس وكانت بيني وبينه صداقة، قلت يا عابس أما تحاذر خوض بحر الحرب مكشوف الرأس؟ فقال عابس ما اصاب المحبّ في طريق حبيبه سهل؛ ربیع می گوید: به خدا سوگند بیش از دویست نفر از آنها را به خاک انداخت. بین من و عابس رفاقتی بود، به او گفتم: ای عابس آیا حذر نمی كنی! به دریای جنگ فرو می روی در حالی كه سر خود را نپوشانده ای [و كلاهخودت را بیرون آورده ای]؟ عابس گفت: هر آنچه كه به عاشق و مُحب در راه معشوق و محبوبش اصابت كند آسان است.
فقيل لَهُ: أجنَنتَ يا عابِس؟ قال: نَعَم حُبُّ الحُسَين أجَنَّنِي!
پس به او گفته شد: ای عابس! آیا دیوانه شده ای؟ عابس گفت: آری! عشق حسین دیوانه ام کرده است![8]
گوشت و پوست آن مرد دلاور با برخورد سنگ ها آسیب دید، ولی او از مرگ هراسی نداشت. این بود که حمله سختی را آغاز کرد و با نبرد قهرمانانه اش بیش از دویست نفر از آن ذلیلان را به خاک انداخت. سرانجام، طاقتی برای او نمانده بود که به محاصره دشمن درآمد.[9] پس او را به شهادت رسانیدند و سر مبارکش را از بدن جدا ساختند. پس از شهادتش دیدم که بزرگ هر گروه می گفت: «من او را کشته ام» و دیگری می گفت: «من او را به قتل رسانیده ام» هر یک از آن سپاه سنگدل برای فخر و شرف خویش تلاش می کرد تا با کشتن او را به خود، منسوب کند و سر بریده اش را به خود اختصاص دهد. ابن سعد به این نزاع پایان داد و گفت: او را یک نفر نکشته است.[10]
آری، این سر پس از «عبدالله بن عمیر کلبی» و «عمر بن جناده» سومین سری بود که به سوی امام حسین علیه السّلام پرتاب می شد.[11]
«عابس» در زیارت رجبیه و ناحیه مقدسه اینگونه مورد خطاب امام قرار گرفته است:
«السّلامُ عَلی عابِسِ بنِ شبیب الشّاکِرِی[12]؛ سلام بر عابس پسر شاکری».
درسی که می توان گرفت: برهنه شدن عابس در برابر سنگ اندازان سزاوار تأمّل است. برخورد او گویای اوج ایمان، معرفت و یقینش به ساحت قدسی امام و راه مستقیم آن ولی الله الأعظم است. آری، هرگاه عشق به اوج کمال رسد، چنان انسان از خود بی خود می شود که همه چیزش را خالصانه و بی پیرایه بر در دوست می نهد[13].[14]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص443
[2]. أبصار العین، ص126
[3].أبصارالعین، ص127
[4]. مقتل الحسین مقرم، ص312
[5]. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص355
[6]. «فسلّم عليه و قال: يا أبا عبد اللّه أما و اللّه ما أمسى على ظهر الأرض قريب و لا بعيد أعزّ عليّ و لا أحبّ إليّ منك، و لو قدرت على أن أدفع عنك الضيم و القتل بشيء أعزّ عليّ من نفسي و دمي لفعلته، السلام عليك يا أبا عبد اللّه، أشهد أنّي على هداك و هدى أبيك» مقتل الحسین مقرم، ص312؛ أبصارالعین، ص138؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص444
[7]. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص444
[8]. مقتل الحسين يوم عاشوراء للشيخ الحياوي
[9]. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص444 ، ابصارالعین، ص138 ؛ موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السّلام، ص451؛ بحارالأنوار، ج45، ص28
[10]. مقتل الحسین مقرّم، ص312؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص444؛ أبصارالعین، ص129
[11]. أبصارالعین، ص227، فائده15
[12]. اقبال الأعمال، ج3، ص79 و 345؛ بحارالأنوار، ج45، ص73
[13]. یارای شیدای حسین بن علی ، ص231
[14]. جمله ی «حبّ الحسین أجنّنی» و چند عبارت عربی قبل از آن که در متن آوردیم جزء مطالب کتاب «یاران شیدای حسین بن علی» نمی باشد!
سلام علیکم
بسیار زیبا و شنیدنی بود .
اجرکم عندالله
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ آبان 29ام, 1393 10:01 ب.ظ:
سلام. تشکر
[پاسخ]
[…] جزء مطالب کتاب «یاران شیدای حسین بن علی» نمی باشد! منبع امضای محبّ الزهراء {محتواي […]
عباس مجذوب آقابود نه دیوانه اصحاب اقا دیوانه نیستند
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ آبان 30ام, 1393 10:55 ب.ظ:
سلام.
اولاً نام این یار باوفای سیدالشهداء «عابس» بود نه «عباس»!!
ثانیاً طبق گفته وی که فرمود: حُبّ الحسین أجنّنی؛ “عشق حسین دیوانه ام کرده: من این تیتر رو انتخاب کردم!
«أجنّنی» از ماده «جنن» به معنای جنون و دیوانگی است!!
کلام آخر:او واقعاً دیوانه حسین بود و در گفتار و رفتار این جنون و عشق خودش را به محضر قدسی سیدالشهداء علیه السلام نشان داد!
ای کاش ما هم دیوانه حسین بودیم! ای کاش!
[پاسخ]
سلام
پدرم اسم منو27 سال پیش عابس گذاشته تا چند سال پیش زیاد حس خوبی نسبت به اسمم نداشتم تا جایی که بارها فکر تغییر اسمم به سرم زد ولی حالا با فهمیدن ارزش نامم افتخار میکنم که حداقل میتونم اسم این بزرگوارو با خودم بکشم
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ اردیبهشت 18ام, 1394 1:15 ق.ظ:
با عرض سلام.
عابس اسم زیبایی است! من آرزو داشتم اسمم عابس بود!
بحثی در مورد تاثیر اسامی رو شخصیت افراد می باشد که کلیت بحث این است که هر شخص نسبت به اسمی که والدین او برایش انتخاب می کنند بر روی شخصیت آن فرد تاثیرگذار خواهد بود!
خداروشکر کنید!
إن شاءالله تاثیرات این اسم زیبا را روی شخصیت خود ببینید و مثل عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری (رضی الله عنه) محو در سیدالشهداء علیه السلام شوید!
موفق و پیروز باشید.
[پاسخ]
سلام مطلبتون فوقالعاده زیبا اثر گزار بود کاش در مورد دیگر اصاب امام حسین ع هم مطالبی گفته میشد
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ اسفند 11ام, 1394 1:15 ب.ظ:
سلام. إن شاءالله خداوند عمری بده حتماً بروی چشم.
[پاسخ]
http://zakerin.ir/play/35248 این هم یک مداحی زیبا با همین مضمون
[پاسخ]
مطلبتون عالی بود . خدا قوت
[پاسخ]
سلام .در پی ترجمه این عبارت بودم اما آگاهی نداشتم این کلام عابس بن أبی شبیب بوده .
معرکه هست چون که ابهت و عظمت خاص خودش رو داره از این حیث که این ذکر در شریف ترین والبته غم بارترین اوقات بین عاشق و معشوق جاری شده تلفیق عشق و شیدایی ومقتل
امّ الاذکار است برای عشاق . چون عسل شیرین
[پاسخ]
سلام
حاج آقا اجننی یعنی چی؟
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ مرداد 10ام, 1396 1:40 ب.ظ:
سلام بر مصطفی.
«أجَنَّنِی» از ریشه «جنن» می باشد که در اصل ماده جنن به معنای پوشاندن چیزی می باشد و عابس می گوید: محبّت و عشق امام حسین علیه السّلام تمام وجود مرا فراگرفته و پوشانده است کنایه از اینکه در واقع من دیوانه و مجنون او هستم!
بعضی از کتب لغت نیز به همین معنای کنایه ای که عرض شد معنای تحت اللفظی برای این کلمه کرده اند: أَجَنَّ- إِجْنَاناً [جنّ] هُ: او را ديوانه كرد!
موفق باشید.
[پاسخ]
اجرتون با سیدالشهدا (ع)
[پاسخ]
ببخشید کامنت قبلی، کامل تایپ نشد، میخواستم بپرسم امکانش هست برخی مطالب رو، مثل همین مطلب با ذکر منبع داخل سایت http://www.oshagholhosein.org قرار بدیم؟
اجرتون با سیدالشهدا (ع)
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ مهر 22ام, 1396 0:24 ق.ظ:
سلام بر شما.
خیلی هم خوبه.
ایشاالله موفق باشید.
[پاسخ]
سلام علیکم
ببخشید آیا عابس در روز عاشورا باشمشیربه سرخود زده است؟؟؟؟؟
لطفا جواب بدهید ممنون
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ آبان 8ام, 1396 3:57 ب.ظ:
سلام بر علی.
در منابع این مطلبی که سؤال کردید را نیافتیم!
موفق باشید.
[پاسخ]
با سلام ، عده ای هستند که به صورت برهنه عزاداری می کنند و می گویند به تقلید از عابس که لخت شد و دلاورانه جنگید اینکارو می کنند؟ نظرتون راجع به این موضوع چیه ؟ اصلا نظرتون راجع به اینگونه عزاداری ها چیه ؟ در ضمن روایتی هم هست که امام حسین کهنه ترین لباسشان را پوشیدند که دشمن بعد از شهادتشون به طمع لباس ایشان را لخت نکنند ؛ اقتدا به کدام عمل درست تر است ؟ با تشکر
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ آذر 15ام, 1396 7:19 ب.ظ:
سلام به منیره.
آنچه در مورد عابس در منابع نقل شده این است که کلاهخود و زِره را از تن درآورد نه اینکه برهنه شد!!!
اما در مورد برهنه شدن در عزاداری ها حکم مشهور مراجع عظام اینگونه است: چنانچه در معرض دید نامحرم نباشد و سبب هتک و وهن عزاداری نباشد اشکالی ندارد.
موفق باشید.
[پاسخ]
فوق العاده عالی بود ممنون
نظر خود را در این قسمت بنویسید
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ دی 16ام, 1396 0:55 ق.ظ:
ممنون از لطفتون…
[پاسخ]
حفظک الله فی دارک
و وقفک فی طاعته
[پاسخ]
و صلی الله علی الباکین علی الحسین
[پاسخ]