از چیزی نمی ترسیدم

محرم سال ۵۵ اولین درگیری با پلیس را تجربه کردم. روز عاشورا بود که معمولاً هر سال در این وقت به امامزاده سیدحسین در جوپار[1] می رفتیم. آن روز مانده بودم. بـرای سرزدن به دوستم فتحعلی، به هتل کسری آمـده بـودم. هـوا گرم بـود و هر دوی ما از پنجره ساختمان، پایین را نگاه می کردیم. آن طرف خیابان، در مقابل ما، شهرداری و شهربانی کرمان بودند. دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملاً بلنـد در پیاده رو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود. در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد. بدون توجه به عواقب آن، تصمیم به برخورد با او گرفتم.
پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود و در چهارراه جنب شهربانی مستقر بود. به سرعت با دوستم از پله های هتـل پایین آمدم. آن قـدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت. دو پلیس مشغول گفت وگو با هم شدند. برق آسا به آنها رسیدم با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینی هایش فوران زد! پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود، دو پاسبان به سمت ما دویدند. با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتـل پـنـاه بـردم. زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند. قریب دو ساعت همه جا را گشتند؛ اما نتوانستند مـرا پیدا کنند. بعد، از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم. زدن پاسبان شهربانی مغـرورم کرده بود. حالا دیگر از چیزی نمیترسیدم. [2]
[1]. جوپار شهری ییلاقی در بخش مرکزی شهرستان کرمان است، با ۲۵ کیلومتر مسافت از مرکز استان.
[2]. از چیزی نمی ترسیدم (زندگی نامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی)، ص64
خداوند شفاعت این شهید بزرگ رو شامل حال همه ما کند.آمین
[پاسخ]
سلام آیا هر اتفاق بدی که برای ما می افتد کار خداست یا کار بنده های بد خدا ؟؟؟(اتفاقاتی که دست ما نیست و خودمان نقشی نداریم)
خب من وسواس فکری داشتم از ۶ سال پیش رفتم دکتر به خاطر کم کاری بی وجدانی و وقت نگذاشتن به من گفتن تو دو قطبی داری بعد از ۶ سال مشخص شد که من فقط یه وسواس فکری داشتم و الکی به من دارو های با دوز فوقالعاده بالا میدادند الان این از جانب یه دکتر کثیف بی وجدان بوده و من هم هیچ اختیاری نداشتم
من که از پزشکی سر در نمیارم بخوام حرف های یه دکتر رو انتخاب کنم یا تشخیص بدم درسته یا اشتباه
۶سال زندگی من به فنا رفت به معنای واقعی از همه چیزم موندم
الان این چگونه است تقصیر بنده ی کثیف خداست یا کار خداست؟؟؟
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ اسفند 17ام, 1400 12:59 ب.ظ:
سلام به عبدالحسین.
در مورد تشخیص پزشکان یا افراد خبره و متخصص و مشورت با آنها این نکته قابل ذکر است که گاهی در پیدا کردن متخصص ما کم کاری داریم یا اینکه به چند متخصص باید مراجعه کنیم تا از درستی تشخیص آنها یقین پیدا کنیم و بعد به دنبال اجرا توصیه های آنها باشیم.
آیا شما در پیدا کردن متخصص جهت تشخیص بیماری شما تلاش کافی و وافی رو داشته اید؟!
[پاسخ]
سلام وقتتون بخیر
اینکه به خودمان بیش از هر کس و هرچیز دیگر اهمیت بدهیم و آن را رشد و پرورش بدهیم به سمت بهتر شدن این موضوع در دین و احادیث و قرآن به چه صورت بیان شده به عبارتی یک حدیث ،آیه راجب مهم بودن خود نسبت به هرکسی و هرچیزی ممنون میشم بیان کنین
تا دیدگاه خودخواهی کمی تغییر کند به سمت عشق به خود به عنوان بهترین و مهم ترین دارایی
[پاسخ]
سلام وقتتون بخیر
دین و علما برای شخصی که وسواس فکری مذهبی دارند چه توصیه های دارند در جهت بهبود؟
[پاسخ]
حمیدرضا پاسخ در تاريخ تیر 18ام, 1401 2:03 ب.ظ:
سلام به بهزاد.
اینکه در چه موضوعی وسواس فکری دارید و همچنین توضیح بیشتر در مورد این مسأله به من کمک میکنه که بهتر شما رو راهنمایی کنم.
[پاسخ]