حمیدرضا فلاح

حمیدرضا فلاح

حمیدرضا فلاح تفتی

احکام ویژه بانوان

تعداد بازدیدها: 3,047 مشاهده

بسم الله الرحمن الرحیم

دانستن احکام شرعی یکی از مسائل ضروری و از جمله واجبات زندگی ما مسلمانان می باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم در ادامه مطالب احکام شرعی، مجموعه ی «احکام ویژه بانوان» که مطابق با فتوای ده تن از مراجع عظام تقلید می باشد را تقدیم مخاطبان وبگاهم کنم.

قبل از مطالعه این مجموعه، دانستن چند نکته ضروری است:

۱ـ برای درج این مطلب از نرم افزار «پرسش ها و پاسخ های دانشجویی» که توسط «مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی» تهیه شده است، استفاده کردیم اما برای ویرایش متن این مجموعه جهت درج در وبگاه، وقت زیادی صرف شده است لذا انتظار می رود بینندگان محترم و دوستان فضای مجازی حق کپی رایت را رعایت کنند.

۲ـ در این مجموعه به 253 پرسش مبتلابه در ارتباط با «احکام بانوان» پاسخ داده شده است.

۳ـ در تنظیم این متن، نظر حضرت امام خمینی ـ قدس سرّه ـ به عنوان اوّلین فتوا آمده و فتاوای دیگر مراجع بزرگوار ـ که نامشان به ترتیب حروف الفبایی در ذیل می آید ـ پس از آن ذکر گردیده است.

حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی بهجت  ـ حضرت آیت الله حاج شیخ میرزا جواد تبریزی ـ حضرت آیت الله حاج سید علی حسینی خامنه ای ـ حضرت آیت الله حاج سید على حسینى سیستانى ـ حضرت آیت الله حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی ـ حضرت آیت الله حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی ـ حضرت آیت الله حاج شیخ حسین نوری همدانی ـ حضرت آیت الله حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی ـ حضرت آیت الله حاج شیخ حسین وحید خراسانی.

۴ـ در این متن تنها به ذکر اسامی مراجع بزرگوار به اختصار اکتفاء شده است، ذا از ساحت آن بزرگواران پوزش می طلبیم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان، دوام عزّت و سلامتی مسألت داریم.

۵ـ این مجموعه را از کتاب «احکام ویژه بانوان‏» تألیف محقق گرانقدر حجت الاسلام و المسلمین سیّد مجتبی حسینی ـ زید عزّه ـ که مطابق با جلد سی و دوم از مجموعه کتاب های پرسش ها و پاسخ های دانشجویی است، اقتباس کردیم. همچنین از تلاش‏ هاى مخلصانه مجموعه همکاران اداره مشاوره و پاسخ، به خصوص حجت ‏الاسلام و المسلمین صالح قنادى (زیدعزه) که در آماده‏ سازى این اثر تلاش کرده ‏اند، تشکر و قدردانى مى ‏شود و دوام توفیقات این عزیزان را در جهت خدمت بیشتر به مکتب اهل ‏بیت علیهم السّلام و ارتقاى فرهنگ دینى جامعه به ویژه دانشگاهیان از خداوند متعال مسألت داریم.

۶ـ سؤالات خود را می توانید از قسمت نظرات یا ارتباط با کارشناس مسائل شرعی مطرح فرمایید.

احکام ویژه بانوان

فهرست مختصری از آنچه پیش رو دارید:

فصل اول: بلوغ دختران و نشانه ‏هاى آن‏ | فصل دوم: دوره عادت و قاعدگى (پريود) | فصل سوم: مبتدئه، مضطربه و ناسيه‏ | فصل چهارم: غسل حيض‏ | فصل پنجم: باردارى و يائسگى‏ | فصل ششم: نماز حائض‏ | فصل هفتم: روزه حائض‏ | فصل هشتم: محرمات حائض‏ | فصل نهم: اسامى متبركه‏ | فصل دهم: استحاضه‏ | فصل يازدهم: وضو و غسل استحاضه‏ | فصل دوازدهم: نماز و روزه مستحاضه‏ | فصل سيزدهم: احكام نفاس و باردارى‏ | فصل چهاردهم: دانستنى‏ ها

فصل اول: بلوغ دختران و نشانه ‏هاى آن

سن تكليف

1: سن تكليف دختر، بر مبناى سال شمسى چقدر است؟

همه مراجع: سن بلوغ در دختر نه سال شمسى، منهاى 97 روز و 22 ساعت و 48 دقيقه مى ‏باشد.

تبصره: سال قمرى از اول محرم شروع و به آخر ذى حجه ختم مى ‏شود و هر ماه قمرى 29 روز و دوازده ساعت و 44 دقيقه است و يك سال قمرى 354 يا 355 روز است. سال شمسى از اول فروردين شروع و به آخر اسفند ختم مى ‏شود و شش ماه اول سال، هر ماه 31 روز و پنج ماه بعد هر ماه سى روز و ماه اسفند در سال ‏هاى عادى 29 روز و در سال كبيسه سى روز است.

براساس اين محاسبه، هر سال شمسى، يازده روز بيشتر از سال قمرى است و چون ملاك عبادت و تكاليف شرعى از نظر قرآن و روايات، ماه‏ هاى قمرى است؛ از اين روز بلوغ شرعى (اول تكليف)، به حساب قمرى تعيين مى ‏شود.

بلوغ دختر

2: نشانه بلوغ دختر را بيان كنيد؟

همه مراجع (به جز سيستانى): نشانه بالغ شدن دختر يكى از سه چيز است:

1. روييدن موى درشت و خشن زير شكم (اطراف آلت تناسلى) 2. بيرون آمدن منى 3. تمام شدن نُه سال قمرى.

هر يك از اين سه نشانه به تنهايى، علامت بلوغ و رسيدن به حد تكليف شرعى محسوب مى ‏شود.[1]

آيت الله سيستانى: نشانه بلوغ در دختر، تنها به تمام شدن نُه سال قمرى است.[2]

حيض و بلوغ

3: اگر دختر پيش از بلوغ، خونى با نشانه ‏هاى حيض ببيند، آيا حيض محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع: خير! خون حيض محسوب نمى ‏شود؛ هرچند نشانه ‏هاى حيض را نيز داشته باشد.[3]

تبصره1: حكم اين خون كه آيا مى ‏تواند استحاضه باشد، در بخش «استحاضه» بيان شده است.

تبصره2: اگر هيچ يك از نشانه ‏هاى بلوغ در دختر پيدا نشود، خونى كه پيش از بلوغ مى ‏بيند، حيض نيست؛ ولى اگر يكى از نشانه ‏هاى بلوغ در او پديدار گردد، خون ياد شده چنانچه صفات حيض را داشته باشد، حيض محسوب مى‏ شود.

خون پيش از بلوغ

4: اگر دختر پيش از بلوغ خون ببيند، حكم آن چيست؟

همه مراجع: اگر مربوط به زخم، جراحت و مانند آن نباشد، خون استحاضه محسوب مى ‏شود و حيض نيست.[4]

5: آيا ديدن خون حيض در دخترى كه نمى ‏داند نه سال او تمام شده يا نه (مثلاً تاريخ ولادتش را فراموش كرده استمى ‏تواند نشانه بلوغ باشد؟

همه مراجع (به جز صافى و فاضل): اگر نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد (و اطمينان به حيض بودن پيدا كند)، نشانه بلوغ او محسوب مى ‏شود.[5]

آيات عظام صافى و فاضل: بنابر احتياط واجب، نمى‏ تواند نشانه بلوغ او محسوب شود.[6]

حيض دختران

6: دخترى كه براى اولين بار خون مى‏ بيند، وظيفه ‏اش چيست؟

همه مراجع: اگر دختر به حد بلوغ رسيده و به مقدار ده روز يا كمتر خون ديده، همه ‏اش حيض است. اگر بيشتر از ده روز باشد و همه ‏اش يك جور نباشد، خون ‏هايى كه به نشانه ‏هاى حيض باشد و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد، حيض محسوب مى‏ شود و باقى استحاضه است؛ ولى اگر همه يك جور باشد؛ يعنى، همه داراى نشانه‏ هاى حيض باشد، مطابق عادت خويشان و بستگان خود (مانند خواهر، مادر، خاله و عمه) عمل كند؛ يعنى، روزهاى عادت آنها را معيار قرار داده و حيض بداند و باقى را استحاضه محسوب كند.[7]

خون حيض

7: درباره خون حيض توضيح دهيد.

 «حيض» خونى است كه به طور معمول، هر ماه به مدت چند روز از رحم زنان، به علت تأثير هورمون‏ هاى تخمدان، خارج مى ‏شود. اين خونريزى از سن بلوغ تا سن يائسگى زن صورت مى‏ گيرد. از حيض به قاعدگى، رگل، عادت ماهانه، پريود و بى ‏نماز شدن هم تعبير مى ‏كنند و زن را در اين حالت حائض مى‏ گويند. در اين دوران از سوى شرع مقدس، احكام و دستوراتى خاص براى زنان قرار داده شده است.

خداوند متعال مى ‏فرمايد: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»[8]؛ «و از تو درباره خون حيض سؤال مى ‏كنند، بگو: چيز زيان ‏بار و آلوده ‏اى است، از اين رو در حالت قاعدگى، از زنان كناره ‏گيرى كنيد و با آنها نزديكى ننماييد، تا پاك شوند، از طريقى كه‏ خدا به شما فرمان داده، با آنها آميزش كنيد. خداوند توبه ‏كنندگان را دوست دارد و پاكان را [نيز] دوست دارد».

اقوام پيشين در مورد زنان در ايام عادت ماهانه عقايد مختلف و افراط و تفريط هايى داشتند. يهود در اين زمينه بسيار سخت‏ گيرى مى‏ كردند. در چنين حالتى در همه چيز (خوردن، آشاميدن، مجلس و آميزش) از زنان جدا مى ‏شدند كه در تورات كنونى احكام شديدى در اين زمينه به چشم مى ‏خورد. در مقابل مسيحيان، محدويت و ممنوعيتى براى خود در اين ايام قائل نبودند! نزد بت‏پرستان عرب دستور خاصى در اين زمينه يافت نمى‏ شود. اسلام به عنوان دين برتر، روش عادلانه‏ اى را در اين زمينه پيش گرفته و در اين ايام تنها «آميزش جنسى» را حرام كرده است؛ زيرا آميزش در چنين حالتى، علاوه بر اينكه تنفرآور است، زيان‏ هاى بسيارى به بار مى ‏آورد كه علم پزشكى نيز آن را اثبات كرده است.

احتمال عقيم شدن مرد و زن، ايجاد يك محيط مساعد براى پرورش ميكرب بيمارى ‏هاى آميزشى (مانند سفليس و سوزاك) و نيز التهاب اعضاى تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد، از جمله اين زيان ‏ها و آسيب‏ ها است. از اين رو پزشكان آميزش جنسى در چنين زمانى را ممنوع مى ‏كنند.[9]

شرايط حيض

8: شرايط خون حيض چيست؟

شرايط تحقق خون حيض عبارت است از:

1. بلوغ 2. كمتر از سه روز نبودن 3. بيشتر از ده روز نبودن 4. پى در پى بودن سه روز اول (تبصره: آيت الله صافى: پى در پى بودن سه روز اول حيض را لازم نمى ‏دانند.[10]) 5. استمرار خون در تمام سه شبانه روز 6. مشاهده حيض پيش از سن يائسگى 7. بين دو حيض دست كم ده روز فاصله باشد.[11] تبصره: صفات خون حيض با شرايط آن تفاوت دارد. اگر خونى تمامى شرايط حيض را دارا باشد، به طور حتم خون حيض است و اگر يكى از شرايط را نداشته باشد، آن خون، حيض محسوب نمى‏ شود؛ در حالى كه در صفات خون، مسئله اين چنين نيست. اگر خونى تمامى صفات و نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، به طور حتم ملازم با حيض بودن آن نيست؛ همان گونه كه اگر خونى يكى از صفات و نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد، ملازم با نبود حيض نيست.

نشانه ‏هاى حيض

9: صفات و نشانه ‏هاى خون حيض چيست؟

همه مراجع: نشانه ‏هاى خون حيض به طور غالب عبارت است از:

1. غليظ 2. گرم 3. به رنگ تيره (سياهى مايل به سرخ) يا سرخ 4. همراه فشار و كمى سوزش باشد.[12]

10: آيا ممكن است خونى، بعضى از نشانه‏ هاى حيض را نداشته باشد؛ ولى با وجود آن خون حيض محسوب شود؟ عكس آن چطور؟

همه مراجع: آرى! اين امر ممكن است؛ مانند زنى كه عادت وقتيه دارد.

اگر در وقت عادت خود سه روز يا بيشتر خون ببيند، حيض محسوب مى ‏شود؛ هر چند نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد. همچنين زنى كه بعد از يائسگى خون مى‏ بيند، اين خون هر چند نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، حيض محسوب نمى ‏شود.[13]

تبصره: آیت الله مكارم: اگر زن بعد از يائسگى، آنچه مى ‏بيند تمام شرايط حيض را داشته باشد، بايد مطابق آن عمل كند.[14]

تبصره:. توجه و در نظر گرفتن نشانه ‏هاى حيض، براى كسى است كه در خون حيض شك دارد؛ ولى كسى كه يقين به حيض يا عدم آن دارد (مانند موارد ياد شده در پاسخ) بر اساس علم و يقين خود عمل مى‏ كند. از اين رو نشانه ‏هاى حيض امورى غالبى هستند.

حداقل حيض

11: ملاك حداقل سه روز در حيض چيست؟ آيا شب هم جزء محاسبه قرار مى‏ گيرد؟

همه مراجع: خير! شب جزء محاسبه قرار نمى ‏گيرد و براى تحقق حيض، ديدن خون در شب چهارم لازم نيست؛ ولى بايد در شب دوم و سوم‏ خون به هيچ وجه قطع نشود. بنابراين زن ياد شده حائض محسوب مى ‏شود.[15]

تبصره: منظور از سه روز، سه شبانه روز نيست و اگر مراجع تقليد شب دوم و سوم را جزء محاسبه قرار مى ‏دهند، به جهت آن است كه به شرط (پى در پى بودن خون حيض) لطمه نخورد.[16]

سه روز كامل

12: خانمى ساعت يك بعد از ظهر روز يك شنبه خون مشاهده مى ‏كند، با توجه به اينكه حداقل خون حيض سه روز است؛ چه روزى سه روزش كامل مى ‏شود؟

همه مراجع: روز چهارشنبه، ساعت يك بعد از ظهر سه روز او كامل مى ‏شود.[17]

پى در پى بودن حيض

13: اگر زن چند روز با فاصله خون ببيند، آيا حيض محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع (به جز صافى): در خون حيض شرط است كه سه روز اول آن پشت سر هم باشد. بنابراين اگر زن دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، حيض محسوب نمى ‏شود.[18]

آیت الله صافى: اگر سه روز اول حيض پشت سر هم نباشد به عنوان مثال دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، بنابر احتياط واجب در روزهايى كه خون مى ‏بيند، بايد بين كارهاى مستحاضه و احكام حائض جمع كند و در روزهايى كه خون نمى ‏بيند، كارهايى كه بر حائض حرام است، ترك كند و عبادت ‏هاى خود را به جا آورد.[19]

تبصره: با توجه به اينكه آیت الله ‏صافى در مسئله احتياط دارند، مقلدان ايشان مى ‏توانند در اين مسئله، به فتواى ساير مراجع تقليد عمل كنند.

14: آيا پى در پى بودن سه روز خون براى خانمى كه عادت ماهانه دارد، شرط است؟

همه مراجع: حداقل حيض سه روز است و بايد پى در پى باشد و در اين امر تفاوتى بين اقسام حيض نيست.[20]

استمرار حيض

15: در خون حيض شرط است كه زن سه روز اول را خون ببيند، حال اگر خانمى روز اول را به مدت مثلاً يك ساعت خون ببيند، سپس قطع شود و روزهاى ديگر هم به اين شكل مشاهده كند؛ آيا حيض محسوب مى‏ شود؟

همه مراجع: اگر به طور كامل قطع شود، حيض نيست؛ ولى اگر خون در مجرا و باطن فرج باشد؛ حيض محسوب مى‏ شود و مسئله پى در پى بودن سه روز، به معناى بيرون آمدن خون در تمام سه روز نيست؛ بلكه همين اندازه كه در باطن فرج خون باشد، كافى است.[21]

خون كمتر از سه روز

16. اگر خون اندكى از سه روز كمتر باشد، تكليف چيست؟

همه مراجع: خون حيض محسوب نمى ‏شود، هر چند به اندازه يك ساعت باشد.[22]

تبصره: اگر مقدار آن بسيار كم باشد (5 تا 10 دقيقه) فتواى مراجع تقليد در اين زمينه متفاوت است.

17: اگر يك يا دو روز خون ببينيم و پاك شويم و دوباره خون مشاهده كنيم، تكليفمان چيست؟

همه مراجع (به جز صافى): خون اول حيض نيست؛ هر چند در ايام عادتش باشد؛ ولى خون دوم اگر سه روز يا بيشتر و با نشانه‏ هاى حيض و يا در عادت باشد، حيض محسوب مى‏ شود؛ مانند آنكه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد.[23]

آیت الله صافى: اگر بعد از پاك شدن سه روز خون ببيند، چنانچه مجموع خون اول و دوم و پاكى در بين، از ده روز بيشتر نباشد، خون دوم حيض محسوب مى‏ شود و در خون اول احتياط آن است كه بين كارهاى مستحاضه و ترك آنچه بر حائض حرام است، جمع كند و در پاكى وسط كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك كند و عبادت ‏هاى خود را به جا آورد.[24]

شروع حيض

18: ابتداى خون حيض چه زمانى است؟ آيا زمانى كه خون داخل رحم است يا زمانى كه خون از محل خارج شود؟

آيات عظام امام، بهجت و خامنه‏ اى: همين اندازه كه خون در فضاى فرج باشد (هرچند خارج نشود)، بنابر احتياط واجب حيض شروع مى ‏شود (يعنى آنچه بر حائض حرام است، ترك كند و عبادت‏ هاى خود را بجا آورد).[25]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، صافى، فاضل و وحيد: زمانى كه خون از رحم خارج شود حيض شروع مى ‏شود و بودن خون در فضاى رحم كفايت نمى ‏كند.[26]

آيات عظام مكارم و نورى: همين اندازه كه خون در فضاى رحم باشد (هر چند خارج نشود)، حيض شروع مى‏ شود.[27]

تبصره: حكم استحاضه و حيض در اين مسئله يكى است.

قرص و خون حيض

19: اگر زن در ايام عادت با خوردن قرص، تنها يك يا دو روز از ايام عادت خود را خون ديد، آيا حيض محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع: حيض محسوب نمى ‏شود؛ چون خون حيض حداقل سه روز است.[28]

شك بين حيض و استحاضه

20: اگر بين خون حيض و استحاضه شك پيدا شود، وظيفه چيست؟

همه مراجع: اگر شرايط خون حيض را ندارد، خون استحاضه محسوب مى ‏شود.[29]

21: اگر خانمى چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن، هيچ وقت خون حيض نبيند تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر خون نمى ‏بيند، حكم حيض را پيدا نمى ‏كند و بايد نماز و روزه‏ هاى خود را به جا آورد.[30]

تبصره: اگر خون مى‏ بيند و شرايط حيض را ندارد؛ ولى نشانه ‏هاى استحاضه در او نمايان است، بايد به دستور و احكام استحاضه عمل كند.

شك بين حيض و زخم

22: اگر زنى بيش از سه روز خون ببيند و در كمتر از ده روز پاك شود؛ چنانچه بين خون زخم و حيض شك داشته باشد، تكليفش چيست؟

آيات عظام امام، تبريزى، خامنه ‏اى، سيستانى، فاضل و نورى: اگر پيش از آن خون حيض مى ‏ديده است، آن را حيض قرار دهد و اگر پاك بوده، آن را پاك قرار دهد و عبادت ‏هاى خود را به جا آورد.[31]

آیت الله بهجت: اين زن با فرو بردن پنبه به داخل رحم وارسى كند. اگر خون از طرف چپ بيرون آيد، خون حيض است و اگر از طرف راست، بيرون آيد خون زخم است، اگر وارسى ممكن نيست، در اين صورت چنانچه پيش از آن خون حيض مى ‏ديده است، آن را حيض قرار دهد و اگر پاك بوده، پاك قرار دهد و عبادت ‏هاى خود را به جا آورد.[32]

آیت الله صافى: اگر در ايام عادت (عادت وقتيه) باشد، بايد خون حيض قرار دهد.[33]

آیت الله مكارم: اگر نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد و يا پيش از آن خون حيض مى‏ ديده، بايد احتياط كند؛ يعنى، تمام كارهايى كه بر زن حائض حرام است ترك كند و تمام عبادت ‏هايى كه زن غير حائض انجام مى ‏دهد به جا آورد و اگر پيش از آن پاك بوده، پاك قرار دهد و عبادت‏ هاى خود را به جا آورد.[34]

آیت الله وحيد: اگر در ايام عادت باشد و يا نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، بايد آن را خون حيض قرار دهد. در غير اين صورت اگر پيش از آن خون حيض مى‏ ديده است، آن را حيض قرار دهد و اگر پاك بوده، پاك قرار دهد و عبادت‏ هاى خود را به جا آورد.[35]

23: اگر زن كمى خون در لباس خود مشاهده كند و نداند از رحمش ترشح كرده (كه مثلاً خون حيض باشد) و يا از غير رحم است، تكليفش چيست؟

همه مراجع: در فرض ياد شده، احكام خون حيض بر آن مترتب نمى ‏شود.[36]

تبصره: در حكم ياد شده اگر خون، كمتر از درهم (تقريباً به اندازه دو ريالى) باشد، خواندن نماز با آن لباس اشكال ندارد؛ ولى اگر در مسئله فوق به خون حيض حكم شود، خواندن نماز با آن لباس صحيح نيست.

فصل دوم: دوره عادت و قاعدگى (پريود)

عادت ماهانه

24: معيار تحقق عادت ماهانه چيست؟

همه مراجع: اگر زن دوبار به يك صورت خون ببيند، عادت او محقق مى ‏شود.

عادت ماهانه سه قسم است: 1. عادت وقتيه و عدديه 2. عادت عدديه 3. عادت وقتيه.[37]

تبصره: در تحقق عادت در برخى اقسام بين مراجع تقليد اختلاف نظر است كه در پرسش‏ هاى بعدى بيان مى ‏شود.

تغيير عادت

25: در چه صورت عادت ماهانه زن به هم مى ‏خورد؟

همه مراجع: اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت ماهانه خود خونى ببيند كه در عدد يا وقت يا هر دو يكى باشد، عادت قبلى به هم مى ‏خورد و به عادت جديد تغيير پيدا مى ‏كند.[38]

تبصره: اگر يك ماه بر خلاف عادت پيشين خود خون ببيند، عادت او تغيير نمى ‏كند.

عادت ماهانه متغير

26: زنى به هيچ وجه عادت معينى ندارد، گاهى هفت روز و گاهى پنج روز و مانند آن خون مى ‏بيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اين زن، مضطربه محسوب مى ‏شود و بايد مطابق احكام و دستورات او عمل كند.[39]

عادت وقتيه و عدديه

27: عادت وقتيه و عدديه چيست؟

همه مراجع: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون ببيند و شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده به يك اندازه باشد، چنين زنى داراى عادت وقتيه و عدديه است؛ مانند اينكه دو ماه پى در پى از اول ماه تا روز هفتم خون ببيند (عادت او در اين مثال هفت روز است).[40]

28: زنى كه از خون پاك نمى‏ شود؛ اگر دو ماه پشت سر هم در وقت معين خونى با نشانه ‏هاى حيض ببيند آيا عادت وقتيه پيدا مى ‏كند؟

آيات عظام امام، خامنه‏ اى، صافى، فاضل، مكارم و نورى: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود، ولى دو ماه پشت سر هم در وقت معين (مثلاً از اول تا هفتم ماه) خونى با نشانه‏ هاى حيض مى‏ بيند و باقى آن نشانه ‏هاى استحاضه را دارد، چنين زنى نيز عادت وقتيه و عدديه دارد. عادت او در اين مثال از اول تا هفتم ماه مى ‏باشد.

آيات عظام بهجت، تبريزى، سيستانى و وحيد: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود، ولى دو ماه پشت سر هم در وقت معين (مثلاً از اول تا هفتم ماه) خونى با نشانه ‏هاى حيض مى‏ بيند و باقى آن نشانه ‏هاى استحاضه را دارد، چنين زنى عادت ندارد چه اينكه عادت با نشانه ‏هاى حيض محقق نمى‏ شود.[41]

خون بيش از ده روز

29: اگر خون از ده روز بيشتر شود، وظيفه چيست؟

همه مراجع: اگر زن عادت وقتيه و عدديه دارد، بايد به اندازه عادت خود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، خواه همراه با نشانه ‏هاى حيض باشد يا نه. در غير اين صورت حكم تفاوت مى ‏يابد.[42]

تعدد حيض در ماه

30: خانمى كه ماهى يك مرتبه خون مى ‏ديده، اگر در ماه دو مرتبه خون ببنيد، آيا هر دو حيض محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع (به جز سيستانى): اگر هر دو خون نشانه ‏هاى حيض را دارد و حداقل ده روز بين آن دو پاك بوده است، هر دو حيض محسوب مى ‏شود.[43]

آیت الله سيستانى: اگر روزهايى كه در وسط پاك بوده، از ده روز كمتر نباشد، هر دو حيض محسوب مى‏ شود؛ هر چند يكى از آن دو خون نشانه‏ هاى حيض را نداشته باشد.[44]

لكه بينى

31: زنى كه عادت عدديه دارد؛ با تمام شدن عادت خود تا قبل از پايان روز دهم، يك يا چند روز ديگر نيز لك ببيند و بعد پاك شود، آيا آن چند روز حيض محسوب مى‏ شود؟

همه مراجع (به جز تبريزى، صافى و وحيد): آرى! حيض محسوب مى‏ شود (هر چند نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد).[45]

آيات عظام تبريزى، صافى و وحيد: اگر نشانه‏ هاى خون حيض را داشته باشد، حيض محسوب مى ‏شود.[46]

32: خانمى كه عادتش شش روز است، پس از پاك شدن غسل كرده است روز هشتم لكه ‏اى خون (با نشانه‏هاى حيض) مشاهده كرده و پاك شده است؛ آيا بايد دوباره غسل كند؟

همه مراجع: آرى! بايد دوباره غسل كند.[47]

33: زنى كه عادتش در ماه هفت روز است؛ ولى هميشه پس از پاك شدن روز هشتم يا روز نهم، فقط لكه ‏اى خون (با نشانه ‏هاى حيض) مشاهده مى‏ كند، چه تكليفى دارد؟

همه مراجع (به جز سيستانى، صافى و مكارم): بايد همه (حتى پاكى وسط) را حيض قرار دهد. [بنابراين لازم نيست بعد از پاك شدن اول غسل كند؛ بلكه بايد تا روز هشتم يا نهم عبادات خود را ترك كند و سپس غسل كند].[48]

آیت الله مكارم: تنها بايد روزهايى را كه خون ديده حيض قرار دهد و روزهاى پاكى (وسط) حيض نيست و حكم زنان پاك را دارد. [بنابراين بعد از پاك شدن اول، بايد غسل كند و عبادات خود را تا روز هشتم يا نهم به جا آورد؛ آنگاه اگر لكه‏ اى از خون مشاهده كرد و پاك شد، دوباره بايد غسل كند].[49]

آيات عظام سيستانى و صافى: بايد روزهايى را كه خون ديده، حيض قرار دهد و بنابر احتياط واجب در روزهاى پاكى عبادت ‏هاى خود را به جا آورد و آنچه را كه بر حائض حرام است، ترك كند. [بنابراين بعد از پاك شدن اول، بنابر احتياط واجب بايد غسل كند و عبادات خود را تا روز هشتم يا نهم به جا آورد؛ آنگاه اگر لكه ‏اى از خون مشاهده كرد و پاك شد، دوباره بايد غسل كند].[50]

ترشحات زرد رنگ

34: گفته مى‏ شود: ترشحات زرد رنگ بعد از ايام عادت خون نيست؛ بلكه سلول ‏هاى مرده جدار داخلى رحم است كه خارج مى ‏شود. حكم اين ترشحات چيست؟

همه مراجع: اگر زن اطمينان به خون بودن پيدا نكند، حكم خون را ندارد و حيض و يا استحاضه محسوب نمى ‏شود.[51]

تبصره: اگر ترشح ياد شده مرتبه ضعيفى از خون و يا يك نقطه از خون باشد و يا معلوم شود در باطن به صورت خون است، (براساس پرسش 31) حكم به حيض مى ‏شود؛ مگر آنكه از ده روز تجاوز كند، در اين صورت استحاضه است.

جلو افتادن عادت

35: اگر زن چند روز پيش از عادت خود خون ببيند، آيا علاوه بر روزهاى عادت، اين چند روز نيز حيض محسوب مى ‏شود؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، فاضل، مكارم و نورى: اگر مقدار خونى كه پيش از عادت ديده، كم باشد (دو يا سه روز) به طورى كه بگويند عادتش جلو افتاده، و روى هم از ده روز بيشتر نشود، تمامى آن حيض محسوب مى‏ شود.[52]

آيات عظام تبريزى و صافى: اگر مقدار خونى كه پيش از عادت ديده، كم باشد(يك يا دو روز)، به طورى كه بگويند عادتش جلو افتاده و يا نشانه ‏هاى خون حيض را داشته باشد و روى هم از ده روز بيشتر نشود، تمامى آن حيض محسوب مى‏ شود.[53]

آيات عظام سيستانى و وحيد: اگر مقدار خونى كه پيش از عادت ديده، كم باشد (دو يا سه روز) به طورى كه بگويند عادتش جلو افتاده و يا نشانه ‏هاى خون حيض را داشته باشد و روى هم از ده روز بيشتر نشود، تمامى آن حيض محسوب مى‏ شود.[54]

36: اگر زن چند روز پشت سر هم با نشانه ‏هاى حيض خون ببيند و پاك شود و سپس با همان نشانه ‏ها خون ببيند، كدام حيض محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع (به جز سيستانى، صافى و مكارم): اگر مجموع روزهايى كه خون ديده با روزهاى پاكى (وسط) از ده روز بيشتر نشود، بايد همه (حتى پاكى وسط) را حيض قرار دهد.[55]

آيات عظام سيستانى و صافى: اگر مجموع روزهايى كه خون ديده، با روزهاى پاكى (وسط) از ده روز بيشتر نشود، بايد روزهايى را كه خون ديده حيض قرار دهد و بنابر احتياط واجب در روزهاى پاكى عبادت‏ هاى خود را به جا آورد و آنچه را كه بر حائض حرام است، ترك كند.[56]

آیت الله مكارم: اگر مجموع روزهايى كه خون ديده با روزهاى پاكى (وسط) از ده روز بيشتر نشود، تنها بايد روزهايى را كه خون ديده حيض قرار دهد و روزهاى پاكى (وسط) حيض نيست و حكم زنان پاك را دارد.[57]

37: زنى كه عادت (وقتيه عدديه) دارد، اگر حداقل سه روز يا بيشتر خون ببيند، آنگاه چند روز پاك شود و دوباره تا بيش از ده روز خون ببيند، تكليف او چيست؟ (خون‏ها در روزهاى عادت نيست)

آيات عظام امام، خامنه ‏اى و فاضل: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن، از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر دو خون نمى ‏تواند حيض محسوب شود؛ بلكه هر كدام كه داراى صفات و نشانه ‏هاى حيض باشد، خون حيض محسوب مى ‏شود. اگر هر دو از نشانه‏ هاى حيض برخوردارند، خون اول حيض محسوب مى‏ شود و در بقيه تا ده روز بايد احتياط كند؛ يعنى، در ايام پاكى بين دو خون، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى زنان پاك را انجام دهد و در خون دوم تا ده روز محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد.[58]

آيات عظام بهجت، تبريزى و سيستانى: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر دو خون نمى ‏تواند حيض محسوب شود؛ بلكه هر كدام كه داراى صفات و نشانه ‏هاى حيض باشد، خون حيض و ديگرى استحاضه محسوب مى‏ شود و اگر هر دو از نشانه ‏هاى حيض برخوردارند، خون اول حيض و خون دوم استحاضه محسوب مى ‏شود.[59]

آیت الله صافى: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر دو خون نمى ‏تواند حيض محسوب شود؛ بلكه هر كدام كه داراى صفات و نشانه ‏هاى حيض باشد، خون حيض و ديگرى استحاضه محسوب مى‏ شود و اگر هر دو از نشانه‏ هاى حيض برخوردارند، خون اول حيض و خون دوم استحاضه محسوب مى ‏شود.[60]

آیت الله مكارم: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن، از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر كدام داراى صفات و نشانه ‏هاى حيض باشد، خون حيض محسوب مى ‏شود و اگر هر دو از نشانه ‏هاى حيض برخوردارند، خون اول با خون دوم تا ده روز حيض محسوب مى‏ شود و در هر دو صورت اگر مقدار شماره‏ هاى خون اول از مقدار شماره ‏هاى خونى كه در ايام عادت مشاهده مى ‏كرده، كمتر باشد، از خون دوم كامل نمايد.[61]

آیت الله وحيد: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر دو خون نمى‏ تواند حيض محسوب شود؛ بلكه هر كدام كه داراى صفات و نشانه ‏هاى حيض باشد، خون حيض محسوب مى ‏شود و اگر هر دو از نشانه ‏هاى حيض برخوردارند، بايد در هر دو خون احتياط كند؛ يعنى، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد.[62]

آیت الله نورى: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود (مانند فرض ياد شده)، هر دو خون نمى ‏تواند حيض محسوب شود؛ بلكه هر كدام كه داراى صفات و نشانه‏ هاى حيض باشد، بنا بر احتياط خون اول حيض و ديگرى استحاضه محسوب مى ‏شود.[63]

تبصره1:  فرض مسئله جايى است كه هر يك از دو خون و پاكى وسط از ده روز بيشتر نباشد.

تبصره2: فرض پاسخ در جايى است كه هر يك از خون اول و دوم به تنهايى از ده روز بيشتر نشود.

38: زنى كه عادت (وقتيه عدديه) دارد، اگر حداقل سه روز يا بيشتر خون ببيند، آن‏گاه چند روز پاك شود و دوباره تا بيش از ده روز خون ببيند، تكليف او چيست؟ (خون اول در ايام عادت است)

همه مراجع (به جز سيستانى): اگر تمام خون اول يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد و خون دوم در روزهاى عادت نباشد، بايد خون اول را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد.[64]

آیت الله سيستانى: اگر تمام خون اول يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد و خون دوم در روزهاى عادت نباشد، بايد خون اول را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد مگر اين كه خون دوم نشانه‏هاى حيض را داشته باشد. در اين صورت به اندازه خون اول و پاكى وسط و خون دوم كه در مجموع از ده روز نگذرد حيض و بقيه استحاضه مى‏ باشد [به عنوان مثال اگر سه روز خون ببيند و سه روز پاك شود و سپس پنج روز خون با نشانه ‏هاى حيض مشاهده كند، سه روز اول و چهار روز از خون دوم حيض است‏].[65]

تبصره1:حكم پاكى وسط در عنوان «لكه بينى» بيان شده است.

تبصره2:فرض پاسخ در جايى است كه هر يك از خون اول و دوم به تنهايى از ده روز بيشتر نشود.

39: زنى كه عادت (وقتيه عدديه) دارد، اگر حداقل سه روز يا بيشتر خون ببيند، آنگاه چند روز پاك شود و دوباره تا بيش از ده روز خون ببيند، تكليف او چيست؟ (خون دوم در ايام عادت است)

همه مراجع: اگر خون اول در روزهاى عادت نباشد و تمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزها عادت باشد، بايد خون دوم را حيض و خون اول را استحاضه قرار دهد.[66]

تبصره1: حكم پاكى وسط در عنوان «لكه بينى» بيان شده است.

تبصره2: فرض پاسخ در جايى است كه هر يك از خون اول و دوم به تنهايى ‏از ده روز بيشتر نشود.

40: خانمى كه عادتش (وقتيه و عدديه) مثلاً شش روز است، اگر در يك ماه به اين مقدار خون ببيند آنگاه دو روز پاك شود و دوباره خون ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز سيستانى): اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن، از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود، هر دو خون نمى ‏تواند حيض محسوب شود؛ بلكه آن خونى كه در عادت زن قرار گرفته است، حيض و خون دوم استحاضه محسوب مى ‏شود.[67]

آیت الله سيستانى: اگر مجموع دو خون با پاكى بين آن، از ده روز بيشتر شود و نيز پاكى وسط از ده روز بيشتر نشود، خونى كه در عادت زن قرار گرفته است، حيض و خون دوم اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد استحاضه محسوب مى ‏شود ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، خون روز نهم و دوم نيز حيض است.[68]

41: خانمى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در خارج از وقت خونى با نشانه‏ هاى حيض ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر در وقت عادت نباشد و به اندازه شماره روزهاى حيضش خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد؛ خواه پيش از وقت عادت ديده باشد يا پس از آن.[69]

عادت عدديه

42: عادت عدديه چيست؟

همه مراجع: زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد؛ چنين زنى داراى «عادت عدديه» است؛ مانند اينكه در ماه نخست از روز اول تا هفتم و ماه دوم از روز دهم تا هفدهم خون ببيند. عادت او در اين مثال هفت روز است.[70]

43: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود، اگر دو ماه پشت سر هم و به يك اندازه خون با نشانه ‏هاى حيض ببيند، آيا عادت عدديه پيدا مى ‏كند؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، صافى، فاضل، مكارم و نورى: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود، ولى دو ماه پشت سر هم خونى با نشانه ‏هاى حيض مى‏ بيند و شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده به يك اندازه باشد، اما وقت آن يكى نيست و باقى آن نشانه‏ هاى استحاضه را داشته باشد، چنين زنى نيز عادت عدديه دارد. به عنوان مثال در ماه نخست از اول ماه تا هفتم و در ماه دوم از دهم تا هفدهم خونى با نشانه ‏هاى حيض و باقى را با نشانه ‏هاى استحاضه ببيند، عادت او در اين مثال هفت روز است.[71]

آيات عظام بهجت، تبريزى، سيستانى و وحيد: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود، ولى دو ماه پشت سر هم خونى با نشانه ‏هاى حيض مى‏ بيند و شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده به يك اندازه باشد، اما وقت آن يكى نيست و باقى آن‏ نشانه ‏هاى استحاضه را داشته باشد، چنين زنى عادت عدديه ندارد، چه اينكه عادت با نشانه ‏هاى حيض محقق نمى‏ شود.[72]

عدديه با كمتر از ده روز

44: اگر زنى كه تنها عادت عدديه دارد و در كمتر از ده روز خون ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع: همه ‏اش حيض محسوب مى‏ شود.[73]

عدديه با بيشتر از ده روز

45: زنى كه عادت عدديه دارد، اگر بيش از ده روز خون ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز تبريزى، صافى، فاضل و وحيد): اگر خون ‏ها يك جور است، بايد از روزى كه خون ديده، به شماره روزهاى عادتش حيض و باقى را استحاضه قرار دهد و اگر يك جور نباشد، بايد آنچه كه نشانه حيض دارد ـ چنانچه با شماره عادتش يكى است ـ همان را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد. اگر بيشتر شد، به اندازه عادتش حيض قرار دهد و اگر كمتر شد، بايد آن روزها را با چند روز ديگر ـ كه در مجموع به اندازه عادتش شود ـ حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[74]

آیت الله تبريزى: اگر خون ‏ها يك جور است و نشانه‏ هاى حيض را دارد، بايد از روزى كه خون ديده، به شماره روزهاى عادتش حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[75]

آیت الله صافى: اگر خون‏ ها يك جور است، مى‏ تواند به شماره روزهاى عادتش، از اول يا وسط حيض و باقى را استحاضه قرار دهد و اگر يك جور نباشد، بايد آنچه كه نشانه حيض دارد ـ چنانچه با شماره عادتش يكى است ـ همان را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد. اگر بيشتر شد به اندازه عادتش حيض قرار دهد و اگر كمتر شد، بايد آن روزها را با چند روز ديگر ـ كه در مجموع به اندازه عادتش شود ـ حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[76]

آیت الله وحيد: اگر از ده روز نگذرد همه آنها حيض محسوب مى ‏شود و اگر بيش از ده روز باشد، به مقدار عادتش حيض و باقى استحاضه است؛ مگر آنكه همه خون ‏هايى كه ديده يك جور نباشد؛ يعنى، برخى به نشانه حيض و بعضى به نشانه استحاضه باشد. در اين صورت چنانچه شماره روزهايى كه خون به نشانه حيض است، با شماره روزهاى عادتش يك اندازه است، همان حكم فوق را دارد؛ ولى اگر از روزهاى عادتش بيشتر باشد، تنها به اندازه روزهاى عادتش حيض است و در بيشتر از آن (كه نشانه حيض را دارد) چنانچه از ده روز بيشتر نباشد، بايد احتياط كند؛ يعنى، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد. اگر از روزهاى عادتش كمتر باشد (البته از سه روز كمتر نباشد)، آنها را حيض قرار دهد و در بيشتر از آن تا مقدار عادت خود احتياط كند.[77]

تبصره: فتواى آیت الله فاضل موافق همه مراجع است جز آنكه ايشان احتياط واجب دارند.

خون كمتر از عادت

46: زنى كه عادت ماهانه او مثلاً هفت روز است، اگر در يك ماه كمتر از هفت روز (مثلاً 4 روز) خون ببيند و سپس پاك شود و نداند پيش از تمام شدن روز دهم خون خواهد ديد يا نه، آيا بايد غسل كند، يا بايد صبر نمايد؟

همه مراجع: اگر مطمئن باشد كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادت ‏هاى خود غسل كند و اگر مطمئن نيست، بايد خود را وارسى كرده و در صورت آلوده بودن باطن، غسل كرده و عبادات خود را به جاى آورد.[78]

تبصره: آیت الله تبريزى در قسمت دوم پاسخ احتياط واجب كرده‏ اند.

عادت وقتيه

47: عادت وقتيه چيست؟

همه مراجع: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون ببيند؛ ولى شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده به يك اندازه نباشد، چنين زنى داراى‏ «عادت وقتيه» است؛ به عنوان مثال در ماه نخست از روز اول تا هفتم و در ماه دوم از اول تا روز هشتم، خون ببيند. او بايد عادت خود را در اين مثال، روز اول ماه قرار دهد.[79]

48: زنى كه از خون پاك نمى‏ شود، اگر دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون با نشانه ‏هاى حيض ببيند ولى شماره ‏هاى آن به يك اندازه نباشد، آيا عادت وقتيه براى او محقق مى ‏شود؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، صافى، فاضل، مكارم و نورى: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود؛ ولى دو ماه پشت سر هم در وقت معين خونى با نشانه ‏هاى حيض مى‏ بيند و شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده، به يك اندازه نباشد و باقى آن نشانه ‏هاى استحاضه را داشته باشد، چنين زنى نيز عادت وقتيه دارد. به عنوان مثال در ماه نخست از اول ماه تا هفتم و در ماه دوم از اول تا هشتم، خونى با نشانه ‏هاى حيض و باقى را با نشانه ‏هاى استحاضه ببيند.[80]

آيات عظام بهجت، تبريزى، سيستانى و وحيد: زنى كه از خون پاك نمى ‏شود؛ ولى دو ماه پشت سر هم در وقت معين خونى با نشانه ‏هاى حيض مى‏ بيند و شماره روزهايى كه در هر دو ماه خون ديده، به يك اندازه نباشد و باقى آن نشانه ‏هاى استحاضه را داشته باشد، چنين زنى عادت وقتيه ندارد؛ چه اينكه عادت با نشانه ‏هاى حيض محقق نمى‏ شود.[81]

وقتيه با كمتر از ده روز

49: اگر زنى كه عادت وقتيه دارد در كمتر از ده روز خون ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع: بايد همه آن را حيض قرار دهد.[82]

وقتيه با بيشتر از ده روز

50: زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر بيش از ده روز خون يك جور ببيند، تكليفش چيست؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى و نورى: اگر خون ‏ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد.

البته اين در صورتى است كه عادت همه يا اكثر قريب به اتفاق آنان يكسان باشد؛ ولى اگر ميان آنان اختلاف هست ـ به عنوان مثال برخى پنج روز و برخى هشت روز عادت مى ‏بينند ـ نمى ‏تواند عادت آنان را ملاك در حيض قرار دهد؛ بلكه بايد در هر ماه هفت روز را ايام عادت و بقيه را استحاضه خود قرار دهد.[83]

آیت الله بهجت: اگر خون ‏ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد هفت روز ايام عادت را حيض قرار دهد.[84]

آیت الله سيستانى: اگر خون‏ ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد با دو شرط شماره عادت برخى از خويشان خود را حيض قرار دهد.

1ـ نداند اندازه عادت آن زن (كه از نظر سن و مزاج مماثل اوست) مخالف با اندازه عادت خودش است.

2ـ نداند اندازه عادت آن زن با اندازه عادت ديگر خويشانش، تفاوت دارد.

اما اگر اين دو شرط حاصل نباشد، مى ‏تواند به اختيار خود از سه تا ده روز هر شماره ‏اى را كه مناسب با سن و مزاج او باشد، ايام عادت و بقيه را استحاضه خود قرار دهد و بهتر آن است كه هفت روز قرار دهد.[85]

آیت الله صافى: اگر خون ‏ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد و احتياط واجب آن است كه اگر عادت آنان از هفت روز كمتر است، پس از پايان مدت عادت خويشانش تا هفت روز را احتياط كند؛ يعنى، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى مستحاضه را به جا آورد و نيز اگر عادت خويشانش از هفت روز بيشتر است، در فاصله بين هفت روز تا پايان عادت آنها، احتياط ياد شده را مراعات كند.

البته اين در صورتى است كه عادت همه يا اكثر قريب به اتفاق آنان يكسان باشد؛ ولى اگر ميان آنان اختلاف هست ـ به عنوان مثال برخى پنج روز و برخى هشت روز عادت مى‏ بينند ـ نمى‏ تواند عادت آنان را ملاك در حيض قرار دهد؛ بلكه بايد در هر ماه شش يا هفت روز را از اول وقت حيض عادت و بقيه را استحاضه قرار دهد و احتياط آن است كه آنچه را در ماه اول حيض قرار داده، در ماه‏ هاى بعد هم همان مقدار را حيض قرار دهد. البته اگر عادت او در روزهاى‏ وسط يا آخر باشد، بايد شش يا هفت روز وسط يا آخر را كه در عادت است، حيض قرار دهد.[86]

آیت الله فاضل: اگر خون ‏ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد. البته اين در صورتى است كه عادت همه يا اكثر قريب به اتفاق آنان يكسان باشد؛ ولى اگر ميان آنان اختلاف هست ـ به عنوان مثال برخى پنج روز و برخى هشت روز عادت مى ‏بينند ـ نمى ‏تواند عادت آنان را ملاك در حيض قرار دهد؛ بلكه بايد بنا بر احتياط واجب در هر ماه هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.[87]

آیت الله مكارم: اگر خون ‏ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد. البته اين در صورتى است كه عادت همه يا اكثر قريب به اتفاق آنان يكسان باشد؛ ولى اگر ميان آنان اختلاف هست ـ به عنوان مثال برخى پنج روز و برخى هشت روز عادت مى ‏بينند ـ نمى ‏تواند عادت آنان را ملاك در حيض قرار دهد؛ بلكه احتياط واجب آن است كه در هر ماه هفت روز را ايام عادت خود قرار دهند.[88]

آیت الله وحيد: اگر خون‏ ها يك جور باشد و نتواند با نشانه ‏ها، حيض را تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد. البته اين در صورتى است كه عادت همه آنان يكسان باشد، ولى اگر ميان آنان‏ اختلاف هست ـ به عنوان مثال برخى پنج روز و برخى هشت روز عادت مى ‏بينند ـ نمى ‏تواند عادت آنان را ملاك در حيض قرار دهد، بلكه احتياط واجب آن است كه در هر ماه تا شش يا هفت روز را به اختيار خود، ايام عادت و بقيه را استحاضه قرار دهد.[89]

تبصره1: اگر خون ‏ها يك جور نباشد، آنچه كه نشانه حيض را داشته باشد (البته از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد)، حيض و آنچه كه نشانه حيض را ندارد، استحاضه است.

تبصره2: در رجوع به عادت خويشان، تفاوتى بين خويشان پدرى يا مادرى و يا زنده و مرده نيست.

فصل سوم: مبتدئه، مضطربه و ناسيه

زن مبتدئه

51: مبتدئه به چه زنى گفته مى ‏شود؟

همه مراجع: «مبتدئه» به زنى گفته مى ‏شود كه براى نخستين بار خون حيض مى ‏بيند؛ خواه دختر باشد يا زن.[90]

زن مضطربه

52: مضطربه به چه زنى گفته مى ‏شود؟

همه مراجع: «مضطربه» زنى است كه چند ماه خون ديده و از نظر وقت يا عدد، عادت معينى پيدا نكرده است و يا اگر عادتى هم داشته، عادتش از بين رفته و عادت ديگرى پيدا نكرده است.[91]

مضطربه و نشانه ‏هاى حيض

53: اگر زن مضطربه بيشتر از ده روز با رنگ ‏هاى مختلف (سرخ، سياه و زرد) خون ببيند، تكليف چيست؟

همه مراجع: آنچه كه نشانه ‏هاى حيض را دارد و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد، حيض و آنچه با نشانه ‏هاى استحاضه است، استحاضه قرار دهد.[92]

مضطربه با كمتر از ده روز

54: اگر زن مضطربه كمتر از ده روز خون ببيند، تكليف چيست؟

همه مراجع: همه ‏اش حيض محسوب مى‏ شود.[93]

مضطربه با بيشتر از ده روز

55: اگر زن مضطربه بيشتر از ده روز خون ببيند و همه‏ اش يك جور باشد، تكليف چيست؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى و نورى: بايد به عادت خويشان (مانند خواهر، مادر، خاله و عمه) مراجعه كند. اگر عادت آنان هفت روز است، بايد هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد و اگر كمتر از هفت روز است (مثلاً پنج روز)، بايد آن را حيض قرار دهد و بنابر احتياط واجب در تفاوت بين شماره عادت آنان و هفت روز (در اين مثال دو روز)، كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى استحاضه (عبادت) را به جا آورد. اگر عادت خويشانش از هفت روز بيشتر باشد (مثلاً نه روز) بايد هفت روز را حيض قرار دهد و بنابر احتياط واجب در تفاوت بين شماره عادت آنان و هفت روز (در اين مثال دو روز)، كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى استحاضه (كه انجام عبادت است) را به جا آورد و اگر خويشانش عادت ندارند و يا عادتشان يكسان نيست، بنابر احتياط واجب بايد هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[94]

آيات عظام بهجت و مكارم: بايد مطابق عادت خويشان و بستگان خود (مانند خواهر، مادر، خاله و عمه) عمل كند؛ يعنى، روزهاى عادت آنها را معيار قرار داده و باقى را استحاضه بداند و اگر خويشانش عادت ندارند و يا عادتشان يكسان نيست، بنا بر احتياط بايد هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[95]

آیت الله تبريزى: در هر صورت بايد ششش يا هفت روز را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[96]

آیت الله سيستانى: بنابر احتياط واجب بايد با دو شرط به عادت برخى از خويشان (مانند خواهر، مادر، خاله و عمه) مراجعه كند و اگر خويشانش عادت ندارند و يا عادتشان يكسان نيست، بايد عددى را بين سه تا ده روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[97]

دو شرط عبارت است از:

1ـ نداند اندازه عادت آن زن (كه از نظر سن و مزاج مماثل اوست) مخالف با اندازه عادت خودش است.

2ـ نداند اندازه عادت آن زن با اندازه عادت ديگر خويشانش، تفاوت دارد.

اما اگر اين دو شرط حاصل نباشد، مى ‏تواند به اختيار خود از سه تا ده روز هر شماره ‏اى را كه مناسب با سن و مزاج او باشد، ايام عادت و بقيه را استحاضه خود قرار دهد و بهتر آن است كه هفت روز قرار دهد.[98]

آیت الله وحيد: بايد به عادت خويشان (مانند خواهر، مادر، خاله و عمه) مراجعه كند. اگر عادت آنان شش يا هفت روز است، بايد همان حيض و باقى را استحاضه قرار دهد و اگر كمتر از هفت روز است (مثلاً پنج روز) بايد همان را حيض قرار دهد. بنابر احتياط واجب در تفاوت بين شماره عادت آنان و شش يا هفت روز (در اين مثال يك يا دو روز) كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى استحاضه (عبادت) را به جا آورد و اگر عادت خويشانش از هفت روز بيشتر باشد (مثلاً نُه روز)، بايد شش يا هفت روز را حيض قرار دهد و بنا بر احتياط واجب در تفاوت بين شماره عادت آنان و شش يا هفت روز (در اين مثال دو يا سه روز) كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى استحاضه (عبادت) را به جا آورد و اگر خويشانش عادت ندارند و يا عادتشان يكسان نيست، بنابر احتياط واجب بايد هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.[99]

تبصره1:  اگر خويشان او عادت ندارند و يا عادتشان يكسان نيست، آیت الله فاضل مى‏ فرمايد: بايد سه يا شش يا هفت روز و آیت الله صافى مى ‏فرمايد: بايد شش يا هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.

تبصره2: اگر عادت همه يا اكثر خويشان زن مضطربه هفت روز باشد، اكثر مراجع تقليد مى‏ گويند: همان هفت روز را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد و با توجه به اينكه آیت الله سيستانى در مسئله احتياط واجب دارند، مقلدانشان مى ‏توانند به فتواى اكثر عمل كنند و اگر عادت خويشانشان مختلف بود يا عادت نداشتند، چنانچه عدد شش يا هفت را حيض خود قرار دهد، به فتواى همه مراجع تقليد عمل كرده است.

فصل چهارم: غسل حيض

غسل ‏هاى واجب زن

56: تعداد غسل‏ هاى واجب زن چندتا است؟

همه مراجع: غسل‏ هاى واجب بر زنان عبارت است از: غسل حيض، نفاس، استحاضه و نيز همه غسل‏ هايى كه بر مردان واجب است.[100]

تبصره: غسل‏ هاى واجب بر مردان عبارت است از: غسل جنابت، غسل مسّ ميت و غسلى كه با نذر و مانند آن واجب شده است.

غسل حيض

57: كيفيت غسل حيض را بيان كنيد.

غسل حيض همانند ساير غسل ‏ها است كه به دو صورت مى ‏توان انجام داد:

ترتيبى و ارتماسى. در غسل ترتيبى، ابتدا سر و گردن، سپس نيمه راست و بعد از آن نيمه چپ بدن شسته مى ‏شود. اما در غسل ارتماسى، بدن يكباره در آب قرار مى‏ گيرد.[101]

58: آيا در غسل ترتيبى، مراجع بزرگوار تقليد ترتيب بين اعضا را واجب مى‏ دانند؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى و فاضل: ترتيب بين سر و گردن، طرف راست و طرف چپ بدن واجب است.[102]

آیت الله تبريزى: ترتيب بين سر و گردن و بدن واجب است و ترتيب بين طرف راست و طرف چپ بدن بهتر است.[103]

آیت الله سيستانى: ترتيب بين سر و گردن و بدن احتياط واجب است و ترتيب بين طرف راست و طرف چپ بدن بهتر است.[104]

آيات عظام صافى، مكارم و وحيد: ترتيب بين سر و گردن و بدن واجب است و ترتيب بين طرف راست و طرف چپ بدن بنا بر احتياط واجب است.[105]

غسل هنگام پاكى

59: وظيفه زنى كه از خون حيض پاك شده، چيست؟

همه مراجع: اگر پيش از ده روز پاك شود و مطمئن باشد كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادت ‏هاى خود غسل كند.[106]

استظهار

60: اگر زن از خون حيض پاك شود؛ ولى احتمال مى‏ دهد كه در باطن خون وجود داشته باشد؛ آيا مى‏ تواند غسل كند و عباداتش را به جا آورد؟

همه مراجع: خير! بايد استظهار و وارسى كند به اين ترتيب كه مقدارى پنبه و مانند آن داخل فرج كند و كمى صبر نمايد و بيرون آورد. در اين صورت حالات ذيل پيش مى ‏آيد:

الف. اگر پاك بود، غسل كند و عباداتش را به جا آورد.

ب. اگر پاك نبود (هر چند به رنگ زرد باشد) دو صورت دارد:

1ـ در حيض عادت ندارد و يا عادتش ده روز است؛ در اين صورت بايد صبر كند كه اگر پيش از ده روز پاك شد، غسل كند و اگر سر ده روز پاك شد و يا خون او از ده روز گذشت، سر ده روز غسل كند.

2ـ عادتش كمتر از ده روز است و مى‏ داند پيش از ده روز يا سر ده روز پاك مى ‏شود؛ در اين صورت نبايد غسل كند.[107]

تبصره: آيات عظام بهجت و تبريزى؛ استظهار و وارسى را احتياط واجب مى ‏دانند.

61: زنى كه عادتش كمتر از ده روز است؛ ولى مى‏ داند كه خون از ده روز مى ‏گذرد، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر مى ‏داند خون بيش از ده روز ادامه خواهد داشت، بايد مقدار عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.[108]

62: زنى كه عادتش (عدديه) كمتر از ده روز است؛ ولى احتمال مى ‏دهد خون از ده روز بگذرد، تكليفش چيست؟

آيات عظام امام، خامنه‏ اى، فاضل و نورى: احتياط واجب آن است كه (بعد از ايام عادت) حداقل تا يك روز عبادت را ترك كند و بعد از آن مى ‏تواند تا ده روز عبادت را ترك كند. ولى بهتر است تا ده روز احتياط كند. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شده همه‏ اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت‏ هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[109]

آیت الله بهجت: اگر خون نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را تا ده روز ترك كند و اگر نشانه‏ ها را نداشت، بايد (بعد از ايام عادت) تا يك روز اول عبادت را ترك كند؛ و پس از آن تا روز دهم ترك عبادت مستحب است؛ هر چند احتياط (جمع بين ترك آنچه بر حائض حرام است و انجام كارهاى مستحاضه) بهتر است. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شده همه‏ اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت‏ هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[110]

آيات عظام تبريزى و وحيد: بايد (بعد از ايام عادت) يك روز عبادت را ترك كند و بعد مى ‏تواند اعمال مستحاضه را انجام دهد و بهتر آن است تا روز دهم احتياط كند. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شده همه ‏اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت‏ هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[111]

آیت الله سيستانى: بهتر آن است كه (بعد از ايام عادت) يك يا دو روز و يا تا روز دهم عبادت را ترك كند. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شده همه‏ اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت ‏هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[112]

آیت الله صافى: احتياط واجب آن است كه (بعد از ايام عادت) يك يا دو روز عبادت را ترك كند و يا احتياط كند [يعنى كارهايى كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى مستحاضه را نيز بجا آورد] و بعد از دو روز تا روز دهم و اين احتياط بعد از روز دوم تا روز دهم لازم است. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا آخر ده روز از خون پاك شده، همه ‏اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت ‏هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[113]

آیت الله مكارم: بايد تا يك روز عبادت را ترك كند و اگر خون قطع نشده يك روز ديگر عبادت را ترك كند و نيز تا روز دهم. پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شده همه ‏اش حيض است و اگر از ده روز گذشت، بايد عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و عبادت‏ هايى را كه بعد از روزهاى عادت به جا نياورده، قضا كند.[114]

تكرار غسل

63: اگر زن حائض از خون پاك شود؛ ولى مطمئن باشد كه دوباره پيش از ده روز خون مى ‏بيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز سيستانى، صافى و مكارم): اگر يقين دارد كه دوباره خون مى ‏بيند، نبايد غسل كند و نماز بخواند؛ بلكه بايد به احكام حائض رفتار كند. اما اگر به اين امر يقين ندارد، بايد غسل كند و نماز بخواند.[115]

آيات عظام سيستانى و صافى: اگر يقين دارد كه دوباره خون مى ‏بيند، بنا بر احتياط غسل كند و نماز خود را به جا آورد و آنچه را كه بر حائض حرام است ترك كند. اما اگر به اين امر يقين ندارد، بايد غسل كند و نماز بخواند.[116]

آیت الله مكارم: در هر صورت بايد غسل كند و نماز خود را به جا آورد.[117]

غسل بدون وضو

64: با چه غسل‏ هايى مى ‏توان نماز خواند؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، صافى و فاضل: تنها با غسل جنابت مى ‏توان نماز خواند؛ ولى با غسل‏هاى ديگر بايد وضو هم گرفت.[118]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، نورى و وحيد: با همه غسل‏ هاى واجب و مستحب معتبر ـ غير از غسل استحاضه متوسطه ـ مى‏توان نماز خواند؛ اگر چه احتياط مستحب آن است كه [در غير غسل جنابت‏] وضو هم بگيرد.[119]

آیت الله مكارم: با همه غسل‏ هاى واجب و مستحب معتبر مى ‏توان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نيست. اما احتياط مستحب آن است كه در غير غسل جنابت، وضو هم بگيرد.[120]

موهاى بلند

65: آيا در غسل، شستن موهاى بلند بدن (مانند موهاى سر خانم‏ ها) واجب است؟

همه مراجع (به جز امام، مكارم، فاضل و نورى): خير! شستن موهاى بلند واجب نيست.[121]

آيات عظام امام، مكارم، فاضل و نورى: بنا بر احتياط واجب، شستن موهاى بلند هم واجب است.[122]

تبصره: اگر رساندن آب به پوست، بدون شستن آنها ممكن نباشد، بايد موهاى بلند را بشويد كه آب به بدن برسد.

زمان غسل حيض

66: آيا مى ‏شود غسل حيض را قبل از وقت نماز انجام داد؟

همه مراجع: آرى! غسل حيض پيش از وقت نماز جايز و صحيح است ولى به قصد خواندن نماز واجب نباشد؛ بلكه هدف پاك شدن از حيض و انجام كارهاى مستحبى مانند خواندن قرآن و مانند آن باشد.[123]

دسترسى حائض به آب

67: اگر زن حائض پاك شود ولى آب گرم در دسترس نباشد تكليف چيست؟

همه مراجع: اگر نتواند آب گرم كند و آب سرد نيز براى او ضرر داشته باشد و يا آنكه به طور كلى انجام دادن غسل براى او حرجى و دشوار است، مى‏ تواند تيمم كند.[124]

غسل نادرست

68: اگر زن پس از غسل حيض، بفهمد جايى از بدن را نشسته يا مانعى مانند لاك، ريمل و مانند آن در بدنش بوده، تكليفش چيست؟

آيات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل و نورى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره سمت راست و سپس سمت چپ بدن را بشويد.[125]

آیت الله تبريزى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و چپ را بشويد.[126]

آیت الله سيستانى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سر و گردن باشد، بنابر احتياط واجب بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره بدن را بشويد.[127]

آيات عظام خامنه ‏اى و وحيد: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از سمت راست باشد، احتياط [واجب‏] آن است كه بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن، دوباره طرف راست و چپ را بشويد.[128]

آیت الله مكارم: همان جايى كه نشسته و يا مانع وجود داشته، بشويد كافى است.[129]

شك در غسل

69: به قصد غسل حيض به حمام رفتم؛ ولى وقتى كه بيرون آمدم شك كردم غسل را انجام داده ‏ام يا نه، تكليفم چيست؟

همه مراجع: بايد بنا را بر انجام ندادن بگذاريد و غسلتان را به جا آوريد.[130]

شك در صحت غسل

70: اگر زن بعد از غسل حيض يا جنابت، شك كند كه غسل را درست به جا آورده يا نه، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد): به شك خود اعتنا نكند و لازم نيست دوباره غسل به جا آورد.[131]

آيات عظام تبريزى و وحيد: اگر احتمال بدهد هنگام غسل، توجه (به شرايط صحت آن) داشته و صحيح به جا آورده است، لازم نيست دوباره غسل كند.[132]

غسل چند منظوره

71: آيا كسى كه غسل حيض و جنابت بر ذمه او هست، مى‏ تواند به نيت هر دو يك غسل انجام دهد؟

همه مراجع: آرى! مى‏ تواند.[133]

غسل حيض و جنابت

72: اگر زن براى انجام غسل خاصى (مانند جنابت، حيض و يا غسل جمعه) نيت كند و آن را به جا آورد، آيا از ساير غسل ‏ها كفايت مى ‏كند؟

آيات عظام امام و صافى: اگر غسل جنابت باشد و به قصد آن غسل كند، از ساير غسل‏ ها كفايت مى‏ كند؛ ولى اگر غسل غير جنابت باشد (مانند حيض يا جمعه) و به قصد آن غسل كند، بنابر احتياط واجب، از ساير غسل ‏ها كفايت نمى ‏كند.[134]

آیت الله بهجت: اگر غسل واجب باشد و به قصد آن غسل كند، از ساير غسل‏ ها كفايت مى ‏كند؛ ولى اگر غسل مستحبى را قصد كند، تنها از غسل ‏هاى مستحبى كفايت مى‏ كند.[135]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل، مكارم و وحيد: آرى كفايت مى ‏كند.[136]

آيات عظام خامنه‏ اى و نورى: اگر غسل جنابت باشد و به قصد آن غسل كند، از ساير غسل‏ ها كفايت مى ‏كند؛ ولى اگر غسل غير جنابت باشد (مانند حيض يا جمعه) و به قصد آن غسل كند، از ساير غسل‏ ها كفايت نمى ‏كند.[137]

تبصره: اگر زنى غسل حيض را فراموش كند و در اين بين غسل واجب ديگرى را انجام دهد، لازم نيست تمام نمازهاى گذشته را قضا كند؛ بلكه مى ‏تواند از فتواى فوق استفاده نمايد.

غسل مشكوك‏

73: اگر در اثناى غسل حيض، حدث اصغر (بول، باد معده و…) خارج شود، آيا غسل صحيح است؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، صافى، فاضل و نورى: غسل باطل نمى ‏شود و آن را تمام كند؛ ولى بهتر (احتياط مستحب) است آن را به قصد آنچه بر ذمه او است (از اتمام يا اعاده) از سر گيرد. در هر صورت بايد براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو نيز بگيرد.[138]

آیت الله بهجت: لازم نيست غسل را تمام كند و بنابر احتياط واجب بايد آن را به قصد آنچه بر ذمه او است (از اتمام يا اعاده)، از سر گيرد و براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو نيز بگيرد.[139]

آیت الله تبريزى: بايد غسل را از سر گيرد و بنابر احتياط واجب، بايد براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو نيز بگيرد.[140]

آیت الله سيستانى: غسل باطل نمى‏ شود؛ ولى بنابر احتياط واجب بايد براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو بگيرد.[141]

آیت الله مكارم: غسل او صحيح است؛ ولى براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو بگيرد.[142]

آیت الله وحيد: بنابر احتياط واجب بايد غسل را تمام كند و دوباره از سر گيرد و براى نماز و هر كارى كه در آن طهارت لازم است، وضو نيز بگيرد.[143]

غسل احتياطى

74: آيا با غسل حيض احتياطى، مى ‏شود نماز خواند؟

همه مراجع: خير! با غسل احتياطى، نمى ‏شود نماز خواند.[144]

غسل در سفر

75: اگر زن در مسافرت (مثلاً قطار و اتوبوس از حيض پاك شود و دسترسى به آب نداشته باشدتكليف نمازش چيست؟

همه مراجع: اگر وقت نماز تا رسيدن به مقصد تمام نمى ‏شود، بايد صبر كند و در غير اين صورت اگر در بين راه دسترسى به آب نداشته باشد بايد به جاى غسل حيض تيمم كند و بعد از تطهير بدن و عوض كردن لباس‏ هاى نجس نماز بخواند.[145]

حائض و غسل جنابت

76: آيا مى ‏توان غسل جنابت را در حال حيض انجام داد؟

همه مراجع (به جز امام و خامنه‏ اى): آرى! غسل جنابت در حال حيض، صحيح است و از جنابت پاك مى ‏شود.[146]

آيات عظام امام و خامنه‏ اى: بنابر احتياط واجب غسل جنابت در حال حيض صحيح نيست.[147]

77: اگر زن در حال حيض جنب شود، آيا بايد غسل جنابت كند يا اينكه مى ‏تواند تا زمان پاك شدن به تأخير بيندازد؟

همه مراجع: خير! لازم نيست؛ چه اينكه غسل جنابت به خودى خود واجب نيست و تنها براى نماز و آنچه طهارت در آن شرط است، واجب مى‏ شود و در زمان حيض خواندن نماز و آنچه كه طهارت درآن شرط است، بر حائض حرام است. بنابر اين پس از پاك شدن از حيض يك غسل به نيت حيض و جنابت به جا آورد، كفايت مى‏ كند.[148]

تبصره: عده ‏اى از مراجع تقليد، غسل جنابت در حال حيض را صحيح نمى‏ دانند.

به عنوان «حائض و غسل جنابت» مراجعه شود.

وضوى حائض

78: آيا با غسل حيض مى ‏توان نماز خواند، يا بايد وضو هم گرفت؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، صافى و فاضل: خير! بايد براى نماز نيز وضو گرفت.[149]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، مكارم، نورى و وحيد: آرى! با غسل حيض مى‏ توان نماز خواند. اما احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.[150]

79: زن هنگام پاك شدن، پيش از غسل وضو بگيرد يا بعد از آن؟

همه مراجع: فرقى ندارد؛ ولى اگر پيش از غسل وضو بگيرد، بهتر است.[151]

80: زن اگر غسل حيض انجام دهد ولى وضو نگيرد، آيا مى ‏تواند به مسجد برود و يا سوره سجده‏ دار تلاوت كند؟

همه مراجع: آرى! مى ‏تواند اين امور را انجام دهد؛ چه اينكه وضو شرط صحت غسل حيض نيست.[152]

تبصره: اگر بخواهد نماز بخواند و يا دست به آيات قرآن بزند، بين مراجع تقليد اختلاف نظر هست. برخى مى‏ گويند براى اين امور بايد وضو بگيرد؛ ولى عده‏ اى مى ‏گويند همان غسل براى آنها كافى است.

وضو در ايام عادت‏

81: آيا وضو گرفتن در ايام عادت صحيح است و همان ارزش وضوى در زمان عادى را دارد؟

همه مراجع: آرى! وضوى زن حائض صحيح است؛ ولى طاهر نمى ‏شود و نمى‏ تواند با آن نماز بخواند و يا دست به خط قرآن بزند.[153]

غسل جمعه حائض

82: آيا كسى كه حائض است، مى‏ تواند غسل جمعه به جا آورد؟

همه مراجع (به جز سيستانى): آرى، غسل جمعه از زن حائض صحيح است.[154]

آیت الله سيستانى: بنابر احتياط واجب، غسل جمعه از زن حائض صحيح نيست.[155]

فراموشى غسل حيض

83: تكليف زنى كه غسل حيض را فراموش كرده و مدتى با اين حالت نماز خوانده، چيست؟

همه مراجع: بايد غسل كند و تمام نمازهايى كه بدون غسل خوانده، قضا كند.[156]

تبصره: اگر در اين بين، غسل واجب ديگرى و حتى مستحب معتبرى انجام داده، براساس فتواى برخى از مراجع تقليد، نمازهاى بعد از اين غسل قضا ندارد.[157]

تيمم بدل از غسل

84:. اگر زن حائض از غسل حيض و وضو عاجز شود، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز سيستانى، مكارم و نورى): بايد دو تيمم به جا آورد: يكى بدل از غسل حيض و ديگرى بدل از وضو.[158]

آيات عظام سيستانى، مكارم و نورى: تيمم بدل از غسل كفايت مى‏ كند و لازم نيست تيمم بدل از وضو نيز به جا آورد؛ هر چند انجام آن احتياط مستحب است.[159]

فصل پنجم: باردارى و يائسگى

حيض و زن شيرده

85: آيا زنى كه بچه شير مى‏ دهد مانند سايرين خون حيض مى‏ بيند؟

همه مراجع: آرى! زن شيرده نيز مانند ديگر زنان، خون حيض مى‏ بيند و همه در حكم يكسان هستند.[160]

حيض و زن باردار

86: آيا زن باردار نيز ممكن است خون حيض ببيند؟

همه مراجع: آرى! زن باردار نيز خون حيض مى‏ بيند؛ ولى اگر از اول عادتش بيست روز به تأخير بيفتد و خونى با صفات حيض ببيند، بنا بر احتياط واجب بين كارهايى كه حائض بايد ترك كند و كارهاى مستحاضه، جمع كند.[161]

خونريزى زن باردار

87: برخى خانم‏ ها در ايام باردارى دچار خونريزى مى ‏شوند و نمى ‏دانند، حيض است يا خون ديگر، تكليف چيست؟

همه مراجع: اگر داراى شرايط خون حيض باشد، خون حيض محسوب مى‏ شود؛ وگرنه استحاضه است.[162]

تبصره: اگر بداند خون ياد شده مربوط به زخم در بدن و رحم است، حيض و استحاضه محسوب نمى ‏شود؛ بلكه بايد مانند ساير خون‏ ها موضع را براى نماز تطهير كند.

پيشگيرى از باردارى

88: برخى خانم‏ ها داروى جلوگيرى از باردارى استفاده مى ‏كنند و لكه ‏هايى از خون مى‏ بينند، حكم اين لكه‏ ها چيست؟

همه مراجع: اگر داراى شرايط خون حيض باشد، خون حيض محسوب مى ‏شود؛ وگرنه استحاضه است.[163]

تبصره: يكى از شرايط خون حيض آن است كه سه روز پى در پى ببيند؛ بنابراين اگر كمتر از آن خون ببيند، حيض نيست و استحاضه است.

89: زنى عادت ماهانه او مثلاً هفت روز بوده؛ ولى به علت گذاشتن دستگاه جلوگيرى از باردارى اين ماه از ده روز بيشتر خون مشاهده مى‏ كند، چه مقدار از آن خون حيض محسوب مى‏ شود؟

همه مراجع: اگر از ده روز بيشتر خون ببيند، به اندازه عادش حيض و باقى استحاضه محسوب مى ‏شود.[164]

90: زنى عادت ماهانه او مثلاً هفت روز بوده؛ ولى به علت گذاشتن دستگاه جلوگيرى از باردارى هر بار از ده روز بيشتر خون مشاهده مى‏ كند، چه مقدار از آن خون حيض محسوب مى‏ شود؟

همه مراجع: اگر دو ماه پى در پى، ده روز يا بيشتر خون ببيند، عادت او به ده روز تبديل مى ‏شود. بنابراين ده روز حيض و باقى استحاضه محسوب مى‏ شود.[165]

يائسگى

91: حكم زن يائسه براى قرار دادن حيض چيست؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى، صافى و فاضل: زن غير سيده با تمام شدن پنجاه سال و زن سيده با تمام شدن شصت سال قمرى، يائسه مى ‏گردد و اگر بعد از آن خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى‏ شود.[166]

آيات عظام تبريزى و وحيد: زن (خواه سيده باشد يا غيرسيده) با تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مى‏ شود و اگر بعد از آن خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى ‏شود و بعد از تمام شدن پنجاه تا شصت سال احتياط واجب كند؛ يعنى، اگر در روزهاى عادت و يا با نشانه ‏هاى حيض خون ببيند، بين كارهايى كه حائض بايد ترك كند و كارهاى مستحاضه جمع كند.[167]

آیت الله سیستانی: زن با تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مى ‏شود و اگر بعد از آن خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى‏ شود و زن غير سيده بنابر احتياط مستحب، بعد از تمام شدن پنجاه سال تا شصت سال، اگر در روزهاى عادت و يا با نشانه ‏هاى حيض خون ببيند، بين كارهايى كه حائض بايد ترك نمايد و كارهاى مستحاضه، جمع كند.[168]

آیت الله مكارم: زن (خواه سيده باشد يا غير سيده) با تمام شدن پنجاه سال قمرى، يائسه مى ‏گردد و اگر بعد از آن خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى‏ شود؛ مگر زنى كه از قبيله قريش باشد. در اين صورت با تمام شدن شصت سال قمرى، يائسه مى ‏گردد. البته اگر زن بعد از يائسگى، آنچه مى‏ بيند تمام شرايط حيض را داشته باشد، بايد مطابق آن عمل كند.[169]

آیت الله نورى: زن غير سيده با تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مى‏ شود و اگر بعد از آن خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى ‏شود و زن سيده بعد از تمام شدن پنجاه تا شصت سال احتياط واجب كند؛ يعنى، اگر در روزهاى عادت و يا با نشانه ‏هاى حيض خون ببيند، بين كارهايى كه حائض بايد ترك كند و كارهاى مستحاضه، جمع كند.[170]

تبصره1: يائسه از ماده يأس به معناى نااميدى است و در اصطلاح، يائسه به زنى گفته مى ‏شود كه پايان توليد مثل او فرا رسيده و ديگر عادت ماهانه نمى ‏بيند و از خون ديدن و آوردن فرزند، نااميد است و اگر خونى هم ببيند، خون حيض محسوب نمى‏ شود.

تبصره2: با توجه به اينكه آيات عظام (تبريزى، نورى و وحيد) بعد از تمام شدن پنجاه سال تا شصت سال احتياط واجب دارند، مقلدان ايشان مى‏ توانند به فتواى ساير مراجع تقليد عمل كنند (البته با رعايت الأعلم فالأعلم).

سن يائسگى

92: پنجاه و شصت سال قمرى معادل چند سال شمسى است؟

همه مراجع: پنجاه سال قمرى معادل 48 سال و 179 روز شمسى و شصت سال قمرى معادل 58 سال و 77 روز و 12 ساعت شمسى مى ‏باشد.[171]

حيض در سن يائسگى

93: اگر زن بعد از سن يائسگى خونى با نشانه‏ هاى حيض ببيند، آيا حيض محسوب مى‏ شود؟

همه مراجع (به جز مكارم): خير! خون حيض محسوب نمى ‏شود؛ هر چند نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد.[172]

آیت الله مكارم: خير! خون حيض محسوب نمى ‏شود؛ مگر اينكه آنچه مى‏ بيند تمام شرايط حيض را داشته باشد كه در اين صورت بايد مطابق آن عمل كند.[173]

تبصره: حكم اين خون كه آيا مى ‏تواند استحاضه باشد، در بخش استحاضه بيان شده است.

شك در يائسگى

94: اگر زن در سن يائسگى خود شك كند، حكم خون‏ هايى كه مى ‏بيند، چيست؟

همه مراجع: اگر شرايط و نشانه‏ هاى خون حيض را داشته باشد، بايد آن را حيض قرار دهد.[174]

شك در سيادت

95: خانمى در سيده بودن خود شك دارد، تكليفش چيست؟

همه مراجع: بايد به احكام زنان غيرسيده، عمل كند.[175]

سيادت مادر

96: كسى كه تنها از مادر سيد است، در چه سنى يائسه مى ‏شود؟

همه مراجع: اين دسته از زنان، حكم زنان غير سيده را دارند.[176]

فصل ششم: نماز حائض‏

حرمت عبادات حائض

97: انجام چه عباداتى براى زن حائض حرام است؟

همه مراجع: هر عبادتى كه كه نياز به وضو يا غسل يا تيمم دارد، انجام آن جايز نيست؛ مانند نماز، روزه، طواف، اعتكاف و نماز احتياط.[177]

تبصره: بنابر اين خواندن نماز ميت براى زن حائض اشكال ندارد؛ چون نياز به وضو ندارد.

نمازها و روزه ‏ها

98: چرا قضاى نمازهايى كه در زمان حيض از زن فوت شده، واجب نيست؛ ولى قضاى روزه ‏ها واجب است؟

1ـ روزه سالى يك بار واجب شده است؛ بنابراين قضاى آن براى زن بسيار سبك و آسان است؛ ولى نماز، صبح و شب واجب شده و قضاى آنها دشوار و مشقّت‏آور است.

2ـ تمكين و اداى حقوق شوهر، از امورى است كه اسلام آن را براى زن لازم شمرده است. قضاى نمازهايى كه در حال حيض از زن فوت شده، در كنار انجام نمازها در حال پاكى براى وى بسيار سخت و دشوار است و چه بسا اشتغال به آنها، مانع تأمين حقوق شوهر گردد. از اين رو شارع به جهت تخفيف و آسان‏ گيرى و رعايت حق شوهر، زن را از قضاى نمازهاى فوت شده، معاف كرده است، در حالى كه قضاى روزه با اين مشكلات همراه نيست.[178]

زمان ترك عبادات

99: آيا زن به محض ديدن خون بايد عبادات را ترك كند، يا بايد تا مدت سه روز صبر كند؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى، سيستانى، فاضل و نورى: حكم بين اقسام حائض فرق مى‏ كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلو يا عقب‏ تر، عبادت را ترك كند و اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه تنها عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند؛ ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد تا سه روز محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد و اگر پيش از سه روز پاك نشد، بايد آن را حيض قرار دهد.[179]

آیت الله تبريزى: حكم بين اقسام حائض فرق مى ‏كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلو يا عقب‏ تر، عبادت را ترك كند. اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه تنها عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند؛ ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد (بنابر احتياط واجب بايد در غير زن مبتدئه و مضطربه تا سه روز محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد و اگر پيش از سه روز پاك نشد، بايد آن را حيض قرار دهد) و در مورد زن مبتدئه و مضطربه اگر تا سه روز ادامه پيدا كند و پيش از ده روز خون قطع شود، بايد محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد.[180]

آیت الله صافى: حكم بين اقسام حائض فرق مى‏ كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلوتر، عبادت را ترك كند؛ ولى اگر يك يا چند روز از عادت عقب‏ تر شود و نشانه ‏هاى حيض را نيز نداشته باشد، بنابر احتياط واجب، بايد محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد. اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند، ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد، بنابر احتياط واجب، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد؛ هر چند خون تا ده روز هم ادامه يابد.[181]

آيات عظام مكارم و وحيد: حكم بين اقسام حائض فرق مى ‏كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلو يا عقب‏ تر، عبادت را ترك كند. اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند؛ ولى اگر نشانه‏ هاى حيض را نداشته باشد، بايد كارهاى استحاضه را به جا آورد؛ هر چند خون تا ده روز هم ادامه يابد.[182]

تبصره: بر اساس حكم ياد شده، اگر زن به محض مشاهده خون، عبادت را ترك كند. چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده است (مثلاً پيش از سه روز پاك شود)، بايد عبادت‏ هايى را كه به جا نياورده، قضا كند.

تبصره2: منظور از جلو و عقب افتادن عادت، اين است كه شروع خون يك يا دو يا چند روز جلو يا عقب‏ تر از ايام عادت تحقق پيدا كرده است؛ به طورى كه عرفاً در بين زنان گفته مى ‏شود عادتش كمى جلو يا عقب افتاده است و منظور اين نيست كه تمامى روزهايى كه خون مشاهده مى ‏كند، قبل از ايام عادت يا بعد از آن است.

100: اگر زن با مشاهده خون يقين پيدا كند كه تا سه روز و يا بيشتر ادامه پيدا مى ‏كند، آيا بايد عبادتش را ترك كند؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى، سيستانى، فاضل و نورى: آرى! بايد عبادتش را ترك كند.

آیت الله تبريزى: حكم بين اقسام حائض فرق مى‏ كند. اگر از زنانى است كه عادت وقتيه يا وقتيه و عدديه دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلو يا عقب ‏تر، عبادت را ترك كند و اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه تنها عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد، (بنابر احتياط واجب بايد در غير زن مبتدئه و مضطربه تا سه روز محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد و اگر پيش از سه روز پاك نشد، بايد آن را حيض قرار دهد) و در مورد زن مبتدئه و مضطربه اگر تا سه روز ادامه پيدا كند و پيش از ده روز خون قطع شود، بايد محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد.[183]

آیت الله صافى: حكم بين اقسام حائض فرق مى‏ كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلوتر، عبادت را ترك كند؛ ولى اگر يك يا چند روز از عادت عقب‏ تر شود و نشانه‏ هاى حيض را نيز نداشته باشد، بنابر احتياط واجب، بايد محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد. اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند، ولى اگر نشانه‏ هاى حيض را نداشته باشد، بنابر احتياط واجب، محرمات حائض را ترك كند و كارهاى استحاضه را به جا آورد؛ هر چند خون تا ده روز هم ادامه يابد.[184]

آيات عظام مكارم و وحيد: حكم بين اقسام حائض فرق مى ‏كند. اگر از زنانى است كه عادت «وقتيه» يا «وقتيه و عدديه» دارد، بايد به محض مشاهده خون در ايام عادت يا كمى جلو يا عقب ‏تر، عبادت را ترك كند. اگر زن مضطربه، مبتدئه، ناسيه و يا زنى است كه عادت عدديه دارد، چنانچه خون، نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند؛ ولى اگر نشانه ‏هاى حيض را نداشته باشد، بايد كارهاى استحاضه را به جا آورد؛ هر چند خون تا ده روز هم ادامه يابد.[185]

پاكى پايان وقت

101: اگر زن در آخر وقت از حيض پاك شود و وقت براى غسل نداشته باشد، آيا خواندن نماز واجب است؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، صافى، فاضل و نورى: خير! در فرض ياد شده، نماز بر زن واجب نيست [و قضا هم ندارد].[186]

آيات عظام بهجت، تبريزى و وحيد: اگر مى ‏تواند با تيمم نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد نماز بخواند و اگر نخواند، قضا ندارد.[187]

آیت الله سيستانى: بنابر احتياط واجب بايد نماز را با تيمم بخواند و اگر نخواند، بايد قضا كند.[188]

آیت الله مكارم: اگر به حدى است كه فقط مى‏ تواند تيمم كند و يك ركعت نماز را در وقت و بقيه را در خارج ‏وقت به‏جا آورد، نماز بر او واجب نيست [و قضا هم ندارد].[189]

قضاى نماز و روزه

102: اگر زن به اعتقاد اينكه حيض است، نمازهای خود را نخواند و روزه ‏هایش را نگیرد و بعد بفهمد كه حيض نبوده، تكليف عبادات او چيست؟

همه مراجع: بايد نماز و روزه‏ هايى را كه در آن روزها به جا نياورده است، قضا كند.[190]

103: اگر وقت نماز داخل شود آنگاه زن قبل از خواندن نماز حائض شود، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر از اول وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز گذشته باشد و سپس خون حيض ببيند، بايد آن نماز را قضا كند و هر فردى در اندازه «وقت براى انجام واجبات» بايد ملاحظه حال خود را نمايد، به عنوان مثال براى مسافر به اندازه دو ركعت و براى حاضر، به اندازه چهار ركعت و كسى كه وضو ندارد وقت وضو را نيز در نظر بگيرد و همچنين تطهير لباس و بدن.[191]

تبصره: اگر بعد از داخل شدن وقت نماز به اندازه انجام واجبات يك نماز نگذشته باشد، به نظر اكثر مراجع احتياط مستحب (بهتر) آن است كه آن نماز را قضا كند و برخى نيز احتياط واجب دارند.

حيض در نماز

104: اگر زن در اثناى نماز شك كند كه حيض شده يا نه، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر شك داشته باشد، نمازش صحيح است.[192]

حيض در وقت نماز

105: اگر زن احتمال بدهد كه وسط يا پايان وقت حائض مى ‏شود، آيا بايد نماز را اول وقت بخواند؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى، صافى، فاضل و نورى: اگر بداند كه نماز را به تأخير اندازد حائض مى ‏شود، بايد فورى نماز را بخواند و اگر نخواند و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و سپس حائض شود، بايد آن نماز را قضا كند.[193]

آیت الله تبريزى: اگر بداند يا احتمال دهد كه نماز را به تأخير اندازد حائض مى ‏شود، بايد فورى نماز را بخواند و اگر نخواند و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و سپس حائض شود، بايد آن نماز را قضا كند.[194]

آيات عظام سيستانى و وحيد: اگر بداند كه نماز را به تأخير اندازد حائض مى‏ شود، بايد فورى نماز را بخواند و اگر در حد احتمال باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را فورى بخواند و اگر نخواند و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و سپس حائض شود، بايد آن نماز را قضا كند.[195]

آیت الله مكارم: اگر بداند يا گمان داشته باشد كه نماز را به تأخير اندازد حائض مى‏ شود، بايد فورى نماز را بخواند و اگر نخواند و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و سپس حائض شود، بايد آن نماز را قضا كند.[196]

نماز آموزشى حائض

106: آيا زن حائض مى‏ تواند به انگيزه ياد دادن نماز به فرزند خود، نماز صورى بخواند؟

همه مراجع: آنچه براى زن حائض حرام است، خواندن نماز واقعى است؛ هرچند قصد آموزش نيز در بين باشد؛ ولى خواندن نماز صورى اشكال ندارد.[197]

حائض و نماز آيات

107: اگر زن در گرفتگى خورشيد و ماه، حائض باشد، آيا پس از پاك شدن، بايد نماز آيات را قضا كند؟

همه مراجع (به جز فاضل و وحيد): قضاى آن واجب نيست.[198]

آیت الله فاضل: بنابر احتياط واجب، بايد قضا كند.[199]

آیت الله وحيد: اگر در هنگام گرفتگى خورشيد و ماه حائض بوده، قضاى آن واجب نيست؛ ولى اگر در هنگام زلزله بوده، بايد پس از پاك شدن آن را بدون نيت اداء و قضا به جا آورد.[200]

نماز جمعه

108: آيا زنان مى ‏توانند در ايام عادت ماهانه به منظور باشكوه كردن آيين نماز جمعه، به مصلا بروند؟

همه مراجع: صرف حضور در نماز جمعه اشكال ندارد؛ ولى خواندن نماز براى زن حائض حرام است.[201]

تبصره: اگر نماز جمعه در مسجد يا حرم معصوم عليه السّلام اقامه شود، زن حائض نمى‏ تواند در آنجا حضور پيدا كند، البته توقف در بيرون مسجد و خارج از محدوده ضريح معصوم عليه السّلام اشكال ندارد.

حيض پيش از وقت

109: اگر خانمى نداند پيش از وقت نماز حيض شده يا بعد از آن، تكليف نماز آن روز چه مى ‏شود؟

همه مراجع: در فرض ياد شده، قضاى آن نماز واجب نيست.[202]

حيض در سفر

110: زن حائض در شهرى كه وطنش نيست قصد ماندن ده روز مى ‏كند؛ در بين اين ده روز از خون پاك مى ‏شود؛ آيا بايد نماز خود را شكسته بخواند يا تمام؟

همه مراجع: اگر قصد ماندن ده روز را داشته، نمازش تمام است؛ هر چند تعدادى از روزها را نماز نخوانده باشد.[203]

سجده حائض

111: آيا زن حائض مى‏ تواند سجده كند (مثلاً سجده شكر

همه مراجع: سجده كردن براى زن حائض جايز است.[204]

لباس ‏هاى حائض

112: آيا زن حائض پس از پاك شدن، بايد تمام لباس‏ هاى زمان قاعدگى را بشويد يا اينكه مى ‏تواند با همان لباس ‏ها نماز بخواند؟

همه مراجع: اگر لباس ‏هايش با خون حيض يا نجاست ديگر نجس نشده، مى ‏تواند با آنها نماز بخواند.[205]

بخشودگى خون حيض

113: اگر خون حيض و نفاس و استحاضه به مقدار كمتر از درهم (تقريباً كمتر از سكه پنج ريالى) در بدن يا لباس زن باشد؛ حكم آن چيست؟

آيات عظام امام و خامنه ‏اى: اگر خون حيض و نفاس باشد، نماز باطل است و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه نيز در بدن يا لباس نماز گزار نباشد.[206]

آيات عظام بهجت و تبريزى: بنابر احتياط واجب بايد خون حيض، نفاس و استحاضه در بدن يا لباس نماز گزار نباشد.[207]

آيات عظام سيستانى، صافى، فاضل، نورى و وحيد: اگر خون حيض باشد، نماز باطل است و بنابر احتياط واجب، بايد خون استحاضه و نفاس نيز در بدن يا لباس نمازگزار نباشد.[208]

آیت الله مكارم: اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون حيض، نفاس و استحاضه باشد، نماز باطل است.[209]

قرص پيشگيرى و عبادت

114: اگر خانمى در ايام عادت، از قرص يا آمپول جلوگيرى استفاده كند؛ آيا نماز و روزه او صحيح است؟

همه مراجع: تا هنگامى كه از رحم خون بيرون نيايد، پاك است و بايد عبادت خود را به جا آورد.[210]

فصل هفتم: روزه حائض

روزه حائض

115: اگر زن حائض در ماه رمضان، پيش از اذان صبح از حيض پاك شود، تكليف او چيست؟

همه مراجع: اگر براى غسل وقت دارد، بايد غسل كند و اگر وقت تنگ است، بايد تيمّم كند و روزه‏ اش صحيح است. اگر از روى عمد، غسل يا تيمم نكند، روزه‏اش باطل است و بايد كفّاره بدهد.[211]

تبصره: آیت الله مكارم بنا بر احتياط واجب روزه را باطل مى ‏داند.

حيض هنگام روزه

116: اگر زن روزه ‏دار در روز، خون حيض مشاهده كند، تكليف روزه ‏اش چگونه است؟

همه مراجع: روزه باطل مى ‏شود و بايد بعد از ماه رمضان، قضا كند.[212]

غسل براى روزه

117: آيا بقاى عمدى بر حدث حيض و نفاس، مانند بقاى عمدى بر جنابت، روزه را باطل مى ‏كند؟

همه مراجع (به جز مكارم): آرى! همان حكم را دارد و روزه را باطل مى ‏كند.[213]

آیت الله مكارم: بنابر احتياط واجب همان حكم را دارد و روزه را باطل مى ‏كند.[214]

غسل بعد از اذان

118: خانمى كه شب ماه رمضان از حيض پاك مى‏ شود و مى‏ داند اگر بخوابد بعد از اذان صبح بيدار مى ‏شود، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): اين شخص بايد پيش از خواب غسل كند و اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه ‏اش باطل است و بايد علاوه بر قضاى آن، كفّاره هم بدهد.[215]

آیت الله مكارم: اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود، روزه ‏اش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب، بعد از ماه رمضان، آن را قضا كند و كفّاره هم بدهد.[216]

تبصره: حكم بقاى عمدى بر حدث حيض تا پيش از اذان صبح در ماه رمضان، مانند حكم بقاى عمدى بر جنابت است.

119: شب از خون حيض پاك شدم؛ تصميم گرفتم بخوابم و پيش از اذان صبح غسل كنم؛ ولى بعد از اذان صبح از خواب بيدار شدم، تكليف روزه ‏ام چيست؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، فاضل، مكارم و نورى: اگر احتمال مى ‏داده ‏ايد كه پيش از اذان صبح بيدار مى‏ شويد، روزه‏ تان صحيح است.[217]

آيات عظام بهجت، سيستانى، صافى و وحيد: اگر اطمينان داشته ‏ايد كه پيش از اذان صبح بيدار مى‏ شويد، روزه‏ تان صحيح است.[218]

آیت الله تبريزى: اگر عادت داشته ‏ايد كه قبل از اذان صبح بيدار مى ‏شويد و احتمال بيدارى را مى ‏داده ‏ايد، روزه‏ تان صحيح است.

تبصره: حكم بقاى عمدى بر حدث حيض تا پيش از اذان صبح در ماه رمضان، مانند حكم بقاى عمدى بر جنابت است.

تأخير غسل حيض

120: اگر زن در شب ماه رمضان از حيض پاك شود و تا نزديك اذان صبح غسل را به تأخير اندازد و سپس تيمم كند، آيا روزه ‏اش صحيح است؟

همه مراجع: اگر غسل را به تأخير اندازد تا جايى كه وقت تنگ شود، گناه كرده است. در اين صورت بايد پيش از اذان صبح، تيمم كند و روزه او صحيح است.[219]

پاكى در سحر

121: اگر زن در ماه رمضان پيش از اذان صبح، از حيض پاك شود و از روى عمد غسل نكند؛ آيا روزه ‏اش باطل است؟ كفاره هم دارد؟

همه مراجع (به جز مكارم): روزه‏ هايى كه بدون غسل حيض گرفته، باطل است و بايد علاوه بر قضا، كفاره هم بدهد.[220]

آیت الله مكارم: روزه ‏هايى كه بدون غسل حيض گرفته، بنابر احتياط واجب باطل است و علاوه بر قضا، بنابر احتياط بايد كفاره هم بدهد.[221]

122: خانمى در ماه رمضان قبل از اذان صبح از خون حيض پاك شده است؛ ولى به آب دسترسى ندارد، وظيفه‏ اش چيست؟

همه مراجع: اگر تا پيش از اذان صبح به آب دسترسى ندارد، تيمّم بدل از غسل كند و وضو بگيرد و روزه او صحيح است. بعد از اذان در صورت دسترسى به آب، براى نماز صبح غسل كند و وضو بگيرد. در غير اين صورت، با همان تيمم و وضو نماز صبح خود را بخواند.[222]

پاكى بعد از سحر

123. در ماه رمضان بعد از اذان صبح از حيض پاك شدم؛ آيا روزه آن روز بر من واجب است؟

همه مراجع: خير! روزه آن روز بر شما واجب نيست.[223]

فراموشى غسل روزه

124: خانمى در ماه رمضان غسل حيض را فراموش كرده است، بعد از چند روز به يادش مى ‏آيد، تكليف روزه‏ هايش چه مى ‏شود؟

همه مراجع (به جز بهجت و مكارم): روزه‏ هايى كه گرفته صحيح است و بايد براى روزه‏ هاى بعد غسل كند.[224]

آيات عظام بهجت و مكارم: بنابر احتياط واجب روزه ‏هايى كه گرفته باطل است و بايد قضا كند و براى روزه ‏هاى بعد غسل كند.[225]

غسل هنگام اذان

125: پيش از اذان صبح بيدار شدم، فكر مى‏ كردم براى غسل حيض وقت دارم، وسط غسل فهميدم مقدارى از غسلم با اذان صبح همراه شده، حكم روزه‏ ام چيست؟

همه مراجع: روزه شما صحيح است.[226]

تيمم در تنگى وقت

126: در ماه رمضان پيش از اذان صبح از خون حيض پاك شدم. اگر بخواهم غسل كنم، وقت براى خوردن سحرى باقى نمى ‏ماند؛ تكليفم چيست؟

همه مراجع: اگر مى ‏توانيد بدون خوردن سحرى روزه بگيريد، بايد غسل كنيد و اگر بدون آن نمى ‏توانيد روزه بگيريد و خوف ضرر داريد، سحرى بخوريد و پيش از اذان تيمم كنيد.[227]

روزه بدون غسل

127: چندين سال بدون غسل حيض روزه گرفتم، در حالى كه نمى ‏دانستم زن حائض بايد هنگام پاك شدن غسل كند، تكليفم چيست؟

آيات عظام امام، بهجت، تبريزى، خامنه ‏اى و وحيد: نماز و روزه ‏هايى را كه بدون غسل انجام داده‏ايد، بايد قضا كنيد.[228]

آيات عظام سيستانى، صافى و فاضل: اگر در ياد گرفتن مسائل كوتاهى نكرده ‏ايد، روزه ‏ها صحيح است و قضا ندارد؛ ولى نمازهايى را كه بدون غسل خوانده ‏ايد، در هر حال بايد قضا كنيد.[229]

آیت الله مكارم: روزه‏ هايى را كه بدون غسل انجام داده ‏ايد، بنابر احتياط بايد قضا كنيد و نمازهايى را كه در اين حالت خوانده ‏ايد، بايد قضا كنيد.[230]

آیت الله نورى: روزه‏ ها صحيح است و قضا ندارد؛ ولى نمازهايى را كه بدون غسل خوانده ‏ايد، بايد قضا كنيد.[231]

تبصره1: طهارت نسبت به نماز شرط واقعى است؛ از اين رو اگر از روى ناآگاهى بدون طهارت نماز بخواند، نمازش باطل است.

تبصره2: حكم ياد شده در منابع، هر چند در مورد غسل جنابت بيان شده، ولى بين غسل جنابت و غسل حيض از اين جهت تفاوتى نيست.

نذر روزه حائض

128: خانمى نذر كرده بود كه چند روز اول ماه شعبان را روزه بگيرد؛ ولى در اين چند روز عادت شد؛ تكليف او چيست؟

همه مراجع (به جز فاضل، مكارم و وحيد): اگر صيغه شرعى خوانده، بايد در ايام عادت ماهانه روزه نگيرد و در زمان ديگرى، قضاى آن را به جا آورد.[232]

آيات عظام فاضل، مكارم و وحيد: اگر صيغه شرعى خوانده، بايد در ايام عادت ماهانه روزه نگيرد و بنابر احتياط واجب، در زمان ديگرى قضاى آن را به جا آورد.[233]

فصل هشتم: محرمات حائض

محرمات حائض

129: چه كارهايى بر زن حائض حرام است؟

كارهاى زير بر زن حائض حرام است:

1ـ انجام عبادت‏هايى (مانند نماز) كه بايد با وضو، غسل و يا تيمم به جا آورده شود.

2ـ  آميزش جنسى.

3ـ انجام كارهايى كه بر جنب حرام است؛ گفتنى است طلاق دادن زن در حال حيض باطل است.[234]

تبصره: كارهاى ذيل بر جنب حرام است:

1ـ گذاشتن چيزى در مسجد.

2ـ خواندن آيه‏ هاى سجده واجب، (اين آيه ‏ها در چهار سوره قرآن آمده است: سجده، فصلّت، نجم و علق. البته برخى مراجع تقليد خواندن سوره‏ هايى كه سجده واجب در آن است را حرام مى‏ دانند).

3ـ رفتن به مسجد الحرام و مسجد النّبى (هر چند از يك در وارد شود و از در ديگر بيرون رود).

4ـ رساندن جايى از بدن به خط قرآن و اسم خداوند.

5ـ توقف در ساير مساجد و حرم امامان (احتياط واجب)، (ولى اگر از يك در برود و از در ديگر خارج شود، مانعى ندارد.)[235]

مكروهات حائض

130: چه كارهايى بر زن حائض مكروه است؟

كارهاى زير بر زن حائض مكروه است:

1ـ خواندن قرآن 2ـ همراه داشتن قرآن 3ـ دست زدن به حاشيه و مابين خطهاى قرآن 4ـ خضاب كردن به حنا و مانند آن.[236]

تبصره: كراهت در انجام عبادات (مانند خواندن قرآن) براى زن حائض به اين معنا نيست كه ترك آن بهتر است؛ بلكه انجام آن شايسته است؛ ولى ثواب كمى دارد. آرى كراهت در غير عبادات، ملازم با برترى ترك آن است.

مستحبات حائض

131: چه كارهايى بر زن حائض مستحب است؟

بر زن حائض مستحب است كه در وقت نماز، خود را از خون پاك كند و پنبه و دستمال را عوض نمايد و وضو بگيرد و اگر نمى ‏تواند تيمم كند.

آن‏گاه در جاى نماز رو به قبله بنشيند و به ذكر، دعا قرائت قرآن و صلوات بپردازد؛ ولى خواندن تسبيحات اربعه بهتر است.[237]

تبصره: خواندن قرآن در وقت نماز، براى زن حائض كراهت ندارد.

حرم امامان عليهم السّلام

132: حكم رفتن زن حائض به حرم امامان عليهم السّلام چيست؟

همه مراجع (به جز بهجت، صافى و وحيد): عبور از حرم مطهر امام معصوم براى زن حائض اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط واجب نبايد در آنجا توقف كند.[238]

آیت الله بهجت: جايز نيست زن حائض به حرم امام معصوم وارد شود (هر چند از يك در وارد و از در ديگر خارج شود).[239]

آیت الله صافى: احتياط واجب آن است كه زن حائض به حرم امام معصوم وارد نشود (هر چند از يك در وارد و از در ديگر خارج شود).[240]

آیت الله وحيد: توقف در حرم امام معصوم براى زن حائض جايز نيست و احتياط واجب آن است كه از يك در وارد و از در ديگر خارج شود.[241]

تبصره: مقصود از حرم امام (علیه السّلام) كه توقف زن حائض در آنجا ممنوع است، همان محدوده‏ اى است كه ضريح امام (علیه السّلام) در آنجا قرار دارد. بنابراين حياط، صحن و خانه ‏هاى اطراف حرم را شامل نمى ‏شود.

رواق‏هاى حرم

133: آيا زن حائض مى‏ تواند بى ‏آنكه داخل حرم شود، به رواق‏ هاى اطراف ضريح مطهر امام معصوم عليه السّلام برود؟

همه مراجع (به جز امام، بهجت و فاضل): آرى! اشكال ندارد ولى احتياط مستحب (بهتر) آن است كه در آنجا نيز توقف نكند.[242]

امام و بهجت: بنابر احتياط واجب جايز نيست.[243]

آیت الله فاضل: ورود جنب و حائض به تمام رواق های امامان معصوم جایز نیست. و فرقی بین دور و نزدیک آن نیست.[244]

تبصره: حكم ياد شده در صورتى است كه رواق ‏هاى حرم، مسجد نباشد.

حرم امامزادگان

134: آيا ورود زن حائض به داخل حرم امام ‏زادگان مانند حرم حضرت معصومه عليها السّلام جايز است؟

همه مراجع: آرى جايز است.[245]

تبصره: اگر در موردى ورود به حرم باعث هتك و بى‏ حرمتى شود، جايز نيست.

گلزار شهدا

135: آيا رفتن زن حائض بر سر قبر بزرگان دين و يا گلزار شهدا و يا ايستادن كنار ديوار بقيع جايز است؟

همه مراجع: آرى! جايز است.[246]

مسجد جمكران

136: شركت در مسجد جمكران، در حال حيض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: ورود به خود مسجد جمكران براى زن حائض حرام است و ورود به صحن آن ـ چنانچه جزء مسجد نباشد ـ اشكال ندارد.[247]

كتابخانه مسجد

137: اگر كتابخانه در زير زمين مسجد باشد، آيا زن حائض مى ‏تواند به آنجا برود؟

همه مراجع: اگر جزء مسجد بوده و هنگام وقف از مسجد بودن استثنا نشده است، ورود به آنجا براى زن حائض جايز نيست.[248]

سرداب مسجد

138: ورود زن حائض به مكان‏ هايى كه شك دارد جزء مسجد است (مانند بام، سرداب و مقدارى كه به مسجد افزوده مى ‏شودچگونه است؟

همه مراجع: آنچه مشكوك است، حكم مسجد را ندارد و ورود به آنجا براى زن حائض اشكال ندارد.[249]

حياط مسجد

139: زن حائض مى‏ تواند به حياط مسجد داخل شود؟

همه مراجع: اگر حياط جزء مسجد باشد، جايز نيست.[250]

حسينيه ‏ها

140: حضور زنان حائض در حسينيه‏ ها چه حكمى دارد؟

همه مراجع: اشكال ندارد.[251]

141: گفته مى‏ شود خواندن كمتر از هفت آيه از قرآن براى جنب كراهت ندارد؛ آيا اين امر درباره زن حائض نيز صادق است؟

همه مراجع (به جز آیت الله وحيد): خير! خواندن قرآن، هر چند به اندازه كمتر از هفت آيه باشد، بر زن حائض كراهت دارد.[252]

آیت الله وحيد: خواندن قرآن براى زن حائض اشكال ندارد.[253]

عقد و طلاق حائض

142: حكم خواندن عقد ازدواج و طلاق زن در ايام عادت ماهانه چيست؟

همه مراجع: خواندن عقد ازدواج در ايام عادت اشكال ندارد؛ ولى طلاق زن‏ در اين ايام صحيح نيست؛ مگر در در موارد ذيل:

1ـ شوهرش بعد از ازدواج با او نزديكى نكرده باشد.

2ـ زن آبستن باشد.

3ـ مرد به واسطه غايب بودن و مانند آن، نتواند بفهمد كه زن از خون حيض پاك است يا نه.[254]

تبصره: آیت الله سيستانى در بند سوم مى ‏گويد: بنابر احتياط واجب بايد مرد حداقل يك ماه (از جدا شدن همسرش) صبر كند و بعد طلاق بدهد.

فصل نهم: اسامى متبركه

اسماى جلاله

143: آيا زن حائض، مى‏ تواند بدون غسل به اسماى جلاله، دست بزند؟

همه مراجع: خير! جايز نيست.[255]

گردنبند اسماى جلاله

144: استفاده از گردنبند منقّش به نام خدا، در زمان حيض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: استفاده از آن مانع ندارد؛ ولى بايد از تماس آن به بدن اجتناب كند.[256]

تبصره1: اگر زن بداند كه گاهى گردنبند فوق با بدنش تماس پيدا مى ‏كند، انداختن آن به گردن در زمان حيض جايز نيست.

تبصره2: مسئله استفاده از گردنبند ياد شده، غير از تماس بدن با آن است. آنچه ممنوع است تنها تماس است؛ نه استفاده از آن. بنابر اين اگر كسى آن را روى لباس خود بيندازد و بدون طهارت هم باشد، اشكال ندارد (چون تماس با بدن صورت نگرفته است).

بسمه تعالى

145: لمس كردن كلمه «بسمه تعالى» و يا «ا…» ـ كه به جاى كلمه «الله» مى ‏نويسند ـ براى زن حائض چه حكمى دارد؟

امام: مس اسماى بارى تعالى يا جزئى از آنها ـ به هر زبان و كيفيتى كه نوشته شده باشد ـ در زمان حيض جايز نيست.[257]

آيات عظام بهجت، صافى و فاضل: بنابر احتياط واجب در زمان حيض مس نكنند.[258]

آيات عظام تبريزى، خامنه ‏اى، سيستانى، مكارم و نورى: اشكال ندارد (هر چند بهتر است كه مس نكنند).[259]

آیت الله وحيد: مس «ا…» اشكال ندارد؛ ولى مس «بسمه تعالى» در زمان حيض، جايز نيست.[260]

آرم جمهورى اسلامى

146: آيا مس كردن نقش «آرم جمهورى اسلامى» ايران ـ كه روى نامه‏ ها و بليت‏ هاى اتوبوس ووجود دارد ـ بر زن حائض حرام است؟

همه مراجع (به جز خامنه ‏اى و مكارم): بنابر احتياط واجب در زمان حيض مس نكنند.[261]

آیت الله خامنه‏ اى: چنانچه در نظر عرف، اسم جلاله محسوب و خوانده شود، مسّ آن در زمان حيض حرام است.[262]

آیت الله مكارم: اشكال ندارد؛ ولى بهتر است آن را در زمان حيض مس نكنند.[263]

تماس با قرآن

147: تماس بدن با خط قرآن براى زن حائض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: تماس بدن با خط قرآن، در زمان حيض حرام است.[264]

148: آيا خانمى كه از حيض پاك شده ولى غسل نكرده، جايز است به خط قرآن دست بزند و يا به مسجد برود؟

همه مراجع (به جز مكارم): خير! جايز نيست.[265]

آیت الله مكارم: بنابر احتياط واجب جايز نيست.[266]

تماس غيرمستقيم‏

149: چنانچه آيات قرآن از پشت كاغذ پيدا باشد، دست زدن به آن در ايام حيض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: اگر جوهر به گونه ‏اى در كاغذ نفوذ كرده كه از پشت كاغذ به ‏طور كامل آشكار گرديده ‏است، دست زدن در زمان‏حيض به آن جايز نيست؛ ولى اگر به اين حد نرسد، اشكال ندارد.[267]

تبصره: آیت الله سيستانى در اين مسئله فتوا ندارند بلكه احتياط واجب كرده ‏اند.

بر سر گرفتن قرآن

150: آيا گذاشتن قرآن باز بر روى سر، در زمان حيض جايز است؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى، صافى و فاضل: آرى! جايز است؛ ولى بهتر آن است كه قرآن باز را بدون طهارت بر سر نگذارند.[268]

آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد: اگر موهاى سر تابع و جزء سر شمرده نشود (يعنى كوتاه نباشد)، جايز است.[269]

آيات عظام مكارم و نورى: بنابر احتياط واجب، بدون طهارت جايز نيست.[270]

تبصره: فرض مسئله، جايى است كه سر شخص مو داشته باشد و بخواهد خط قرآن را بدون طهارت به آن برساند. در غير اين صورت حكم تماس بدن با خط قرآن را پيدا مى ‏كند.

تايپ ماشينى

151: خانم حائضى كه به وسيله ماشين آيات قرآن را تايپ مى ‏كند؛ آيا بايد با وضو باشد؟

همه مراجع: خير! لازم نيست.[271]

آيات لاتين

152: چنانچه در چت اينترنتى، اسامى متبركه مانند نام خدا، آيات قرآن به زبان فارسى ولى با حروف لاتين (فينگليش) تايپ شود؛ آيا اين نوشته ‏ها حكم اسامى متبركه را دارند؟

همه مراجع: احكام اسامى متبركه بر مورد ياد شده و بر هر خطى كه نوشته شود، جارى است.[272]

ترجمه قرآن

153: دست زدن به ترجمه قرآن، در زمان حيض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: مس ترجمه قرآن ـ به هر زبانى كه باشد ـ اشكال ندارد.[273]

تبصره: اگر در ترجمه قرآن، خود كلمات قرآن و يا نام خدا (به هر زبانى كه باشد) به كار رفته باشد، نبايد به آن كلمات بدون طهارت دست زد. البته در مورد نام خدا برخى احتياط واجب و عده‏ اى احتياط مستحب كرده‏ اند.

خوشنويسى قرآن

154: خوشنويسى قرآن در زمان حيض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: اگر مطمئن است دستش به نوشته (آيات) برخورد نمى ‏كند، اشكال ندارد.[274]

گردنبند قرآن

155: آويختن گردنبندى كه روى آن، آيه قرآن نوشته شده است، در ايام عادت چه حكمى دارد؟

همه مراجع: استفاده از آن مانع ندارد؛ ولى بدون طهارت آن را مس نكنند.[275]

حاشيه قرآن

156: دست زدن به جلد قرآن براى زن حائض چه حكمى دارد؟

همه مراجع: دست گذاشتن روى خط قرآن، براى هر كسى كه طهارت (وضو، غسل و تيمم) ندارد، حرام است. اما مسّ جلد يا حاشيه قرآن، اشكال ندارد و تنها مكروه است.[276]

اسماى معصومين

157: آيا زن حائض مى‏ تواند به نام نبى اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم، امامان عليهم السّلام و حضرت زهراء عليها السّلام دست بزند؟

همه مراجع (به جز تبريزى، سيستانى و وحيد): بنابر احتياط واجب اسماى آنان را مس نكند.[277]

آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد: بهتر (احتياط مستحب) است، اسماى آنان را مسّ نكند.[278]

القاب معصومين

158: لمس كردن القاب نبى اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم، امامان عليهم السّلام و حضرت زهراء عليها السّلام براى زن حائض چگونه است؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه ‏اى و مكارم: بنابر احتياط واجب القاب آنان را مس نكند.[279]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، صافى، فاضل، نورى و وحيد: اشكال ندارد؛ ولى بهتر است القاب آنان را بدون وضو مس نكند و چنانچه هتك حرمت و بى ‏احترامى باشد، حرام است.[280]

159: آيا واژه ‏هاى «رضوى»، «علوى» و مانند آن كه منسوب به امام عليه السّلام است؛ حكم اسم امام را دارد و رعايت احترام آن واجب است؟

همه مراجع: اگر به قصد اسم مؤسسه يا شركت باشد، مس آن اشكال ندارد.[281]

اسماى متبركه شيشه‏ اى

160: اگر اسماى متبركه از روى حائل شفافى، مانند شيشه در زمان حيض مس شود، چه حكمى دارد؟

همه مراجع: در فرض ياد شده اشكال ندارد؛ چون مسّ اسم، صدق نمى ‏كند.[282]

اسماى متبركه در روزنامه

161: هنگام استفاده از روزنامه و مجلات، آيا تفحص اسامى متبركه ضرورت دارد؟

همه مراجع: خير! تفحص لازم نيست.[283]

كراهت خواندن قرآن

162: مى ‏دانيم كه خواندن قرآن به جز سوره‏ هاى سجده‏ دار براى زن حائض مكروه است؛ آيا اين به اين معناست كه ترك تلاوت قرآن بهتر است؟

همه مراجع: براى زن حائض خواندن قرآن (به جز سوره‏ هاى سجده ‏دار) بهتر از ترك آن است؛ هر چند ثواب آن از ثواب خواندن قرآن توسط زن پاك، كمتر است.[284]

تبصره: معناى كراهت در ذيل عنوان «مستحبات حائض» آمده است.

خواندن سوره سجده ‏دار

163: آيا براى زن حائض تنها خواندن آيه سجده ‏دار حرام است؛ يا علاوه بر آن خواندن بقيه سوره نيز حرام است؟

آيات عظام امام، بهجت، فاضل و نورى: علاوه بر خواندن آيه سجده ‏دار، خواندن بقيه آن سوره نيز حرام است.[285]

آيات عظام تبريزى، خامنه ‏اى، سيستانى، صافى و مكارم: تنها خواندن آيه سجده ‏دار، حرام است و خواندن بقيه سوره حرام نيست.[286]

آیت الله وحيد: خواندن آيه سجده ‏دار، حرام است و بنابر احتياط واجب، خواندن بقيه سوره نيز حرام است.[287]

استماع سوره سجده‏ دار

164: آيا خانم‏ هاى حافظ قرآن، مى ‏توانند در ايام عادت، با استفاده از نوار و سى دى‏ هاى قرآنى، به سوره ‏هاى سجده‏ دار گوش فرا دهند؟

همه مراجع: آرى! گوش دادن به تلاوت سوره‏ هاى سجده‏ دار اشكال ندارد؛ ولى اگر به آيه سجده ‏دار گوش دهد، بايد سجده آن را به جا آورد.[288]

165: آيا زن حائض مى‏ تواند در مجالس ختم قرآن شركت كند و تنها به قرآن گوش فرا دهد، بى‏ آنكه خودش تلاوت كند؟

همه مراجع: آنچه كه بر زن حائض حرام است، تنها خواندن سوره ‏هاى سجده‏ دار است؛ ولى گوش دادن به آن اشكال ندارد و اگر به آيه سجده ‏دار گوش دهد، بايد سجده آن را به جا آورد.[289]

تبصره: در اينكه براى زن حائض خواندن سوره‏ هاى سجده ‏دار حرام است يا تنها خواندن آيه سجده ‏دار بين مراجع تقليد اختلاف نظر هست كه در جاى خود بيان شد.

خواندن دعا و زيارت عاشورا

166: خواندن دعا و زيارت عاشورا در ايام عادت چه حكمى دارد؟

همه مراجع: خواندن دعا و زيارت عاشورا در ايام عادت، اشكال ندارد و مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.[290]

خواندن دعاى كميل

167: در دعاى كميل آيه‏ «أفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوونَ»[291] وجود دارد؛ آيا زن حائض مى ‏تواند دعاى كميل بخواند؟

آيات عظام امام، بهجت، فاضل و نورى: خواندن دعاى كميل براى زن حائض اشكال ندارد؛ ولى بايد آيه ياد شده را بر زبان جارى نكند.[292]

آيات عظام تبريزى، خامنه ‏اى، سيستانى، صافى و مكارم: خواندن دعاى كميل و نيز آيه ياد شده براى زن حائض اشكال ندارد؛ چه اينكه خواندن اصل آيه سجده ‏دار براى حائض حرام است، نه باقى سوره.[293]

آیت الله وحيد: خواندن دعاى كميل براى زن حائض اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط واجب آيه ياد شده را بر زبان جارى نكند.[294]

تبصره1: آيه ياد شده، آيه 18 از سوره «سجده» است و آيه ‏اى كه سجده دارد، آيه 15 از اين سوره است.

تبصره2: اگر گفته شود: تنها خواندن آيات سجده ‏دار براى زن حائض حرام است، خواندن آيه ياد شده براى او حرام نيست؛ ولى اگر خواندن تمام سوره ‏هايى كه سجده واجب دارند براى زن حائض حرام باشد، خواندن آيه شده براى او حرام خواهد بود؛ خواه در قرآن باشد يا در دعا.

فصل دهم: استحاضه

خون استحاضه

168: خون استحاضه چيست؟

خون استحاضه يكى از خون ‏هايى است كه از رحم زن خارج مى‏ شود و زن را در اين هنگام مستحاضه مى ‏گويند. هر خونى كه غير ازحيض، نفاس، زخم، دمل و مانند آن باشد، خون استحاضه است.[295]

نشانه ‏هاى استحاضه

169: نشانه خون استحاضه چيست؟

همه مراجع: نشانه ‏هاى خون استحاضه به طور غالب عبارت است از:

1ـ رقيق 2ـ سرد 3ـ به رنگ زرد (سياهى مايل به سرخ) يا سرخ 4ـ بدون فشار و سوزش باشد.[296]

تبصره1: خون استحاضه گاهى بر خلاف غالب، ممكن است سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با سوزش و فشار خارج شود.[297]

تبصره2: خون استحاضه براى تحقق آن مانند خون حيض هيچ شرطى ندارد.

بنابراين لازم نيست از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد و نيز به استمرار آن نياز نيست.

تفاوت حيض و استحاضه

170: تفاوت خون حيض و استحاضه چيست؟

خون حيض و استحاضه در چند چيز با هم تفاوت دارند: 1ـ رنگ 2ـ غلظت و رقت خون 3ـ مدت زمان 4ـ احكام.

شروع استحاضه

171: آيا خروج خون استحاضه زمان خاصى دارد؟ آيا قبل از حيض است يا بعد از تمام شدن آن؟

همه مراجع: استحاضه زمان خاصى ندارد. هر وقت خونى، نشانه ‏هاى‏ آن را داشته باشد، استحاضه محسوب مى ‏شود (خواه قبل از حيض باشد يا بعد از آن).[298]

172: ابتداى استحاضه چه زمانى است؟ آيا زمانى است كه خون داخل رحم است يا زمانى كه خون از محل خارج مى ‏شود؟

آيات عظام امام، بهجت و خامنه‏ اى: همين اندازه كه خون داخل رحم پيدا شود (هر چند خارج نشود)، بنابر احتياط واجب استحاضه شروع مى ‏شود.[299]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، صافى، فاضل و وحيد: زمانى كه خون از رحم خارج شود، استحاضه شروع مى ‏شود و بودن خون داخل رحم كفايت نمى ‏كند.[300]

آيات عظام مكارم و نورى: همين اندازه كه خون داخل رحم پيدا شود (هر چند خارج نشود)، استحاضه شروع مى ‏شود.[301]

تبصره: حكم استحاضه و حيض در اين مسئله يكى است.

مدت استحاضه

173: آيا خون استحاضه مدت خاصى دارد؟

همه مراجع: خير! خون استحاضه مدت خاص و حداقل و حداكثر ندارد و مانند خون حيض نيست.[302]

استمرار در استحاضه‏

174: آيا استمرار در خون استحاضه شرط است؟

همه مراجع: خير! استمرار شرط نيست؛ بلكه همين اندازه سر سوزنى خون داخل رحم آلوده باشد، كافى است و خون استحاضه محسوب مى‏ شود.[303]

شك در استحاضه

175: اگر بين خون استحاضه و خون بكارت يا زخم، شك پيدا شود، تكليف چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): اگر ظاهر حال او سلامت است و نشانه ‏هاى زخم در او نمايان نيست، بنابر احتياط واجب حكم استحاضه را دارد.[304]

آیت الله مكارم: اگر ظاهر حال او سلامت است و نشانه ‏هاى زخم در او نمايان نيست، حكم استحاضه را دارد اما اگر وضع حال او مشكوك باشد كه خون از زخم است يا غير آن، احكام استحاضه ندارد.[305]

استحاضه دختر

176: آيا استحاضه اختصاص به زنان متأهل دارد؟ يا اينكه ممكن است دختر مجرد نيز مستحاضه شود؟

همه مراجع: در اين جهت تفاوتى بين دختر مجرد و زن متأهل نيست.[306]

محرمات استحاضه

177: چه كارهايى بر زن مستحاضه حرام است؟

همه مراجع: اگر زن مستحاضه به دستور استحاضه (از قبيل وضو و غسل) رفتار كند، در حكم طاهر است و چيزى بر او حرام نيست و مانند زن حائض نمى ‏باشد.[307]

178: آيا كارهايى كه براى حائض حرام است، براى زن مستحاضه نيز حرام است؟

همه مراجع: خير! حرام نيست؛ ولى براى بعضى از كارها بايد وضو بگيرد و غسل كند.[308]

مستحاضه و مسجد

179: آيا زن مستحاضه، اگر به وظايف استحاضه عمل كرده باشد، مى‏ تواند داخل مسجد ـ به خصوص مسجدالحرام ـ شود؟

همه مراجع: آری! مى‏ تواند به اين گونه اماكن وارد شود و واجب نيست براى آنها غسل كند؛ هر چند اگر غسل كند، بهتر است.[309]

اقسام استحاضه

180: اقسام استحاضه چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): استحاضه سه قسم است: قليله، متوسطه و كثيره.[310]

آیت الله مكارم: استحاضه دو قسم است: قليله و كثيره و استحاضه متوسطه نداريم.[311]

استحاضه قليله

181: استحاضه قليله چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): استحاضه قليله آن است كه هرگاه زن پنبه را داخل كند، خون ظاهرش را آلوده كند؛ ولى در پنبه فرو نرود.[312]

آیت الله مكارم: استحاضه قليله آن است كه هرگاه زن پنبه را داخل كند، خون آن را آلوده كند؛ ولى از طرف ديگر خارج نشود؛ خواه خون در پنبه فرو رود يا نه.[313]

وظايف مستحاضه قليله

182: وظيفه مستحاضه قليله چيست؟

همه مراجع: مستحاضه قليله سه وظيفه دارد:

1ـ براى هر نماز (در صورت خون ديدن) يك وضو بگيرد؛ به عنوان مثال براى نماز ظهر يك وضو و براى نماز عصر وضوى ديگر.

2ـ براى هر نماز بنابر احتياط واجب، پنبه (نوار بهداشتى) را عوض كند.

3ـ ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده، تطهير كند.[314]

تبصره1: نسبت به بند2، آیت الله ‏صافى و آیت الله ‏نورى فتوا دارند؛ يعنى، عوض كردن نوار بهداشتى را واجب مى‏ دانند و آیت الله سيستانى و آیت الله مكارم احتياط مستحب دارند؛ يعنى، عوض كردن نوار بهداشتى را واجب نمى ‏دانند.

تبصره2: نسبت به بند1، آیت الله مكارم فتوا ندارند؛ بلكه احتياط واجب كرده‏ اند.

تبصره3: بر مستحاضه واجب است از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند، (اگر براى او ضرر نداشته باشد).

183: آيا مستحاضه قليله پس از آنكه از خون پاك شد، بايد غسل كند؟

همه مراجع: خير! غسل واجب نيست.[315]

تغيير استحاضه قليله

184: اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح يا بعد از نماز ظهر و عصر به متوسطه تبديل شود، تكليف چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): اگر بعد از نماز صبح به متوسطه تبديل شود، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند و اگر اين حالت بعد از نماز ظهر و عصر اتفاق بيفتد، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل كند. در هر دو صورت از فرداى آن روز اگر به همان حالت متوسطه باقى بماند، بايد پيش از هر نماز صبح، غسل كند.[316]

آیت الله مكارم: ما قائل به استحاضه متوسطه نيستيم و مورد ياد شده احكام استحاضه قليله را دارد.[317]

تبصره: آیت الله سيستانى در انجام غسل فتوا ندارند و آن را احتياط واجب مى‏ دانند.

185: اگر استحاضه قليله زن در وسط روز به متوسطه تبديل شود، تكليفش چيست؟ آيا بايد غسل هم به جا آورد؟

همه مراجع (به جز مكارم): اگر پيش از نماز ظهر و عصر باشد، بايد براى آن غسل كند و اگر بعد از آن باشد، بايد براى نماز مغرب و عشا، غسل كند.[318]

آیت الله مكارم: ما قائل به استحاضه متوسطه نيستيم و مورد ياد شده احكام استحاضه قليله را دارد. بنابراين انجام غسل واجب نيست.[319]

استحاضه متوسطه‏

186: استحاضه متوسطه چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): استحاضه متوسطه آن است كه هرگاه زن، پنبه را داخل كند، خون در پنبه فرو رفته و از طرف ديگر ظاهر شود؛ ولى به دستمال و مانند آن ـ كه به طور معمول خانم‏ ها براى جلوگيرى از خون استفاده مى ‏كنند ـ نرسد.[320]

آیت الله مكارم: ما استحاضه متوسطه را قبول نداريم و اين نوع استحاضه احكام استحاضه قليله را دارد.[321]

وظايف مستحاضه متوسطه

187: وظيفه مستحاضه متوسطه چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): مستحاضه متوسطه چند وظيفه دارد:

1ـ براى هر نماز بايد پنبه (نوار بهداشتى) را عوض كند.

2ـ بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده، تطهير كند.

3ـ براى هر نماز يك وضو بگيرد؛ به عنوان مثال براى نماز ظهر يك وضو و براى نماز عصر وضوى ديگر.

4ـ در هر شبانه روز يك غسل پيش از نماز صبح به جا آورد؛ بدين ترتيب كه اگر پيش از نماز صبح خون استحاضه متوسطه ديده، بايد براى نماز صبح غسل كند تا صبح ديگر و اگر اين حالت پيش از نماز ديگر (مانند ظهر و عصر يا مغرب و عشا) برايش پيش آيد، براى آن نماز غسل كند، ولى از فرداى آن روز اگر به همان حالت متوسطه باقى بماند، بايد پيش از هر نماز صبح، غسل كند.[322]

آیت الله مكارم: ما قائل به استحاضه متوسطه نيستيم و مورد ياد شده، احكام استحاضه قليله را دارد.[323]

تبصره: آیت الله سيستانى در انجام غسل فتوا ندارند و آن را احتياط واجب مى ‏دانند.

غسل استحاضه متوسطه

188: اگر مستحاضه متوسطه و كثيره از خون پاك شود، آيا بايد غسل هم كند؟

همه مراجع (به جز سيستانى و مكارم): اگر بداند از هنگامى كه براى نماز قبل غسل كرده تاكنون خون از او قطع شده و به طور كلى پاك شده، لازم نيست غسل كند در غير اين صورت بايد غسل كند.[324]

آیت الله سيستانى: در استحاضه كثيره اگر بداند از هنگامى كه براى نماز قبل غسل كرده تا كنون خون از او قطع شده و به طور كلى پاك گشته است، لازم نيست غسل كند. در غير اين صورت بنابر احتياط واجب بايد غسل كند و در استحاضه متوسطه انجام غسل براى پاك شدن از خون واجب نيست.[325]

آیت الله مكارم: در استحاضه كثيره اگر بداند از هنگامى كه براى نماز قبل غسل كرده تا كنون، خون از او قطع شده و به طور كلى پاك گشته است، لازم نيست غسل كند. در غير اين صورت بايد غسل كند و استحاضه متوسطه حكم استخاضه قليله را دارد و براى پاك شدن ازآن غسل واجب نيست.[326]

استحاضه كثيره

189: استحاضه كثيره چيست؟

همه مراجع: استحاضه كثيره آن است كه هرگاه زن پنبه را داخل كند، خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال و مانند آن برسد.[327]

وظايف مستحاضه كثيره

190: وظيفه مستحاضه كثيره چيست؟

همه مراجع (به جز مكارم): مستحاضه كثيره چند وظيفه دارد:

1ـ براى هر نماز بايد پنبه (نوار بهداشتى) را عوض كند.

2ـ بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده، تطهير كند.

3ـ براى هر نماز يك وضو بگيرد؛ به عنوان مثال براى نماز ظهر يك وضو و براى نماز عصر وضوى ديگر.

4ـ يك غسل پيش از نماز صبح و يكى پيش از نماز ظهر و عصر (اگر با هم بخواند) و يكى هم پيش از نماز مغرب و عشا (اگر با هم بخواند) انجام دهد.

5ـ اگر ميان نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد، بايد براى نماز عصر و نماز عشا دوباره غسل كند.[328]

آیت الله مكارم: زن در استحاضه كثيره واجب است يك غسل پيش از نماز صبح و يكى پيش از نماز ظهر و عصر (اگر با هم بخواند) و يكى هم پيش از نماز مغرب و عشا (اگر با هم بخواند) انجام دهد و احتياط مستحب آن است كه علاوه بر اين، براى هر نماز يك وضو بگيرد، قبل از غسل يا بعد از آن.[329]

تبصره1: نسبت به بند4، آيات عظام (تبريزى، سيستانى و وحيد) فتوا ندارند؛ بلكه احتياط واجب كرده‏ اند.

تبصره2: نسبت به بند3، آيات عظام (تبريزى، سيستانى، وحيد و نورى) وضو را واجب نمى ‏دانند و گفته ‏اند: با همان غسل استحاضه كثيره مى‏ توان نماز خواند و نيازى به وضو نيست. آیت الله بهجت گرفتن وضو را احتياط واجب مى ‏داند و آیت الله صافى مى‏ فرمايد: گرفتن وضو در استحاضه كثيره مورد اشكال است؛ از اين رو احتياط آن است كه پيش از غسل به قصد رجا وضو بگيرد؛ ولى در مورد نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا اگر با هم بخواند، گرفتن وضو خلاف احتياط است.

تبصره3:  آیت الله سيستانى نسبت به بند4 مى ‏فرمايد: فرض بند4 در جايى است كه خون پى در پى از پنبه به دستمال برسد؛ ولى جايى كه رسيدن خون از پنبه به دستمال با فاصله باشد (مانند اينكه زن غسل كرد و نماز ظهر را خواند و قبل از نماز عصر، خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد)، احتياط واجب آن است كه پنبه را عوض كند و براى نماز عصر نيز غسل كند. اگر نماز عصر را خواند و پيش از آنكه خون از پنبه به دستمال برسد، بتواند نماز مغرب و عشا را بخواند، لازم نيست براى آن دو غسل ديگرى كند.

فاصله انداختن بين نمازها

191: در استحاضه كثيره، بايد بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا فاصله نيندازد؛ آيا اگر چنين كنيم گناه كرده ‏ايم؟

همه مراجع: خير! زن مى ‏تواند بين آن دو فاصله بيندازد؛ ولى در اين صورت بايد براى نماز عصر و عشا دوباره غسل كند.[330]

غسل استحاضه پيش از وقت

192: مستحاضه كثيره يا متوسطه آيا مى ‏تواند قبل از وقت غسل كند و با آن نمازش را بخواند؟

همه مراجع (به جز سيستانى و مكارم): خير! اگر پيش از وقت غسل كند، غسلش باطل است و بايد دوباره براى نماز غسل كند.[331]

آیت الله سيستانى: در فرضى كه نبايد بين غسل و نماز فاصله بشود، اگر انجام غسل پيش از وقت باعث فاصله گردد، آن غسل باطل است و بايد دوباره براى نماز غسل كند.[332]

آیت الله مكارم: خير! اگر پيش از وقت غسل كند، بنا بر احتياط واجب بايد دوباره براى نماز غسل كند.[333]

تبصره: براى توضيح بيشتر درباره فتواى آیت الله سيستانى، به پرسش عنوان «وظايف مستحاضه كثيره» مراجعه شود.

استمرار استحاضه كثيره

193: خانمى كه استحاضه كثيره دارد و خونش بند نمى‏ آيد اگر بعد از غسل خونش قطع نشود و ادامه داشته باشد، آيا غسلش باطل مى ‏شود؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، نورى و وحيد: اگر براى او ضرر (يا مشقت) ندارد، بايد پيش از غسل و بعد از آن با پنبه و مانند آن، از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و غسلش باطل نمى‏ شود. اگر در اين امر كوتاهى كند و بعد از غسل خون بيرون آيد، بايد دوباره غسل كند و اگر نماز هم خوانده، بايد دوباره بخواند. اما اگر جلوگيرى از خون برايش ضرر دارد، تكليفى ندارد و لازم نيست غسل را دوباره انجام دهد.[334]

آيات عظام بهجت، صافى و فاضل: اگر براى او ضرر (يا مشقت) ندارد، بايد پيش از غسل و بعد از آن، با پنبه و مانند آن از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و غسلش‏ باطل نمى ‏شود. اگر در اين امر كوتاهى كند و بعد از غسل خون بيرون آيد، بنابر احتياط واجب بايد دوباره غسل كند و اگر نماز هم خوانده، با يد دوباره بخواند. اما اگر جلوگيرى از خون برايش ضرر دارد، تكليفى ندارد و لازم نيست غسل را دوباره انجام دهد.[335]

آیت الله تبريزى: اگر براى او ضرر (يا مشقت) ندارد، بايد بعد از غسل با پنبه و مانند آن، از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و غسلش باطل نمى ‏شود. اگر در اين امر كوتاهى كند و بعد از غسل خون بيرون آيد، چنانچه اگر نماز خوانده، بايد دوباره بخواند و بنابر احتياط واجب بايد دوباره غسل كند. اگر جلوگيرى از خون برايش ضرر دارد، تكليفى ندارد و لازم نيست غسل را دوباره انجام دهد.[336]

آیت الله سيستانى: اگر براى او ضرر (يا مشقت) ندارد، بايد بعد از غسل با پنبه و مانند آن، از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و غسلش باطل نمى ‏شود. اگر در اين امر كوتاهى كند و بعد از غسل خون بيرون آيد، احتياط مستحب آن است كه دوباره غسل كند. اما اگر نماز خوانده، بايد دوباره بخواند و اگر جلوگيرى از خون برايش ضرر دارد، تكليفى ندارد و لازم نيست غسل را دوباره انجام دهد.[337]

آیت الله مكارم: اگر برايش ضرر (يا مشقت) ندارد، بايد پيش از غسل و بعد از آن با پنبه و مانند آن، از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و غسلش باطل نمى ‏شود ولى اگر اين كار مشقت زياد دارد، لازم نيست.[338]

تشخيص استحاضه

194: اگر زن مستحاضه تشخيص ندهد كه استحاضه‏ اش از چه قسمى است و در جايى باشد كه نتواند خود را وارسى كند، تكليفش چيست؟ آيا بايد احتياط كند؟

آيات عظام امام، تبريزى، خامنه‏ اى، سيستانى، فاضل و نورى: اگر حالت سابق او معلوم است، بايد براساس آن ادامه دهد؛ در غير اين صورت بايد به وظيفه مسلم خود عمل كند. به عنوان مثال اگر نمى‏ داند استحاضه‏اش قليله است يا متوسطه، بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد و اگر بين متوسطه و كثيره ترديد دارد، بايد به كارهاى استحاضه متوسطه عمل كند.[339]

آيات عظام بهجت و وحيد: اگر حالت سابق او معلوم است، بايد براساس آن ادامه دهد و اگر معلوم نيست بنابر احتياط واجب بايد به آنچه سخت‏ تر است عمل كند.

به عنوان مثال اگر نمى‏ داند استحاضه‏اش قليله است يا متوسطه، بنابر احتياط بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد و اگر بين متوسطه و كثيره ترديد دارد، بنابر احتياط بايد به كارهاى استحاضه كثيره عمل كند.[340]

آیت الله صافى: اگر حالت سابق او معلوم است، بايد براساس آن ادامه دهد و اگر معلوم نيست، بايد مطابق احتياط عمل كند. به عنوان مثال اگر نمى ‏داند استحاضه‏اش قليله است يا متوسطه، يا نمى ‏داند متوسطه است يا كثيره، بايد كارهاى هر دو را انجام دهد و اگر بين هر سه ترديد دارد، بايد به كارهاى هر سه قسم عمل كند.[341]

آیت الله مكارم: اگر حالت سابق او معلوم است، بايد براساس آن ادامه دهد و اگر معلوم نيست، بنابر احتياط واجب بايد مطابق احتياط عمل كند؛ يعنى، هم به وظيفه استحاضه كثيره و هم قليله.[342]

تبصره1: با توجه به اينكه آيات عظام (بهجت، مكارم و وحيد) در مسئله احتياط واجب كرده‏ اند، مقلدان ايشان مى ‏توانند به فتواى آسان كه فتواى امام خمينى و سايرين است، عمل كنند.

تبصره2: مقلدان آیت الله ‏صافى اگر هنوز به اين مسئله عمل نكرده ‏اند و يا تاكنون اين مسئله برايشان پيش نيامده، مى‏ توانند به يكى از مراجع تقليد ديگر ـ در صورتى كه او را مساوى مرجع خود مى ‏دانند ـ رجوع كنند.

195: خانمى كه مرتب استحاضه ‏اش تغيير مى ‏كند و نمى ‏داند از چه قسمى است، تكليفش چيست؟

همه مراجع: در صورت امكان، بايد هنگام نماز خود را وارسى كند.

بدين ترتيب كه مقدارى پنبه داخل فرج نموده و كمى صبر كند و بيرون آورد.

در اين صورت از هر كدام از اقسام استحاضه بود، به دستورات آن عمل كند و در صورت عدم امكان وارسى، بايد مطابق احتياط عمل كند.[343]

تبصره: آيات عظام امام، خامنه ‏اى، تبريزى، سيستانى، مكارم و نورى، در وارسى كردن احتياط واجب كرده ‏اند.

196: اگر زن به خيال اينكه استحاضه ‏اش قليله است، وضو گرفت و نماز خواند؛ ولى بعد از نماز متوجه شد كه استحاضه‏ اش متوسطه يا كثيره بوده چه تكليفى دارد؟

همه مراجع (به جز مكارم): نمازش باطل است و بايد آن را دوباره بخواند.[344]

آیت الله ‏مكارم: اگر استحاضه كثيره باشد، نمازش باطل است و بايد آن را دوباره بخواند.[345]

مستحاضه و قرآن

197: آيا زن مستحاضه مى ‏تواند با همان طهارتى كه براى نماز داشته، به خط قرآن دست بزند؟

آيات عظام امام، خامنه‏ اى، فاضل و صافى: بنابر احتياط واجب براى مسّ خط قرآن بايد كارهاى مستحاضه را به طور مستقل انجام دهد.[346]

آیت الله بهجت: بايد براى مس خط قرآن كارهاى مستحاضه را به طور مستقل انجام دهد.[347]

آيات عظام تبريزى، نورى و وحيد: بنابر احتياط واجب، بايد از مس خط قرآن در هر حال اجتناب كند.[348]

آیت الله سيستانى: بايد براى مس خط قرآن كارهاى مستحاضه را به طور مستقل انجام دهد؛ مگر اينكه مسّ پيش از خواندن نماز باشد.[349]

آیت الله مكارم: بنابر احتياط واجب براى مسّ خط قرآن بايد كارهاى مستحاضه را به طور مستقل انجام دهد مگر اينكه هنگام اوقات نماز باشد.[350]

مستحاضه و سوره‏ هاى سجده‏ دار

198: آيا زن اگر به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، مى ‏تواند در ايام استحاضه، قرآن (حتى سوره‏ هاى سجده‏ دار) بخواند؟

همه مراجع: آرى! مى‏ تواند قرآن تلاوت كند؛ هر چند سوره ‏هاى سجده ‏دار باشد.[351]

تغيير استحاضه متوسطه

199: اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح يا بعد از نماز ظهر و عصر به كثيره تبديل شود، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر بعد از نماز صبح به كثيره تبديل شود، بايد براى نماز ظهر و عصر يك غسل و براى نماز مغرب و عشا غسل ديگرى به جا آورد، اگر اين حالت بعد از نماز ظهر و عصر اتفاق بيفتد، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل كند.[352]

تبصره: آیت الله سيستانى در مسئله تفصيل و توضيح بيشترى دارد. به عنوان‏ «وظايف مستحاضه كثيره» مراجعه شود.

تغيير استحاضه كثيره

200: اگر استحاضه كثيره به قليله يا متوسطه تبديل شود، وظيفه زن چيست؟

همه مراجع: بايد براى نماز اول كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد و براى نمازهاى بعد كارهاى استحاضه متوسطه (اگر به متوسطه تبديل شود) و يا قليله (اگر به قليله تبديل شود) را به جا آورد.[353]

تبصره: آیت الله مكارم استحاضه متوسطه را قبول ندارند. بنابر اين طبق فتواى ايشان تبديل استحاضه كثيره به متوسطه، حكم تبديل استحاضه كثيره به قليله را دارد.

فصل يازدهم: وضو و غسل استحاضه

نيت غسل استحاضه‏

201: آيا هنگام غسل استحاضه علاوه بر نيت، بايد نوع استحاضه (متوسطه و كثيره) را نيز در نيت مشخص كرد؟

همه مراجع: خير! تنها نيت استحاضه كافى است.[354]

غسل استحاضه

202: آيا غسل استحاضه نياز به وضو دارد؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، صافى و فاضل: آرى! بايد افزون بر غسل، براى نماز وضو نيز بگيرد.[355]

آيات عظام تبريزى، سيستانى، نورى و وحيد: در غسل استحاضه متوسطه بايد وضو هم بگيرد؛ ولى در غسل استحاضه كثيره نياز به وضو نيست؛ اگرچه احتياط مستحب آن است كه براى نماز وضو هم بگيرد.[356]

آیت الله مكارم: خير! ولى احتياط مستحب آن است كه افزون بر غسل، براى نماز، وضو هم بگيرد.[357]

استمرار خون در بين غسل

203: اگر هنگام غسل خون قطع نشود، آيا غسل باطل است؟

همه مراجع: خير! غسل باطل نمى ‏شود. آرى اگر در وسط غسل خون استحاضه متوسطه به كثيره تبديل شود، بايد غسل را از سر گيرد.[358]

مشقت غسل استحاضه

204: اگر تكرار غسل براى مستحاضه ـ به خصوص در استحاضه كثيره ـ باعث مشقت زياد شود، تكليف چيست؟

همه مراجع: اگر انجام دادن غسل براى او حرج و مشقت داشته باشد، مى ‏تواند (به اندازه از بين رفتن حرج) تيمم كند.[359]

وضوى مستحاضه‏

205: آيا در استحاضه متوسطه يا كثيره، وضو مقدم است يا غسل؟

همه مراجع (به جز سيستانى و صافى): هر كدام را اول به جا آورد صحيح است؛ ولى بهتر است اول وضو بگيرد.[360]

آیت الله سيستانى: در استحاضه متوسطه، بايد غسل پيش از وضو باشد و در استحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد.[361]

آیت الله صافى: در استحاضه متوسطه هر كدام را اول به جا آورد صحيح است؛ ولى بهتر است اول وضو بگيرد؛ ولى در استحاصه كثيره احتياط آن است كه پيش از غسل وضو بگيرد.[362]

تبصره: آيات عظام تبريزى، سيستانى، مكارم، نورى و وحيد، در استحاضه كثيره گفته ‏اند: با آن غسل مى‏ توان نماز خواند و نياز به وضو نيست.

206: در استحاضه قليله اگر نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا با هم خوانده شود، آيا براى نماز عصر يا عشا بايد وضو گرفته شود؟

همه مراجع: آرى! براى هر نماز بايد وضو گرفته شود.[363]

207: اگر مستحاضه قليله نماز عصر خود را بخواند و تا نماز مغرب خون نبيند، آيا مى ‏تواند با همان وضوى نماز عصر، نماز مغربش را بخواند؟

همه مراجع: خير! بايد براى نماز مغرب وضو بگيرد؛ ولى براى نماز عشا گرفتن وضو لازم نيست.[364]

فصل دوازدهم: نماز و روزه مستحاضه

وارسى كردن

208: آيا در استحاضه وارسى كردن لازم است؟ اگر بدون وارسى نماز بخواند؛ آيا نمازش باطل است؟

همه مراجع: آرى! بايد زن مستحاضه (در صورت امكان) هنگام نماز خود را وارسى كند كه استحاضه ‏اش از چه قسم است تا كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شده، انجام دهد. اگر بدون وارسى نماز بخواند، نمازش باطل است مگر آنكه قصد قربت داشته و به وظيفه واقعى خود عمل كرده باشد.[365]

تبصره: آيات عظام امام، خامنه ‏اى، تبريزى، سيستانى، مكارم و نورى، در مسئله احتياط واجب كرده‏ اند.

209: آيا زن مستحاضه حتماً بايد هنگام نماز خود را وارسى كند يا اينكه پيش از وقت نماز هم جايز است؟

همه مراجع: وارسى پيش از وقت نماز جايز نيست؛ مگر اينكه بداند نوع استحاضه تغيير نمى ‏كند.[366]

مستحاضه و نماز قضا

210: آيا زن مستحاضه مى ‏تواند نماز قضا بخواند؟ آيا براى انجام آن بايد كارهايى را كه براى نماز ادا لازم شده، انجام دهد؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، سيستانى، فاضل و نورى: آرى! مى‏ تواند نماز قضا بخواند و بايد براى هر نماز، كارهايى را كه براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[367]

آيات عظام تبريزى و وحيد: خير! بايد نماز قضا را به تأخير اندازد تا پاك شود؛ مگر آنكه وقت آن تنگ شود. در اين صورت بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[368]

آیت الله صافى: بنابر احتياط واجب بايد نماز قضا را به تأخير اندازد تا پاك شود؛ مگر آنكه وقت آن تنگ شود. در اين صورت بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا واجب است، به جا آورد.[369]

آیت الله مكارم: آرى! مى ‏تواند نماز قضا بخواند؛ ولى بنابر احتياط واجب براى هر نماز بايد يك وضو بگيرد.[370]

تبصره: كسانى كه معتقدند زن مستحاضه مى‏ تواند نماز قضا بخواند، گفته ‏اند: بهتر است نماز قضا را پس از پاك شدن از خون به جا آورد.[371]

مستحاضه و نماز آيات

211: اگر بر زن مستحاضه نماز آيات واجب شود، آيا مى ‏تواند به همان كارهايى كه براى نماز يوميه انجام داده، اكتفا كند؟

همه مراجع (به جز تبريزى، مكارم و وحيد): خير! بايد براى نماز آيات هم تمام كارهايى را كه براى نماز يوميه به جا آورده، انجام دهد.[372]

آیت الله تبريزى: بايد براى نماز آيات وضو بگيرد و در استحاضه كثيره بايد غسل كند و وضو لازم نيست.[373]

آیت الله مكارم: آری! مى ‏تواند به همان كارهايى كه براى نماز يوميه انجام داده، اكتفا كند و نياز به غسل ديگرى نيست. تنها بايد وضو بگيرد.[374]

آیت الله وحيد: خير! بايد براى نماز آيات هم تمام كارهايى را كه براى نماز يوميه به جا آورد، انجام دهد و بنابر احتياط در استحاضه كثيره وضو هم بگيرد.[375]

نماز بدون غسل

212: اگر زن مستحاضه (استحاضه كثيره يا متوسطهبراى نماز غسل نكند و تنها وضو بگيرد؛ آيا نمازش باطل است؟

همه مراجع: آرى! نمازش باطل است.[376]

تبصره: آیت الله ‏مكارم قائل به استحاضه متوسطه نيستند.

وظايف مشترك مستحاضه

213: اگر زن مستحاضه اول وقت وضو بگيرد يا غسل كند؛ ولى با تأخير نماز بخواند، آيا بايد دوباره وضو بگيرد يا غسل كند؟

همه مراجع (به جز سيستانى): آرى! بايد دوباره وضو بگيرد يا غسل كند و نماز بخواند؛ مگر آنكه خون داخل فضاى فرج نيايد.[377]

آیت الله سيستانى: اگر وظيفه ‏اش اين بوده كه بين وضو يا غسل و نماز فاصله نيندازد، بايد دوباره وضو بگيرد يا غسل كند و نماز بخواند؛ مگر آنكه خون داخل فضاى فرج نيايد.[378]

قطع خون استحاضه

214: اگر زن مستحاضه بعد از نماز ظهر يا مغرب، خونش قطع شود، آيا بايد براى نماز بعد (نماز عصر يا عشادوباره كارهاى استحاضه را انجام دهد؟

همه مراجع: آرى! بايد براى نماز بعد كارهاى استحاضه را انجام دهد؛ ولى براى نمازهاى بعدى لازم نيست.[379]

روزه مستحاضه‏

215: آيا روزه ماه رمضان، بر زن مستحاضه واجب است؟

همه مراجع: آرى! بايد روزه بگيرد و مانند زن حائض نيست.[380]

تبصره: بايد براى روزه گرفتن كارهاى استحاضه را بجا آورد.

روزه بدون غسل

216: اگر در ماه رمضان خانمى كه استحاضه‏ اش متوسطه است، غسل را به جا نياورد، حكم روزه ‏اش چيست؟

آيات عظام امام، خامنه‏ اى، فاضل، نورى و وحيد: روزه ‏اش باطل است و بايد بعد از ماه رمضان قضا كند.[381]

آيات عظام بهجت و صافى: بنابر احتياط واجب روزه‏ اش باطل است و بايد بعد از ماه رمضان قضا كند.[382]

آيات عظام تبريزى و سيستانى: روزه ‏اش صحيح است.[383]

آیت الله مكارم: استحاضه متوسطه حكم استحاضه قليله را دارد و استحاضه قليله غسل ندارد. بنابراين روزه ‏اش صحيح است.[384]

217: اگر مستحاضه كثيره در ماه رمضان غسل‏ هاى خود را به جا نياورد، حكم روزه‏ اش چيست؟

آيات عظام امام، بهجت، فاضل، نورى و وحيد: اگر در روز غسل ‏هايى را كه براى‏ نمازهاى روزش واجب است به جا نياورد، روزه‏ اش باطل مى ‏شود و بنابر احتياط واجب بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى ‏خواهد فرداى آن را روزه بگيرد، به جا آورد.[385]

آيات عظام تبريزى و مكارم: اگر در روز غسل‏ هايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است، به جا نياورد، بنابر احتياط واجب روزه‏اش باطل مى ‏شود و نيز بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى‏ خواهد فرداى آن را روزه بگيرد، به جا آورد.[386]

آیت الله سيستانى: اگر در روز غسل ‏هايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است به جا نياورد، بنابر فتواى مشهور فقها روزه ‏اش باطل مى‏ شود. و نيز بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى‏ خواهد فرداى آن را روزه بگيرد، به جا آورد.[387]

آیت الله صافى: اگر در روز غسل‏ هايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است، به جا نياورد، روزه ‏اش باطل مى ‏شود و بنابر احتياط واجب بايد غسل نماز مغرب و عشاى شب قبل و شب بعد فرداى آن را كه مى ‏خواهد روزه بگيرد، به جا آورد.[388]

فصل سيزدهم: احكام نفاس و باردارى

نفاس

218: خون نفاس چيست؟

«نفاس» از ماده «نفس» گرفته شده است. «نفس» چندين معنا دارد كه يكى از اين معانى، خون است.[389]

نفاس در اصطلاح به خونى گفته مى ‏شود كه پس از زايمان، از زن خارج مى ‏شود. زن را در اين هنگام «نفساء» مى ‏گويند. آغاز خون نفاس از زمانى است كه اولين جزء بچه از شكم بيرون مى‏ آيد. بنابر اين خونى كه پيش از آن ديده مى ‏شود، خون نفاس محسوب نمى‏ شود. حداقل آن يك لحظه و حداكثر ده روز است.

زن پس از پاك شدن، بايد غسل نفاس به جا آورد.[390] در بين برخى از عوام مشهور است كه مى‏ گويند: زنى كه تازه زايمان كرده، بايد روز چهلم غسل (چله) انجام دهد؛ اين سخن هيچ ارزش و اعتبارى ندارد.

محرمات نفساء

219: چه كارهايى بر زن نفساء حرام است؟

همه مراجع: هر چيزى كه بر زن حائض حرام است، بر زن نفساء هم حرام است.[391]

تبصره: آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد، بعضى از كارهايى را كه بر زن حائض حرام است، بنابر احتياط واجب حرام مى ‏دانند (مانند تلاوت آيات سجده‏ دار، توقف در مساجد و رفتن به مسجدالحرام و مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و گذاشتن چيزى در اين مكان‏ ها).

مكروهات نفساء

220: چه كارهايى بر زن نفساء مكروه است؟

همه مراجع: هر چيزى كه بر زن حائض مكروه است، بر زن نفساء هم مكروه است.[392]

حداقل نفاس

221: حداقل و حداكثر خون نفاس چقدر است؟

همه مراجع: حداقل آن يك لحظه و حداكثر ده روز است.[393]

222: اگر زن بعد از زايمان يك يا دو روز خون ببيند و پاك شود، آيا بايد تا ده روز صبر كند و نمازش را ترك كند؟

همه مراجع (به جز سيستانى، صافى و مكارم): خير! بايد بعد از پاك شدن، غسل كند و نمازهاى خود را بخواند و اگر [قبل از گذشتن ده روز از ولادت‏] دوباره خون ببيند، چنانچه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده، با هم ده روز يا كمتر باشد تمام آن نفاس است.[394]

آيات عظام سيستانى و صافى: خير! بايد بعد از پاك شدن، غسل كند و نمازهاى خود را بخواند و اگر [قبل از گذشتن ده روز از ولادت‏] دوباره خون ببيند، چنانچه روزهايى كه خون ديده روى هم رفته ده روز يا كمتر از ده روز است، تمام آن نفاس است و بنا بر احتياط واجب روزهايى كه در وسط پاك بوده، احتياط كند؛ يعنى آنچه را بر نفساء حرام است ترك كند و عبادت ‏هاى خود را بجا آورد.[395]

آیت الله مكارم: و اگر [قبل از گذشتن ده روز از ولادت‏] دوباره خون ببيند چنانچه روزهايى كه خون ديده روى هم رفته ده روز يا كمتر از ده روز است تمام آن نفاس مى ‏باشد و روزهايى كه در وسط پاك بوده عباداتش صحيح است.[396]

استمرار در نفاس

223: آيا خون نفاس نيز مانند خون حيض، بايد استمرار داشته باشد؟

همه مراجع: خير! هر مقدار تا ده روز خون ببيند، نفاس محسوب مى‏ شود. به عنوان مثال ممكن است تنها دو روز اول خون ببيند و ممكن است تنها روز پنجم خون ببيند و… .[397]

خون پيش از زايمان

224: اگر زن باردار نزديك زايمان چند روز خون ببيند، تكليفش چيست؟ آيا خون نفاس محسوب مى ‏شود؟

همه مراجع: اگر پيش از زايمان باشد، خون نفاس نيست بلكه بايد براساس شرايط و صفات، خون حيض يا استحاضه قرار دهد.[398]

نفاس زن دوقلوزا

225: خانم‏ هايى كه دو قلو مى ‏زايند، حكم خون نفاسشان چيست؟ به عنوان مثال يك هفته بعد از تولد بچه اول، بچه دوم بدنيا مى ‏آيد؟

همه مراجع (به جز مكارم): بايد براى هر كدام نفاس جداگانه‏ اى در نظر بگيرد.

به عنوان مثال اگر بين تولد آنها ده روز فاصله شود و خون تا بيست روز ادامه داشته باشد، نفاس اين زن بيست روز است (ده روز براى تولد بچه اول و ده روز براى بچه دوم).[399]

آیت الله مكارم: قرار دادن نفاس جداگانه براى هر يك صحيح نمى ‏باشد؛ بلكه خون ده روز اول، خون نفاس محسوب مى ‏شود و در بيشتر از آن، بنا بر احتياط واجب بايد احتياط كند؛ يعنى، آنچه را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى مستحاضه را به جا آورد. و اگر (به عنوان مثال) بين تولد آنها ده روز فاصله شود و خون تا هفده روز ادامه داشته باشد، نفاس اين زن هفده روز است.[400]

پاكى زمان زايمان

226: اگر زن بعد از زايمان خون نبيند، تكليف چيست؟

همه مراجع: اگر تا روز دهم خون نبيند، اين زن خون نفاس ندارد و بايد در اين ايام، عبادت‏ هاى خود را به جا آورد.[401]

خون زمان سقط

227: خانمى كه بچه‏ اش را كورتاژ كرده خونى كه مشاهده مى ‏كند، چه خونى است؟ آيا خون نفاس است؟

آيات عظام امام، خامنه ‏اى، صافى، فاضل و نورى: اگر خون بسته ‏اى بعد از سقط از رحم خارج شود و بداند كه اگر در رحم مى‏ ماند، انسان مى ‏شد خونى كه تا ده روز مى‏ بيند خون نفاس محسوب مى ‏شود و بايد به احكام آن عمل كند.[402]

آیت الله بهجت: اگر خون بسته ‏اى بعد از سقط از رحم خارج شود و بداند كه اگر در رحم مى ‏ماند، انسان مى ‏شد خونى كه تا ده روز مى ‏بيند بنا بر احتياط واجب خون نفاس محسوب مى‏ شود و بايد به احكام آن عمل كند. [403]

آيات عظام تبريزى و وحيد: خونى كه بعد از سقط از رحم خارج مى ‏شود، اگر زاييدن صدق كند تا ده روز، خون نفاس محسوب مى‏ شود و بايد به احكام آن عمل كند.[404]

آیت الله سيستانى: اگر خونى كه بعد از سقط از رحم خارج مى‏شود، از حالت علقه (خون بسته) و مُضغه (قطعه گوشت) بگذرد، چنانچه تا ده روز ببيند، خون نفسا محسوب مى‏ شود و بايد به احكام آن عمل كند.[405]

آیت الله مكارم: در خون نفاس احتياط واجب اين است كه خلقت بچه تمام باشد، بنابراين اگر خون بسته ‏اى بعد از سقط از رحم خارج شود و بداند كه اگر در رحم مى‏ ماند انسان مى‏ شد، بايد ميان اعمال زنى كه از خون پاك است و كارهايى كه حائض ترك مى‏ كند، جمع كند.[406]

تبصره: براى حكم به نفاس بودن اين خون، لازم است سقط به گونه ‏اى باشد كه اگر در رحم مى ‏ماند، انسان مى ‏شد؛ مانند اينكه به حد مضغه يا علقه رسيده بود.

اما اگر در حد نطفه بوده و زن شك داشته است كه اگر رحم مى ‏ماند انسان مى ‏شد، حكم به نفاس نمى‏ شود.

طهر در نفاس

228: اگر زن بعد از زايمان سر چهار روز پاك شود و غسل كند، سپس دوباره خون ببيند، تكليفش چيست؟

آيات عظام امام، بهجت، تبريزى، خامنه‏ اى، فاضل و نورى: اگر همه خون‏ هايى كه ديده‏ با روزهايى كه در وسط پاك شده، روى هم ده روز يا كمتر از آن باشد، همه آنها نفاس محسوب مى‏ شود؛ حتى روزهايى كه در وسط پاك شده است. بنابر اين اگر در روزهايى كه پاك شده، روزه گرفته است، بايد آنها را قضا كند؛ ولى نماز قضا ندارد.[407]

آيات عظام سيستانى و صافى: اگر همه خون‏ هايى كه ديده با روزهايى كه در وسط پاك شده، روى هم ده روز يا كمتر از آن باشد، بنابر احتياط واجب روزهايى كه خون ديده نفاس قرار دهد و در روزهايى كه پاك شده، آنچه را كه بر نفساء حرام است ترك كند و عبادت ‏هاى خود را به جا آورد. بنابراين اگر در روزهايى كه پاك شده، روزه گرفته است، بايد آنها را قضا كند؛ ولى نماز قضا ندارد.[408]

آیت الله مكارم: اگر همه خون‏ هايى كه ديده روى هم ده روز يا كمتر از آن باشد، همه آنها نفاس محسوب مى‏ شود و روزهايى كه در وسط پاك شده، نفاس محسوب نمى ‏شود. بنابر اين اگر در روزهايى كه پاك شده روزه گرفته، صحيح است و لازم نيست قضا كند.[409]

آیت الله وحيد: اگر همه خون ‏هايى كه ديده، با روزهايى كه در وسط پاك شده، روى هم ده روز يا كمتر از آن باشد، همه آنها نفاس محسوب مى‏ شود و روزهايى كه در وسط پاك شده است ـ اگر در ايام عادت باشد ـ آن هم نفاس شمرده مى ‏شود.

در غير اين صورت بايد احتياط كند؛ يعنى، آنچه را كه بر نفساء حرام است، ترك كند و عبادت‏ هاى خود را هم به جا آورد. بنابر اين اگر در روزهايى كه پاك شده، روزه گرفته است، بايد آنها را قضا كند؛ ولى نماز قضا ندارد.[410]

خونريزى متوالى در زايمان

229: خانمى كه عادت ماهانه (عدديه) دارد؛ اكنون به علت زايمان تا يك ماه يا بيشتر خون مى‏ بيند، تكليف عباداتش چه مى ‏شود؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، سيستانى، فاضل و نورى: بايد به اندازه روزهاى عادتش نفاس قرار دهد و بعد از آن تا ده روز، به احكام استحاضه عمل كند (هر چند اين ده روز در ايام عادتش باشد) بعد از گذشتن ده روز اگر خونى كه مى ‏بيند در ايام عادتش باشد، خون حيض است و در غير اين صورت استحاضه است (هر چند نشانه‏ هاى حيض را نيز داشته باشد).[411]

آيات عظام تبريزى و وحيد: بايد به اندازه روزهاى عادتش نفاس قرار دهد و بعد از آن تا ده روز به احكام استحاضه عمل كند (هر چند اين ده روز در ايام عادتش باشد) و بعد از گذشتن ده روز اگر خونى كه مى‏ بيند در ايام عادتش باشد، يا نشانه ‏هاى حيض را داشته باشد، خون حيض است و در غير اين ‏صورت استحاضه است.[412]

آیت الله صافى: بايد به اندازه روزهاى عادتش نفاس قرار دهد و بعد از آن تا ده روز به احكام استحاضه عمل كند (هر چند اين ده روز در ايام عادتش باشد) و بعد از گذشتن ده روز اگر خونى كه مى ‏بيند در ايام عادتش باشد يا نشانه‏ هاى حيض را داشته باشد، خون حيض است. در غير اين صورت تا هنگامى كه ممكن است آن خون حيض باشد، بنابر احتياط بايد آنچه را كه بر حائض حرام است، ترك كند و كارهاى مستحاضه را انجام دهد.[413]

آیت الله مكارم: اگر عادت او در حيض كمتر از ده روز است، اگر بيشتر از روزهاى عادتش خون نفاس ببيند بايد به اندازه روزهاى عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از آن، تا روز دهم بنا بر احتياط واجب ترك عبادت كند، اگر خون از ده روز گذشت، فقط به اندازه روزهاى عادتش نفاس است و بقيه استحاضه و عباداتى را كه در اين چند روز ترك كرده، بايد قضا كند.[414]

تبصره1: به عنوان مثال زنى كه عادت ماهانه ‏اش از بيستم هر ماه تا بيست و ششم است، اگر روز هشتم ماه زاييد و تا يك ماه يا بيشتر، به طور متوالى خون ديد تا روز چهاردهم نفاس است و بعد از آن تا روز بيست و چهارم استحاضه و بعد از آن طبق فتواى مرجع تقليدش عمل كند.

تبصره2: آیت الله سيستانى در مسئله ياد شده فروعاتى دارند براى آگاهى از آن به آدرس پاورقى مراجعه شود.

زايمان و عادت ماهانه

230: اگر زن زائو بيش از روزهاى عادتش و كمتر از ده روز خون ببنيد، تكليفش چيست؟

همه مراجع: اگر خون كمتر از ده روز قطع شود، تمام آن نفاس محسوب مى‏ شود.[415]

231: خانمى است كه عادت ماهانه ثابتى ندارد بعد از زايمان به طور پى در پى تا يك ماه يا بيشتر خون مى‏ بيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع: ده روز اول خون نفاس و ده روز دوم استحاضه است و خونى كه بعد از آن مى ‏بيند، اگر نشانه ‏هاى خون حيض را دارد، حيض است وگرنه استحاضه محسوب مى ‏شود.[416]

تبصره: اگر اين خانم بعد از ده روز نخست، خونى كه مى ‏بيند يكسان باشد و تا يك ماه يا بيشتر به اين حالت ادامه دارد، حكم تفاوت پيدا مى ‏كند. در اين صورت بايد در هر ماه مانند عادت خويشان خود عمل‏ كند يا بايد عدد خاصى را اختيار كند. فتواى مراجع تقليد در اين زمينه مختلف است كه در جاى خود بيان شده است.

كيسه جنين

232: آيا آبى كه در اثر پاره شدن كيسه جنين قبل از زايمان خارج مى‏ شود، نجس است؟

همه مراجع: خير! پاك است [مگر آنكه همراه آن خون بيرون بيايد].[417]

غسل روز هيجدهم

233: اين جانب بعد از زايمان و گذشت ايام نفاس، غسل نفاس به جا آوردم و بعد از آن تا يك ماه خون استحاضه ديدم، آيا لازم بوده كه من روز هيجدهم غسل مى ‏كردم؟

همه مراجع: خير! روز هيجدهم غسل ندارد؛ ولى اين سخن صحت دارد كه‏ اگر زن بيش از ده روز خون ديد، براى كسى كه عادت دارد بهتر است از روز بعد از عادت و براى كسى كه عادت ندارد بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان، به احكام استحاضه عمل كند و كارهايى را كه بر حائض حرام است، ترك نمايد.[418]

غسل چله

234: آيا زنى كه تازه زايمان كرده، بايد روز چهلم، غسل (چله) انجام دهد؟

همه مراجع: خير! اين سخن هيچ اعتبارى ندارد.[419]

تبصره: شستن بچه در صورتى كه براى او ضرر نداشته باشد، مستحب است؛ ولى غسل ندارد.

تداخل عادت و نفاس

235: اگر زن در ايام عادت زايمان كند، خونى كه از او بيرون مى ‏آيد حكم نفاس را دارد يا حيض؟

همه مراجع: حكم نفاس را دارد.[420]

236: زنى كه عادت ماهانه دارد، اگر خون نفاس او از ده روز بگذرد، تكليفش چيست؟

همه مراجع: بايد به اندازه روزهاى عادتش نفاس و بقيه [حداقل تا ده روز پس از آن‏] را استحاضه قرار دهد.[421]

خون سزارين

237: خانم ‏هايى كه زايمانشان به صورت عمل سزارين است، خونى كه از مجراى طبيعى خارج مى‏ شود خون نفاس است؟

همه مراجع (به جز تبريزى): آرى! [اگر خون زخم و جراحت نباشد] خون نفاس است و بايد به احكام نفاس عمل كنند.[422]

آیت الله تبريزى: خير! خون نفاس نيست و اگر صفات حيض را داشته يا در ايام عادت بوده، بايد به احكام حيض عمل كنند.[423]

خون بيش از ده روز

238: اگر زن بعد از زايمان تا بيش از ده روز خون ببيند، تكليفش چيست؟

همه مراجع (به جز تبريزى): اگر از زنانى است كه عادت ماهانه دارد، بايد به اندازه عادتش نفاس و بقيه را استحاضه قرار دهد. اگر عادت ماهانه ندارد، تا ده روز نفاس و بقيه استحاضه محسوب مى‏ شود.[424]

آیت الله تبريزى: اگر از زنانى است كه عادت ماهانه دارد، بايد به اندازه عادتش نفاس و بقيه را استحاضه قرار دهد. اگر عادت ماهانه ندارد، به اندازه عادت خويشان خود نفاس قرار دهد و بقيه را تا ده روز احتياط كند.[425]

تماس بدن با جنين

239: آيا براى دست زدن به جنين سقط شده، غسل واجب مى‏ شود؟

همه مراجع: اگر چهار ماه او تمام شده (و روح در بدنش دميده شده) است، غسل مس ميت واجب مى ‏شود.[426]

غسل جنين سقط شده

240: مادرانى كه بچه ‏شان مرده به دنيا مى ‏آيد، آيا بايد غسل مس ميت به جا آورند؟

همه مراجع (به جز سيستانى): اگر چهار ماه او تمام شده [و بدنش سرد شده باشد] و با بدن مادر تماس پيدا كرده است، بر مادر غسل مس ميت واجب مى‏ شود.[427]

آیت الله سيستانى: اگر چهار ماه او تمام شده و با بدن مادر تماس پيدا كرده است، بر مادر غسل مس ميت واجب مى‏ شود بلكه اگر ظاهر بدن او را هم مس نكند، بنا بر احتياط واجب بايد غسل مس ميت كند.[428]

پيشگيرى با دارو

241: آيا زن مى ‏تواند با استفاده از دارو يا آمپول، از باردار شدن جلوگيرى كند؟ اگر شوهر اجازه ندهد، چه حكمى دارد؟

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏ اى، نورى و مكارم: اگر زيان مهمى نداشته باشد و شوهر راضى باشد، اشكال ندارد.[429]

آيات عظام تبريزى، وحيد، فاضل و سيستانى: اگر زيان مهمى نداشته باشد، اشكال ندارد؛ هر چند شوهر راضى نباشد.[430]

آیت الله صافى: اگر زيان مهمى نداشته باشد و بنا بر احتياط واجب شوهر راضى باشد، اشكال ندارد.[431]

پيشگيرى با عمل جراحى

242: آيا به جهت كنترل جمعيت، زن و مرد مى ‏توانند با استفاده از عمل جراحى كارى كنند كه ديگر نتوانند فرزندى بياورند؟

همه مراجع (به جز تبريزى، خامنه ‏اى و سيستانى): خير! اين كار جايز نيست.[432]

آیت الله تبريزى: اگر اين كار باعث زيان جدى (مانند قطع عضو) شود و يا نگاه و لمس حرام را به دنبال داشته باشد، حرام است و در غير اين صورت، بنا بر احتياط واجب جايز نيست.[433]

آیت الله سيستانى: اگر اين كار باعث زيان جدى (مانند قطع) عضو نشود و نگاه و لمس حرام را به دنبال نداشته باشد، اشكال ندارد.[434]

آیت الله خامنه ‏اى: اگر اين كار به انگيزه [و] غرض عقلايى انجام گيرد و باعث زيان جدى (مانند قطع عضو) نشود و نگاه و لمس حرام را نيز به دنبال نداشته باشد، اشكال ندارد.[435]

عقيم دائمى و موقت

243: جايى كه باردارى ضرر و خطر جانى زن را به همراه داشته باشد، آيا جايز است با استفاده از دستگاه او را عقيم كرد؟

همه مراجع (به جز خامنه‏ اى و سيستانى): اگر راهى، جز نازايى دائمى نباشد، اشكال ندارد.[436]

آيات عظام خامنه ‏اى و سيستانى: در فرض ياد شده، اشكال ندارد.[437]

244: آيا جايز است به جهت كنترل جمعيت، با استفاده از دستگاه به طور موقت از باردارى جلوگيرى كرد؟

همه مراجع: اگر زيان مهمى نرساند و باعث نگاه و لمس حرام نشود، اشكال ندارد.[438]

245: در مواردى كه حاصل حاملگى، به وجود آمدن جنين داراى نقص يا بيمارى ژنتيكى است، آيا مى ‏توان زن يا مرد را عقيم كرد؟

آيات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل، نورى، وحيد: خير! عقيم كردن جايز نيست.[439]

آیت الله تبريزى: اگر اين كار باعث زيان جدى (مانند قطع عضو) شود و يا نگاه و لمس حرام را به دنبال داشته باشد، حرام است و در غير اين صورت، بنا بر احتياط واجب جايز نيست.[440]

آيات عظام سيستانى و مكارم: در فرض ياد شده، عقيم كردن اشكال ندارد.[441]

آیت الله خامنه‏ اى: اگر اين كار به انگيزه [و] غرض عقلايى انجام گيرد و زيان جدى (مانند قطع عضو) نيز در بر نداشته باشد و باعث نگاه يا لمس حرام نشود، اشكال ندارد.[442]

سقط جنين

246: آيا سقط جنين در ماه هاى اول حاملگى، اشكال شرعى دارد؟

همه مراجع: آرى! سقط جنين پس از انعقاد نطفه در هر ماهى كه باشد، جايز نيست.[443]

247: اگر سقط جنين با رضايت كامل پدر و مادر توسط پزشك انجام گيرد، ديه آن به عهده كيست؟

همه مراجع: ديه سقط جنين بر عهده قاتل مباشر است و چون اين عمل به وسيله پزشك انجام شده، بر پدر و مادر تكليفى نيست؛ بلكه او ضامن است و اين ديه به پدر و مادر پرداخت مى ‏شود. البته مى‏ توانند از حق خود بگذرند و از او چيزى دريافت نكنند. در هر حال بايد از كار خود توبه كنند.[444]

جنين نامشروع

248: سقط جنين نامشروع، چه حكمى دارد؟

همه مراجع: جايز نيست.[445]

جنين ناقص

249: سقط كردن جنينى كه ناقص الخلقه به دنيا مى آيد، چه حكمى دارد؟

همه مراجع (به جز فاضل و مكارم): ناقص بودن بچه مجوز شرعى براى سقط جنين محسوب نمى ‏شود.[446]

آیت الله مكارم: اگر در مراحل ابتدايى جنين باشد و به صورت انسان كامل در نيامده (هنوز روح در آن دميده نشده باشد) و تولد ناقص آن باعث مشقت و حرج شديد براى پدر و مادرش گردد اشكال ندارد و بنابر احتياط ديه را هم بايد بدهند.[447]

آیت الله فاضل: سقط آن جايز نيست مگر در موارد ضرورت.[448]

جنين مرده

250: اگر با آزمايش‏ هاى تخصصى يقين پيدا شود؛ كه جنين بعد از تولد و يا در ماه ‏هاى آخر از دنيا مى‏ رود؛ آيا سقط آن جايز است؟

همه مراجع: خير! جايز نيست.[449]

حمل مادر در خطر

251: سقط جنين براى مادرى كه در معرض مرگ است و شايد با اين كار بهبود يابد، چه حكمى دارد؟

آيات عظام بهجت، سيستانى، خامنه‏ اى، فاضل، مكارم و نورى: اگر طبق تشخيص دكتر متخصص و مورد اطمينان، بقاى حمل براى مادرش خطر جانى داشته باشد چنانچه روح در او دميده نشده سقط آن اشكال ندارد.[450]

آيات عظام تبريزى و نورى: اگر مادر از هر راهى (هر چند از گفته پزشك) اطمينان يا خوف داشته باشد كه اين بچه موجب مرگ او مى ‏شود چنانچه روح در او دميده نشده مي تواند با خوردن دارو و مانند سقط نمايد ولى بر غير مادر سقط جايز نيست.[451]

ديه سقط جنين

252: ديه سقط جنين چه مقدار است؟

همه مراجع: ديه براى نطفه، 20 مثقال شرعى طلاى سكه دار؛ براى علقه (خون بسته شده) 40 مثقال و براى مضغه (پاره گوشت) 60 مثقال است.

اگر استخوان داشته و بدون گوشت باشد، 80 مثقال و اگر گوشت آن را پوشانده و خلقت كامل شده باشد، 100 مثقال است. اگر روح در آن دميده شده؛ چنانچه پسر باشد، 1000 مثقال اگر دختر باشد، 500 مثقال شرعى طلاى سكه‏ دار ديه دارد.

گفتنى است روح در حدود چهار ماهگى، در جنين دميده مى ‏شود.[452]

253: ديه جنينى كه به وسيله پزشك سقط مى شود، بر عهده كيست؟ وظيفه پدر و مادرى كه اقدام به چنين كارى كرده‏ اند، چيست؟

همه مراجع: ديه سقط جنين بر عهده قاتل مباشر است و چون اين عمل به وسيله پزشك انجام شده، بر پدر و مادر تكليفى نيست؛ بلكه او ضامن است و اين ديه به پدر و مادر پرداخت مى ‏شود. البته مى ‏توانند از حق خود بگذرند و از او چيزى دريافت نكنند. در هر حال بايد از كار خود توبه كنند.[453]

فصل چهاردهم: دانستنى ‏ها

مبتدئه

«مبتدئه» به زنى گفته مى ‏شود كه براى نخستين بار خون حيض مى‏ بيند؛ خواه دختر باشد يا زن.

مضطربه

«مضطربه» زنى است كه چند ماه خون ديده و از نظر وقت يا عدد، عادت معينى پيدا نكرده است و يا اگر عادتى هم داشته، عادتش از بين رفته و عادت ديگرى پيدا نكرده است.

ناسيه

«ناسيه» از ماده «نسيان» به معناى زن فراموشكار است و در اصطلاح به زنى گفته مى ‏شود كه عادت خود را فراموش كرده است. اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، بايد روزهايى كه نشانه حيض را دارد تا ده روز، حيض قرار دهد و بقيه را استحاضه و اگر نتواند از راه نشانه ‏هاى حيض تشخيص دهد، بايد سه يا شش يا هفت روز اول را (بنابر اختلاف ديدگاه مراجع تقليد)، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

يائسه

«يائسه» از ماده «يأس» به معناى زن مأيوس و نااميد است و در اصطلاح به زنى گفته مى ‏شود كه سنش، به حدى رسيده كه ديگر عادت ماهانه نمى ‏بيند و اگر خونى ببيند، خون حيض محسوب نمى ‏شود. زن به طور حتم پس از تمام شدن شصت سال (قمرى)، يائسه و كمتر از پنجاه سال (قمرى) غير يائسه است.

بين پنجاه تا شصت سال ميان مراجع تقليد اختلاف نظر هست. نظر اكثر اين است كه زن سيده با تمام شدن شصت سال و زن غير سيده با تمام شدن پنجاه سال قمرى، يائسه مى ‏گردد.

نفاس

«نفاس» از ماده «نفس» گرفته شده است. نفس چندين معنا دارد كه يكى از آن معانى «خون» است. «نفاس» در اصطلاح به خونى گفته مى ‏شود كه پس از زاييدن از زن خارج مى ‏شود. زن را در اين هنگام «نفساء» مى‏ گويند. آغاز خون نفاس از زمانى است كه اولين جزء بچه از شكم بيرون مى ‏آيد. بنابراين خونى كه پيش از آن ديده مى‏ شود، خون نفاس محسوب نمى‏ شود. حداقل آن يك لحظه و حداكثر آن ده روز است. زن پس از پاك شدن، بايد غسل نفاس به جا آورد. در بين برخى عوام مشهور است كه مى ‏گويند: زنى كه تازه زايمان كرده، بايد روز چهلم غسل (چله) انجام دهد! اين سخن هيچ ارزش و اعتبارى ندارد.

ايام عادت

زنى كه يكى از عادت وقتيه و عدديه، عادت وقتيه و عادت عدديه را دارا باشد و در آن حالت به سر ببرد، گفته مى ‏شود در ايام عادت است.

استظهار

«استظهار» در باب حيض اين است كه؛ زن حائض وقتى از خون حيض پاك شده، ولى احتمال وجود خون در باطن را مى ‏دهد، بايد مقدارى پنبه و مانند آن داخل فرج كند و كمى صبر نمايد و بيرون آورد. در اين صورت به وظيفه‏ اى كه برايش مقرر گرديده، عمل كند.[454]


[1]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 2225؛ خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 1889 و 1890؛ نورى، توضيح ‏المسائل، م 2246 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 2304

[2]. سيستانى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 2252

[3]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض.

[4]. وحيد، سيستانى و تبريزى، منهاج‏ الصالحين، الاستحاضه، 236 امام، تحريرالوسيله، ج 1، غسل الحيض، مكارم، توضيح‏ المسائل مراجع، م 436 و صافى، هداية العباد، ج 1، م 215 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 237 و دفتر: خامنه‏ اى، فاضل و نورى.

[5]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 438؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 444؛ بهجت، استفتاءات، ج 1، س 1001

[6]. صافى، هداية العباد، ج 1، م 217؛ فاضل، تعليقات على العروة، ح 1، م 701

[7]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 496 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 502 و دفتر: خامنه‏ اى

[8]. بقره، آيه 222

[9]. تفسير نمونه، ج 2، ص 138

[10]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 441

[11]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض و م 6 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 436، 440، 441 و 443 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 44، 440 و 447

[12]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 434 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 440

[13]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 488 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 486

[14]. توضيح ‏المسائل، م 428

[15]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 443 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 449

[16]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض، م 6؛ امام، تحرير الوسيله، ج 1، فصل فى غسل الحيض، م 10؛ بهجت، وسيله النجاة، ج 1، 248

[17]. العروة الوثقى، ج 1، باب الحيض، م 6

[18]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 441 و دفتر: خامنه‏ اى

[19]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 441

[20]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 441 و 440

[21]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 442 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 448

[22]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض م 6؛ توضيح‏ المسائل مراجع، م 440 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 446

[23]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 449؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 455

[24]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 449

[25]. امام، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض م 4؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 241 و دفتر: خامنه‏ اى

[26]. تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج‏ الصالحين، المقصد الثانى غسل الحيض؛ فاضل، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض م 4 و صافى، هداية العباد، ج 1، م 219

[27]. مكارم و نورى، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض م 4

[28]. دفتر: همه مراجع

[29]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 433 و 447 و العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض، م 5

[30]. دفتر: همه مراجع

[31]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 446 و دفتر: خامنه ‏اى

[32]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 446

[33]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 446

[34]. مكارم، تعليقات على العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض، م 5

[35]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 451

[36].  امام، سيستانى، فاضل، مكارم و نورى، تعليقات على العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض، م 5 و دفتر: بهجت، تبريزى، خامنه ‏اى، صافى و وحيد

[37]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 478 و دفتر: خامنه‏ اى

[38]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 501 و بهجت، استفتاءات، ج 1، س 932 و دفتر: خامنه‏ اى

[39]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 494

[40]. توضيح المسائل مراجع، م 479؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 485؛ بهجت، استفتاءات، ج 1، س 931 و دفتر: خامنه‏ اى

[41]. تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 218 و دفتر: بهجت

[42]. العروةالوثقى، ج 1، فصل فى‏الحيض؛ توضيح المسائل مراجع، م 481- 499 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 484- 505

[43]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 503 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 255 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 509 و دفتر: خامنه‏ اى

[44]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 503

[45]. تعليقات على العروة، ج 1، فصل فى الحيض م 17 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 481 و 493

[46]. تبريزى و صافى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 481 و 493 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 487 و 499

[47]. امام، استفتاءات، ج 1، احكام حيض، س 159 بهجت، استفتاءات، ج 1، س 996 و فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 161 و دفتر: همه مراجع

[48]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 444 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 450

[49]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 444

[50]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 444

[51]. امام، استفتاءات، ج 1، احكام حيض، س 157 و 163 و 167 و خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 218 و بهجت، استفتاءات، ج 1، س 997 و فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 162 و دفتر: همه مراجع

[52]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 480 و 481 و دفتر: خامنه‏ اى

[53]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 480 و 481

[54]. وحيد، منهاج‏ الصالحين، ج 2، م 215 و توضيح ‏المسائل، م 486 و 487

[55]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 444 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 450

[56]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 444

[57]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 444

[58]. امام، تحرير الوسيله، ج 1، فصل فى غسل الحيض، م 15 و فاضل، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض، م 18. و دفتر: خامنه ‏اى

[59]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 253 و تبريزى و سيستانى، منهاج ‏الصالحين، غسل الحيض، فصل الخامس و نورى، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض، م 18

[60]. صافى، هدايةالعباد، ج 1، م 235

[61]. مكارم، تعليقات على العروة، ج 1، فصل فى الحيض، م 18

[62]. وحيد، منهاج‏ الصالحين، غسل الحيض، فصل الخامس

[63]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 253

[64]. توضيح المسائل مراجع، م 483؛ بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 253؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 489 و دفتر: خامنه‏ اى

[65]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 483

[66]. توضيح المسائل مراجع، م 483؛ بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 253؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 489 و دفتر: خامنه‏ اى

[67]. امام، تحريرالوسيله، ج 1، فصل فى غسل الحيض، م 15 و فاضل، مكارم و نورى، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الحيض، م 18 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 253 و تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج‏ الصالحين، غسل الحيض، فصل الخامس و صافى، هداية العباد، ج 1 م 235 و دفتر: خامنه‏ اى

[68]. سيستانى، منهاج‏الصالحين، غسل الحيض

[69]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 484؛ العروة الوثقى، ج 1، الحيض، م 16؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 490 و دفتر: بهجت و خامنه‏ اى

[70]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 492 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 498

[71]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 492

[72]. تبريزى، سيستانى، وحيد، منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 218 و دفتر: بهجت

[73]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 492 و دفتر: خامنه ‏اى

[74]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 493

[75]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 493

[76]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 493

[77]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 499

[78]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 505 و 506؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 511 و دفتر: خامنه‏ اى

[79]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 487 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 493

[80]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 487 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 493

[81]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 487 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 493

[82]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 487؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 493 و دفتر: خامنه ‏اى

[83]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 489 و 491 و دفتر: خامنه‏ اى

[84]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 264

[85]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 489 و 491

[86]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 489 و 491

[87]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 489 و 491

[88]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 489 و 491

[89]. وحيد، توضيح ‏المسائل، م 495 و 497

[90]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 496

[91]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 494 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 500

[92]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 494 و 495 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 501

[93]. نورى و فاضل، تعليقات على العروه، ج 1، احكام الحيض، م 23؛ وحيد، سيستانى و تبريزى، منهاج ‏الصالحين، م 220. امام، تحرير الوسيله، ج 1، غسل الحيض، م 18؛ صافى، هداية العباد، ج 1، غسل الحيض، م 238 مكارم، توضيح ‏المسائل مراجع، م 494 و دفتر: خامنه‏ اى

[94]. امام، تحرير الوسيله، ج 1، غسل الحيض، م 19 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 494 و نورى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 494 و تعليقات على العروه، ج 1 حكم تجاوز الدم عن العشره، م 1 و دفتر: خامنه‏ اى

[95]. مكارم، توضيح‏ المسائل مراجع، م 494 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 261

[96]. تبريزى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 494 و منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 222

[97]. سيستانى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 494 و تعليقات على العروه، ج 1 حكم تجاوز الدم عن العشره، م 1

[98]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 489 و 491

[99]. وحيد، توضيح ‏المسائل، م 500

[100]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الاغسال

[101]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 466

[102]. رساله توضیح المسائل، م 361؛ خامنه ای، رساله ی آموزشی، جلد1، غسل(قسمت اول)؛ احکام جوانان (فاضل)، ص ۸۴ جامع المسائل (فارسى – فاضل)؛ ج‌۲؛ ۹8؛ بهجت، توضیح المسائل، م363

[103]. توضیح المسائل، م367

[104]. توضیح المسائل، م360

[105]. صافی، توضیح المسائل، م 367 ؛ وحید، توضیح المسائل، م367

[106]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 505؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 511 و دفتر: خامنه‏ اى

[107]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 506 و دفتر: خامنه‏ اى

[108]. العروة الوثقى، ج 1، الحيض، م 24

[109]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 506

[110]. بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 258

[111]. تبريزى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 506 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 512

[112]. سيستانى، تعليقات على العروة، ج 1، الحيض، م 23

[113]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 506

[114]. مكارم، تعليقات على العروة، ج 1، الحيض، م 23

[115]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 505؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 511

[116]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 505

[117]. توضيح ‏المسائل، م 483

[118]. همان، 391 و 646

[119]. همان، م 391 و 646؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 397 و نورى، توضيح‏ المسائل، م 392 و 647

[120]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 391 و 646

[121]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 379 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 385

[122]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 379 و نورى، توضيح‏ المسائل، م 380

[123]. العروة الوثقى، ج 1، غسل الجنابة

[124]. العروة الوثقى، فصل فى التيمم، الثالث والرابع

[125]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 365 و نورى، توضيح‏ المسائل، م 366

[126]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 365

[127]. سيستانى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 365

[128]. خامنه ‏اى، اجوبة، س 191 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 370

[129]. دفتر: آیت الله مكارم

[130].بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 675؛ صافى، هداية العباد، ج 1، م 178؛ وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 2، م 193؛ تبريزى، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 193؛ امام، فاضل، نورى و مكارم، تعليقات على العروة، احكام الغسل، م 14 و دفتر: خامنه ‏اى

[131]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 385؛ بهجت، وسيله النجاه، ج 1، م 199 و دفتر: خامنه ‏اى

[132]. تبريزى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 385 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 391

[133]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 389؛ نورى، توضيح ‏المسائل، م 390؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 395 و خامنه ‏اى، اجوبة، س 187

[134]. امام، تحريرالوسيلة، ج 1، واجبات الغسل، م 22 و صافى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 389

[135]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 221

[136]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 389؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 395؛ فاضل و مكارم، تعليقات على العروة، ج 1، مستحبات غسل الجنابة، م 15

[137]. خامنه ‏اى، اجوبة، س 187؛ نورى، توضيح‏ المسائل، م 390 و تعليقات على العروة، الجنابة، م 15، مستحبات‏ غسل

[138]. امام، تحرير الوسيلة، ج 1، واجبات الغسل، م 19؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 386؛ خامنه‏ اى، اجوبة، س 185 و نورى، توضيح‏ المسائل، م 387 و تعليقات على العروة، فصل فى مستحبات الغسل، م 8

[139]. وسيلةالنجاة، ج 1، م 218

[140]. منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 204

[141]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 386

[142]. توضيح ‏المسائل، م 398

[143]. توضيح‏ المسائل، م 392

[144]. دفتر: همه مراجع

[145]. دفتر: همه مراجع

[146]. مكارم، استفتاءات، ج 1، س 87؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 163 و تبريزى، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 233، احكام الحائض

[147]. خامنه ‏اى، اجوبة، س 175 وامام، تعليقات على العروة، ج 1، م 43، احكام الحائض

[148]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 357 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 363

[149]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 391 و 646؛ خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 188 و فاضل، توضيح ‏المسائل (چاپ جديد).

[150]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 391 و 646؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 397 و م 472

[151]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 466؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 472 و العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 25

[152]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 26

[153]. العروة الوثقى، ج 1، باب الوضوء ات المستحبه، م 2

[154]. امام، نورى، مكارم، فاضل، تعليقات على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 43؛ وحيد، تبريزى، منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 233 و دفتر: بهجت و صافى.

[155]. سيستانى، منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 233

[156]. دفتر: همه مراجع.

[157]. در عنوان «غسل حيض و جنابت» آورده شده است.

[158]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 723 و وحيد، توضيح المسائل، م 731

[159]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 723

[160]. العروة الوثقى، ج 1، باب الحيض، م 3؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 437 و تبريزى، منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 214؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 443 و دفتر: خامنه ‏اى

[161].امام، فاضل، مكارم و نورى، تعليقات على العروة الوثقى، ج 1، باب الحيض، م 3؛ بهجت، سيستانى و صافى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 437 و تبريزى، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 214؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 443 و دفتر: خامنه‏ اى

[162]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 433 و 447 و العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض، م 5؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 220؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 133 و بهجت، احكام دختران و بانوان، ص 82، س 21

[163].امام، استفتاءات، ج 1، احكام حيض، س 165 و 166؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 135 خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 225؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 182؛ بهجت، احكام دختران و بانوان، ص 83، س 23؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 81 و دفتر: مكارم، وحيد، تبريزى و سيستانى

[164].امام، استفتاءات، ج 1، احكام حيض، س 164؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، 221؛ تبريزى، استفتاءات، س 261؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 177؛ بهجت، احكام دختران و بانوان، ص 88، س 39 و دفتر: مكارم، وحيد، نورى، سيستانى و صافى

[165]. العروةالوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 10

[166]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 435 و خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 216

[167]. وحيد، توضيح ‏المسائل، م 441؛ تبريزى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 435

[168]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 435

[169]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 428

[170]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 435

[171]. دفتر: همه مراجع

[172]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض

[173]. توضيح‏ المسائل، م 428

[174]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 439 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 445

[175]. دفتر: همه مراجع

[176]. العرة الوثقى، ج 1، فصل فى الحيض؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 216

[177]. العروة الوثقى، ج 2، صلاة الاحتياط، م 1؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 450 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 456 و دفتر: خامنه ‏اى

[178]. ر.ك: وسائل الشيعه، باب 41، باب قضاء الحائض و النفساء الصلاة دون الصوم

[179].امام، سيستانى، فاضل، التعليقه على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 15؛ نورى، التعليقه على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 15 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 500؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 251 و دفتر: خامنه‏ اى

[180]. منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 215 و 216

[181]. هداية العباد، ج 1، اقسام الحائض، م 232 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 500

[182]. مكارم، التعليقه على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 15 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 500 و وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 215 و 216

[183]. منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 215 و 216

[184]. هداية العباد، ج 1، اقسام الحائض، م 232 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 500

[185]. مكارم، التعليقه على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 15 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 500 و وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 215 و 216

[186]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 473 و دفتر: خامنه ‏اى

[187]. تبريزى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 473 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 479 و دفتر: بهجت

[188]. سيستانى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 473

[189]. توضيح المسائل، م 454

[190]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 507؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 513

[191]. توضيح المسائل مراجع، م 471؛ امام، سيستانى، فاضل، مكارم، نورى، العروةالوثقى، ج 1، احكام الحيض، م 31؛ صافى، هدايةالعباد، ج 1، م 265؛ بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 283

[192]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 464 و 465 و وحيد، توضيح ‏المسائل، 470 و 471 و دفتر: خامنه‏ اى

[193]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 470 و 471 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 476 و 477 و دفتر: بهجت و خامنه‏ اى

[194]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 470 و 471

[195]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 470 و 471 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 476 و 477

[196]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 470 و 471

[197]. دفتر: همه مراجع

[198]. امام، صافى، مكارم و نورى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 1506 و تبريزى و سيستانى، منهاج ‏الصالحين، احكام ‏الحائض، م 232 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 283 و دفتر: خامنه‏ اى

[199]. تعليقات على العروه، ج 1، احكام الحائض، الحادى عشر

[200]. وحيد، منهاج ‏الصالحين، احكام الحائض، م 232 و صلاة الآيات المبحث الثانى

[201]. دفتر: همه مراجع

[202]. تبريزى، استفتاءات، س 263 و دفتر: همه مراجع

[203]. دفتر: همه مراجع

[204]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 2

[205]. دفتر: همه مراجع

[206]. امام، توضيح ‏المسائل مراجع، م 855 و دفتر: خامنه ‏اى

[207]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 855

[208]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 855؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 861

[209]. همان

[210]. امام، استفتاءات، ج 1، س 39؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 563؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 512؛ دفتر: همه مراجع

[211]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1637 و 1619؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 1645؛ العروة الوثقى، ج 2، المفطرات 554، الفصل السادس

[212]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1640؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 1648

[213].امام، سيستانى، فاضل و نورى، العروة الوثقى، ج 2، باب المفطرات، الثامن؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 1092؛ تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، باب المفطرات 991؛ صافى، هداية العباد، ج 1، باب المفطرات، الخامس، م 6 و دفتر: خامنه ‏اى

[214]. مكارم، تعليقات على العروة الوثقى، ج 2، باب المفطرات، الثامن

[215]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 1625؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 1633

[216]. مكارم، توضيح ‏المسائل مراجع، م 1625

[217]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1627 و دفتر: خامنه‏ اى

[218]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 1627 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 1635

[219]. العروة الوثقى، فصل فى المفطرات، م 26؛ توضيح‏ المسائل مراجع، م 1621

[220]. العروة الوثقى، باب المفطرات، م 55؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 1658؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 1666 و دفتر: خامنه‏ اى

[221]. مكارم، توضيح‏ المسائل مراجع، م 1658 و تعليقات على العروة الوثقى، باب المفطرات، م 55

[222]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 726 وحيد، توضيح ‏المسائل، م 733 و خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 202 و 204

[223]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1640؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 1648 و دفتر: خامنه‏ اى

[224]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1641؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 1649 و دفتر: خامنه‏ اى

[225]. تعليقات على العروه، ج 1، احكام المفطرات، م 50 و دفتر: بهجت

[226]. دفتر: همه مراجع

[227]. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 546؛ تبريزى، استفتاءات، س 680؛ دفتر: همه مراجع

[228]. تبريزى، صراط النجاة، ج 1، س 107 و منهاج ‏الصالحين، ج 1، بعد از م 1004؛ وحيد، منهاج‏ الصالحين، ج 2، بعد از م 1004؛ امام، استفتاءات، ج 1 روزه، س 31؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 194 و دفتر: مكارم و بهجت

[229]. سيستانى، منهاج‏ الصالحين، ج 1، بعد از م 1004؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 1، س 558؛ دفتر: صافى و وحيد

[230]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 1658

[231]. نورى، استفتاءات، ج 2، س 69

[232]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 2657؛ خامنه ‏اى، استفتاء، س 1097

[233]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 2657؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 2721

[234]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 450  

[235]. توضيح المسائل مراجع، م 355

[236]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 42 و توضيح ‏المسائل مراجع، ج 1، م 477

[237]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض م 41 و توضيح‏ المسائل مراجع، ج 1، م 476

[238]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 355 و دفتر: خامنه ‏اى

[239]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 355

[240]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 355

[241]. توضيح‏ المسائل، م 361

[242]. سيستانى، مكارم، فاضل و نورى، تعليقات على العروه، احكام الحائض، السادس؛ صافى، هداية العباد، ج 1، م 181 و 245؛ تبريزى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، غسل الجنابه، الفصل الثانى، الخامس و احكام الحيض، م 227 و دفتر: خامنه‏ اى

[243]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 186 و 267

[244]. دفتر آیت الله فاضل لنکرانی و استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم

[245].العروة الوثقى، ج 1، احكام الحيض، السادس؛ امام، استفتاءات، ج 1، غسل حيض، س 174؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 222؛ تبريزى، استفتاءات، س 255 فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 169؛ بهجت، احكام دختران و بانوان، ص 84 و دفتر: نورى، صافى، وحيد، سيستانى و مكارم

[246]. تبريزى، استفتاءات، س 254 و دفتر: همه مراجع

[247]. مكارم، استفتاءات، 2، 3 465 و دفتر: همه مراجع

[248]. العروة الوثقى، ج 2، شرائط الاعتكاف، م 20

[249]. العروة الوثقى، ج 1، فيما يحرم على الجنب، م 4 و ج 2، الاعتكاف، م 23

[250]. دفتر: همه مراجع

[251]. امام، استفتاءات، ج 1، غسل حيض، س 174 تبريزى، استفتاءات، س 222 و دفتر: همه مراجع

[252]. امام، سيستانى، فاضل و نورى، تعليقات على العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 42، بهجت، وسيلةالنجاة، ج 1، م 288، صافى، هداية العباد، ج 1، م 272، تبريزى و مكارم، توضيح المسائل مراجع، م 477

[253]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 483

[254]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 2500؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 2564 و تبريزى، صراط النجاة، ج 2، س 1101 و دفتر: همه مراجع

[255]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 355 و 450 و وحيد، توضيح‏ المسائل م 361 و 456

[256]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 355 و 450 و وحيد، توضيح ‏المسائل م 361 و 456

[257]. امام، استفتاءات، ج 1، وضو، س 79

[258]. جامع الاحكام، ج 1، س 53 و 54 و دفتر: بهجت و فاضل

[259]. تبريزى، صراط النجاة، ج 5، س 990؛ خامنه ‏اى، اجوبة، س 147 و 148 و نورى، استفتاءات، ج 1 س 52. و دفتر: سيستانى و سايت، متفرقات و مكارم

[260]. دفتر: وحيد

[261].تبريزى، صراط النجاة، ج 5، س 987؛ امام، استفتاءات، ج 1، وضو، س 80؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 53 و 54 و فاضل، توضيح‏ المسائل مراجع، م 355 و 450 و جامع المسائل، ج 1، س 184 و 186 و دفتر: بهجت، سيستانى، وحيد و نورى

[262]. خامنه ‏اى، اجوبة، س 157

[263]. مكارم، استفتاءات، ج 2، س 75

[264]. توضيح‏ المسائل، م 317؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، 323 و خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 154

[265]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 467 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 473 و دفتر: بهجت و خامنه‏ اى

[266]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 467

[267]. امام، سيستانى، فاضل، مكارم و نورى، تعليقات على العروه الوثقى، ج 1، غايات الوضو، م 12؛ دفتر: بهجت، صافى، وحيد، تبريزى و خامنه‏ اى

[268]. صافى و بهجت، توضيح ‏المسائل مراجع، م 317؛ امام و فاضل، تعليقات على العروة، ج 1، غايات الوضو، م 3 و دفتر: خامنه‏ اى

[269]. سيستانى و تبريزى، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 164 و وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 2، م 164

[270]. تعليقات على العروة الوثقى، غايات الوضو، م 3

[271]. العروه الوثقى، ج 1، غايات الوضو، م 11 و خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 156

[272]. العروة الوثقى، ج 1، غايات الوضو، م 6

[273]. همان، م 317

[274]. العروه الوثقى، ج 1، غايات الوضو، م 7

[275]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 319؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 323؛ نورى، توضيح ‏المسائل، م 318 و خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 153 و 154

[276]. توضيح المسائل مراجع، م 356 و 450

[277]. توضيح المسائل مراجع، م 319، 355 و 450 و وحيد، توضيح ‏المسائل م 361 و 456 و خامنه‏ اى، اجوبة، س 164

[278]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 355 و 450 و وحيد، توضيح‏ المسائل م 361 و 456

[279]. مكارم، استفتاءات، ج 3، س 126 و دفتر: امام، بهجت و خامنه‏ اى

[280]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 319؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 38 و 40؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 325؛ تبريزى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 319 و صراط النجاة، ج 5، س 982 و دفتر: صافى

[281]. العروه الوثقى، ج 1، غايات الوضوء، م 9 و مكارم، استفتاءات، ج 3، س 128 و 129

[282]. العروة الوثقى، ج 1، غايات الوضو، م 12

[283]. امام، استفتاءات، ج 1 454؛ مكارم، استفتاءات، ج 3، س 126؛ خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، س 163 و دفتر: همه ‏مراجع

[284]. دفتر: همه مراجع

[285]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، م 42

[286]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 354؛ خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، 199

[287]. وحيد، توضيح ‏المسائل، م 361

[288]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، الثالث و م 2

[289]. العروة الوثقى، ج 1، احكام الحائض، الثالث و م 2

[290]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 476 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 482 و بهجت، استفتاءات ج 1، س 1023 و دفتر: خامنه‏ اى

[291]. سجده، آيه 18

[292]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 354

[293]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 354؛ خامنه‏ اى، اجوبة الاستفتاءات، 199

[294]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 361

[295]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 391 و 433 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 397

[296]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 392 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 398

[297]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 392 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 398

[298]. دفتر: همه مراجع

[299]. امام، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الاستحاضه و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 241 و دفتر: خامنه‏ اى

[300]. تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، الاستحاضه، م 236 و فاضل، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الاستحاضه و صافى، هداية العباد، ج 1، م 219

[301]. مكارم و نورى، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الاستحاضه

[302]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الاستحاضه

[303]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الاستحاضه و توضيح‏ المسائل مراجع، م 407

[304]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 433 وحيد، توضيح ‏المسائل، م 439 و صافى، هداية العباد، ج 1 م 273 و دفتر: بهجت و خامنه‏ اى

[305]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 435

[306]. العروة الوثقى، ج 1، الاستحاضه

[307]. العروة الوثقى، ج 1، الاستحاضه، م 17 و 18

[308]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 427 و 428 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 433 و 434 و دفتر: خامنه‏ اى

[309]. تعليقات على العروة، ج 1، الاستحاضه، م 18؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 428؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 444 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 305؛ صافى، هدايةالعباد، ج 1، م 293 و دفتر: خامنه‏ اى

[310]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 393 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 399 و دفتر: خامنه‏ اى

[311]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393

[312]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 399 و دفتر: خامنه‏ اى

[313]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393

[314]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 394 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 400 و دفتر: خامنه‏ اى

[315]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 413 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 418 و دفتر: خامنه‏ اى

[316]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الاستحاضه، م 1 و توضيح ‏المسائل مراجع، م 395 و 399 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 401 و 405 و دفتر: خامنه‏ اى

[317]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393

[318]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 399 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 405

[319]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 393 و 399

[320]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 399 و دفتر: خامنه‏ اى

[321]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 393

[322]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى الاستحاضه، م 1 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 391 و 395 و 646 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 397 و 401 و دفتر: خامنه‏ اى

[323]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 393

[324]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 412 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 418 و دفتر: خامنه‏ اى

[325]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 412

[326]. مكارم، تعليقات على العروه، ج 1، فصل فى الاستحاضه م 16

[327]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 399 و دفتر: خامنه‏ اى

[328]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 396 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 402 و دفتر: خامنه ‏اى

[329]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 396

[330].امام، تحرير الوسيله، ج 1، الاستحاضه، الثالثه؛ صافى، هداية العباد، ج 1، م 278؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 293؛ سيستانى، منهاج‏ الصالحين، الاستحاضه، م 241 و دفتر: خامنه ‏اى، تبريزى، مكارم، فاضل، نورى و وحيد

[331]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 401 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 407 و دفتر: بهجت و خامنه‏ اى

[332]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 401

[333]. توضيح‏ المسائل، م 406

[334]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 415 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 421 و دفتر: خامنه‏ اى

[335]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 415

[336]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 415 و منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 251

[337]. سيستانى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 415

[338]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 417 و تعليقات على العروه، ج 1، الاستحاضه، م 9

[339]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 406 و دفتر: خامنه‏ اى

[340]. وحيد، توضيح ‏المسائل، م 412 و بهجت، توضيح ‏المسائل مراجع، م 406

[341]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 406

[342]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 404

[343]. العروة الوثقى، ج 1، الاستحاضه، م 4 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 404 و 406 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 406 و 408 و دفتر: خامنه‏ اى

[344]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 406 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 411 و دفتر: خامنه‏ اى

[345]. توضيح المسائل مراجع، م 406

[346]. امام، تحريرالوسيله، ج 1، الاستحاضه، م 8؛ تعليقات على العروه، ج 1، الاستحاضه، م 17 و 18؛ مكارم، تعليقات على‏العروه، ج 1، الاستحاضه، م 17 و 18؛ صافى، هداية العباد، ج 1 م 291 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 427

[347]. بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 304

[348]. نورى، تعليقات على العروة، الاستحاضه، م 17 و 18؛ تبريزى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، الاستحاضه، م 252

[349]. سيستانى، منهاج‏ الصالحين، ج 1، الاستحاضه، م 252 و تعليقات على العروة، الاستحاضه، م 17 و 18

[350]. مكارم، تعليقات على‏العروة، ج 1، الاستحاضه، م 17 و 18

[351]. امام، فاضل و نورى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 428 و تبريزى، سيستانى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، الاستحاضه، م 252؛ مكارم، تعليقة على العروة، ج 1 احكام الاستحاضه، م 18 و دفتر: بهجت، صافى و خامنه ‏اى

[352]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 400 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 406 و دفتر: خامنه‏ اى

[353]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 423 و 425 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 429 و 431 و دفتر: خامنه ‏اى

[354]. امام، استفتاءات، ج 1، غسل استحاضه، س 180 و دفتر: همه مراجع

[355]. توضيح المسائل مراجع، م 391 و 646

[356]. توضيح المسائل مراجع، م 391 و 646؛ وحيد، توضيح‏ المسائل، م 397 و نورى، توضيح‏ المسائل، م 392 و 647

[357]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 391 و 646

[358]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 416 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 299 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 422 و دفتر: خامنه‏ اى

[359]. العروة الوثقى، فصل فى التيمم، الرابع و مكارم، توضيح‏ المسائل مراجع، م 399

[360]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 398 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 404 و دفتر: خامنه‏ اى

[361]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 398

[362]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 398

[363]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 394 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 400 و دفتر: خامنه‏ اى

[364]. العروة الوثقى، ج 1، الاستحاضه، م 6؛ توضيح ‏المسائل مراجع، م 403 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 409 و دفتر: خامنه‏ اى

[365]. امام، فاضل، تبريزى، مكارم و نورى، تعليقة على العروة، ج 1 احكام الاستحاضه، م 4؛ تبريزى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، الاستحاضه، م 238؛ بهجت و صافى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 404 و دفتر: خامنه‏ اى

[366]. العروة الوثقى، ج 1 احكام الاستحاضه، م 4

[367]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 432 و دفتر: خامنه‏ اى

[368]. تبريزى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 432 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 438

[369]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 432

[370]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 432

[371]. العروة الوثقى، ج 1، الاستحاضه، م 19

[372]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 430 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 436 و دفتر: خامنه‏ اى

[373]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 430

[374]. مكارم، تعليقات على العروه، الاستحاضه، م 20 و توضيح‏ المسائل مراجع، م 428

[375]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 436

[376]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 426 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 432 و دفتر: خامنه‏ اى

[377]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 414 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 420 و مكارم، توضيح ‏المسائل، م 415 و دفتر: خامنه‏ اى

[378]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 414

[379]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 403 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 409 و دفتر: خامنه‏ اى

[380]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 418 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 424 و دفتر: خامنه‏ اى

[381]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 418 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 424 و دفتر: خامنه‏ اى

[382]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 418 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 300

[383]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 418

[384]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 393 و 418

[385]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 418؛ وحيد، توضيح ‏المسائل، م 424؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 300 و دفتر: خامنه‏ اى

[386]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 418

[387]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 418

[388].  توضيح ‏المسائل مراجع، م 418

[389]. لسان العرب، ماده نفس

[390]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 508 و العروة الوثقى، ج 1، النفاس

[391]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 513 و وحيد، منهاج‏ الصالحين، فصل فى النفاس، م 257 و توضيح‏ المسائل، م 517 و تبريزى و سيستانى، منهاج ‏الصالحين، فصل فى النفاس، م 257 دفتر: خامنه‏ اى

[392]. العروة الوثقى، ج 1، احكام النفاس، م 10

[393]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 511 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 517 و دفتر: خامنه ‏اى

[394]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 515 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 521 و دفتر: خامنه ‏اى‏

[395]. توضيح المسائل، م 515

[396]. توضيح‏ المسائل، م 490

[397]. العروة الوثقى، ج 1، احكام النفاس، م 2

[398]. العروه الوثقى، ج 1، احكام انفاس

[399]. امام، سيستانى، فاضل و نورى، تعليقات على العروة، ج 1، م النفاس، م 6 و دفتر: بهجت، خامنه ‏اى و صافى و وحيد

[400]. تعليقات على العروة، ج 1، النفاس، م 6

[401]. العروة الوثقى، ج 1، احكام النفاس، م 1

[402]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 510 و خامنه ‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 223

[403]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 510

[404]. تبريزى و سيستانى، توضيح ‏المسائل مراجع، م 510 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 516

[405]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 510

[406]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 510

[407]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 515 و دفتر: خامنه ‏اى

[408]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 515

[409]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 515

[410]. وحيد، توضيح‏ المسائل، م 521

[411]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 519 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 313 و سيستانى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 519 و منهاج‏ الصالحين، ج 1، م 257 و دفتر: خامنه‏ اى

[412]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 519 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 525

[413]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 519

[414]. توضيح المسائل، م 493

[415]. العروة الوثقى، ج 1، فصل فى النفاس، م 2

[416].همه مراجع، توضيح‏ المسائل مراجع، م 520 و بهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 313 و سيستانى، تبريزى و وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 1، م 257 و 258 و امام، سيستانى، فاضل، مكارم و نورى، تعليقات على العروه، احكام النفاس، م 7 و دفتر: خامنه‏ اى

[417]. فاضل، جامع المسائل، ج 1 س 75 و دفتر: همه مراجع

[418]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 517 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 523 و مكارم، تعليقات على العروه، احكام النفاس، م 1 دفتر: خامنه‏ اى

[419]. دفتر: همه مراجع

[420]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 517 و العروةالوثقى، ج 1، النفاس، م 4

[421]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 517

[422]. بهجت، استفتاءات، ج 1، س 1101، فاضل، استفتاءات، ج 1، س 170 و 178 و سيستانى، سايت، نفاس و دفتر: امام، خامنه ‏اى، صافى، مكارم وحيد

[423]. تبريزى، استفتاءات، س 266

[424]. توضيح‏ المسائل مراجع، م 517 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 523 و دفتر: خامنه‏ اى

[425]. تبريزى، توضيح‏ المسائل مراجع، م 517

[426]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 524 و وحيد، توضيح‏ المسائل، م 530

[427]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 524 و وحيد، توضيح ‏المسائل، م 530

[428]. توضيح‏ المسائل، م 530

[429]. خامنه‏ اى، استفتاءات، س 1353؛ مكارم، استفتاءات، ج 2، س 1765؛ بهجت، توضيح‏ المسائل، متفرقه، م 11؛ امام، استفتاءات، ج 3، جلوگيرى از باردارى، س 5 و 7؛ نورى، استفتاءات، ج 1، س 958 و 960

[430]. سيستانى، توضيح ‏المسائل، احكام كنترل جمعيت، م 70؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 1، س 1751؛ تبريزى، منهاج‏ الصالحين، ج 2، م 1378؛ وحيد، منهاج‏ الصالحين، ج 2، م 1378

[431]. صافى، جامع ‏الاحكام، ج 2، س 1405

[432].مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1515؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 1، س 174؛ صافى، جامع الاحكام، ج 2، س 1406 و 1401؛ بهجت، توضيح‏ المسائل، متفرقه، م 11؛ امام، استفتاءات، ج 3، جلوگيرى از باردارى، س 6؛ نورى، استفتاءات، ج 1، س 961؛ دفتر: وحيد

[433]. تبريزى، استفتاءات، س 2090 و صراط النجاة، ج 9، س 914 و 915

[434]. سيستانى، توضيح ‏المسائل، كنترل جمعيت، م 72

[435]. خامنه ‏اى، اجوبه، س 1255 و 1256

[436]. امام، استفتاءات، ج 3، جلوگيرى از باردارى، س 21؛ بهجت، احكام پزشكى، ص 38 تا 41؛ تبريزى، استفتاءات، س 2091؛ مكارم، استفتاءات، ج 2، س 1777 و 1776 و ج 1، س 1519؛ دفتر: نورى، وحيد، فاضل و صافى

[437]. سيستانى، توضيح‏ المسائل، احكام كنترل جمعيت، م 72 و خامنه ‏اى، اجوبه، س 1256

[438].بهجت، توضيح‏ المسائل، متفرقه، 11 و احكام پزشكى، ص 41؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1516 و 1525؛ امام، استفتاءات، ج 3، جلوگيرى از باردارى، س 9؛ خامنه ‏اى، اجوبه، س 1256؛ صافى، جامع ‏الاحكام، ج 2، س 1402؛ سيستانى، توضيح‏ المسائل، احكام كنترل جمعيت، م 71؛ تبريزى، صراط النجاة، ج 9، س 912 و 915 و دفتر: فاضل، وحيد و نورى

[439]. امام، استفتاءات، ج 3، جلوگيرى از باردارى، س 22؛ بهجت، احكام پزشكى، ص 40؛ نورى، استفتاءات، ج 1، س 961؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 2، س 1320 و دفتر: صافى و وحيد

[440]. تبريزى، صراط النجاة، ج 5، س 995 و ج 9، س 914 و 915

[441]. سيستانى، توضيح ‏المسائل، احكام كنترل جمعيت، م 72؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1519

[442]. خامنه‏ اى، اجوبه، س 1254 و 1256

[443].بهجت، استفتاءات پزشكى، سقط جنين، ص 43؛ خامنه ‏اى، اجوبه، س 1263؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1498؛ فاضل، جامع‏ المسائل، ج 1، س 1752؛ صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1408؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 876؛ تبريزى، استفتاءات، س 2099؛ امام، استفتاءات، ج 3، سقط جنين، س 12؛ دفتر وحيد

[444]. دفتر: همه مراجع

[445]. خامنه ‏اى، اجوبه، س 1266؛ بهجت، استفتاءات پزشكى، سقط جنين، ص 42؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1498؛ سيستانى، سايت، سقط و دفتر: همه مراجع

[446]. خامنه‏ اى، اجوبه، س 1261؛ سيستانى، سايت، سقط جنين؛ بهجت، استفتاءات پزشكى، سقط جنين، ص 43؛ صافى، جامع الاحكام، ج 2، س 1410؛ دفتر: تبريزى، وحيد و نورى

[447]. مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1487

[448]. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1771

[449].فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1756؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 878؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1500؛ بهجت، استفتاءات پزشكى، سقط جنين، ص 44؛ صافى، جامع الاحكام، ج 2، س 1410 و دفتر: امام، سيستانى، وحيد، تبريزى و خامنه ‏اى

[450]. خامنه ‏اى، اجوبه، س 1261؛ سيستانى، توضيح المسائل، احكام كنترل جمعيت، م 73؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1754؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 1488؛ بهجت، استفتاءات پزشكى، سقط جنين، ص 43؛ دفتر: نورى

[451]. نورى، استفتاءات، ج 2، س 881؛ تبريزى، استفتاءات، س 2097 و 2098 و 2099

[452]. وحيد، منهاج ‏الصالحين، ج 3، م 379؛ فاضل، جامع ‏المسائل، ج 1، س 1946؛ امام، تحرير الوسيله، ج 2، دية الجنين و دفتر: همه مراجع

[453]. دفتر: همه مراجع

[454]. توضيح ‏المسائل مراجع، م 506 و دفتر: خامنه ‏اى

حمیدرضا
مطالب مرتبط
  • انتخاب نام زیبا برای فرزندان

    انتخاب نام زیبا برای فرزندان

    موضوع بحث: حقوق فرزندان در اسلام | قسمت اول انتخاب نام زیبا مکان سخنرانی: مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 35 دقیقه حجم فایل: 48 مگابایت نوشته های مرتبط: فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر مقام و جایگاه مادر در قرآن و روایات آثار توسل به حضرت زهرا عواقب نارضایتی و عاق والدین آثار و برکات خدمت به پدر و مادر شب سوّم محرم | ثواب عزاداری برای امام حسین آیا سیادت از مادر هم به فرزندان منتقل می شود؟ مجموعه تصاویر زیبا از مسجد مقدّس جمکران شب هشتم محرم | ریشه بلایا و مصائب در زندگی (قسمت دوم) پدران،مادران و فرزندان آخرالزمان

  • آثار و برکات خدمت به پدر و مادر

    آثار و برکات خدمت به پدر و مادر

    موضوع بحث: آثار و برکات خدمت به والدین مکان سخنرانی: مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 35 دقیقه حجم فایل: 48 مگابایت نوشته های مرتبط: آثار توسل به حضرت زهرا مقام و جایگاه مادر در قرآن و روایات فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر عواقب نارضایتی و عاق والدین شب تاسوعا | علل عدم استجابت دعا شب چهارم محرم | توبه واقعی شب دوّم محرم | ثواب گریه کردن بر مصائب امام حسین شب عاشورا | عواقب سهل انگاری در امر نماز شب اوّل محرم | مقام و منزلت مجالس اهل بیت شب پنجم محرم | ثواب زیارت امام حسین

  • عواقب نارضایتی و عاق والدین

    عواقب نارضایتی و عاق والدین

    موضوع بحث: عواقب نارضایتی و عاق پدر و مادر مکان سخنرانی: مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 27 دقیقه حجم فایل: 37 مگابایت نوشته های مرتبط: عواقب نارضایتی مادر در حکایتی عجیب از آیت الله وحیدخراسانی مقام و جایگاه مادر در قرآن و روایات شب عاشورا | عواقب سهل انگاری در امر نماز فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر آثار توسل به حضرت زهرا شب تاسوعا | علل عدم استجابت دعا شب چهارم محرم | توبه واقعی شب دوّم محرم | ثواب گریه کردن بر مصائب امام حسین شب اوّل محرم | مقام و منزلت مجالس اهل بیت شب پنجم محرم | ثواب زیارت امام حسین

  • مقام و جایگاه مادر در قرآن و روایات

    مقام و جایگاه مادر در قرآن و روایات

    موضوع بحث: آثار نیکی و احسان به پدر و مادر مکان سخنرانی: مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 27 دقیقه حجم فایل: 37 مگابایت نوشته های مرتبط: آثار توسل به حضرت زهرا فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر شب اوّل محرم | مقام و منزلت مجالس اهل بیت مادر و پسر دلشکسته ای که از سفر کربلا جاماندن آب شد مادر! شب تاسوعا | علل عدم استجابت دعا شب چهارم محرم | توبه واقعی شب دوّم محرم | ثواب گریه کردن بر مصائب امام حسین شب عاشورا | عواقب سهل انگاری در امر نماز شب پنجم محرم | ثواب زیارت امام حسین

  • فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر

    فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر

    موضوع بحث: فاطمه سبب خشنودی قلب پیامبر زمان: فاطمیه اول 1444 مکان سخنرانی: یزد ـ تفت ـ مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 19 دقیقه حجم فایل: 26 مگابایت نوشته های مرتبط: آثار توسل به حضرت زهرا شب تاسوعا | علل عدم استجابت دعا شب چهارم محرم | توبه واقعی شب دوّم محرم | ثواب گریه کردن بر مصائب امام حسین شب عاشورا | عواقب سهل انگاری در امر نماز شب اوّل محرم | مقام و منزلت مجالس اهل بیت شب پنجم محرم | ثواب زیارت امام حسین شب سوّم محرم | ثواب عزاداری برای امام حسین شب هشتم محرم | ریشه بلایا و مصائب در زندگی (قسمت دوم) شام شهادت امام رضا | فضیلت زیارت امام رضا

  • آثار توسل به حضرت زهرا

    آثار توسل به حضرت زهرا

    موضوع بحث: آثار توسل به حضرت فاطمه علیهاالسلام زمان: فاطمیه اول 1444 مکان سخنرانی: یزد ـ تفت ـ مسجد صاحب الزمان مدت سخنرانی: 27 دقیقه حجم فایل: 37 مگابایت نوشته های مرتبط: توصیه امام زمان جهت توسل به حضرت اباالفضل درها به اذن حضرت زهرا باز می شوند تذکر حضرت زهرا به شیخ جعفر کاشف الغطاء پاداش ضربه تازیانه قنفذ به بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها مقام حضرت زهرا به روایت امام جواد علیه السلام معصومه فاطمه است رابطه حضرت زهرا و امام زمان با شب قدر مقام و منزلت خادمة حضرت زهرا انتقام گیری اهل بیت از قاتلان حضرت زهرا ماجرای توسل به حضرت اباالفضل و شفای چشم یکی از علما

  • نظر بدهيد
  • نام:
    ایمیل:
    وبسایت:
    مرجع تقلید:





    استفاده از مطالب وبگاه ما با ذکر منبع بلامانع می باشد
    Copyright © 2014 - 2015 Hr-Fallah.ir
    Designer : Mohammad Rafiei